کلمه جو
صفحه اصلی

pedicel


معنی : ساق، پایک، ساقه گل، پای کوچک، ساقه کوچک
معانی دیگر : (گیاه شناسی) دمگل

انگلیسی به فارسی

ساقه کوچک، ساقه گل، پای کوچک، پایک


( peduncle ) (گیاه‌شناسی) ساقه اصلی، ساقه گل، (جانورشناسی) ساق


پدیکل، پایک، ساقه گل، ساق، پای کوچک، ساقه کوچک


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: pedicellate (adj.)
(1) تعریف: a small stalk that bears a single flower or fruit.

(2) تعریف: in zoology, any small stalklike structure or support.

• slender stalk-like body part on an organism; flower stem; stalk

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] پایه. لوله مانند. دومین مفصل شاخک. کمر باریک مورچه ها.

مترادف و متضاد

ساق (اسم)
leg, stalk, crus, shin, leggings, pedicel, footstalk, peduncle, haulm

پایک (اسم)
crus, pedicel, pedicle

ساقه گل (اسم)
pedicel, pedicle

پای کوچک (اسم)
pedicel

ساقه کوچک (اسم)
pedicel

جملات نمونه

1. A supporting stalk, such as a peduncle or pedicel.
[ترجمه ترگمان]یک ساقه حمایتی، مانند a یا pedicel
[ترجمه گوگل]یک ساقه حمایت کننده، مانند یک ساقه یا پدیکل

2. Bracteole A small leaflike organ on the pedicel of a flower in an inflorescence that is itself subtended by a bract, as in the bluebell. Compare bract.
[ترجمه ترگمان]Bracteole یک ارگان leaflike کوچک بر روی pedicel یک گل در an که خود را با a، مانند in، پوشانده است bract را مقایسه کنید
[ترجمه گوگل]Bracteole یک ارگ کوچکتر برگ در ساقه یک گل در یک گل آذین است که خود به خودی خود از آن عبور می کند برکت را مقایسه کنید

3. Pedicel erect, to cm, terete, striate.
[ترجمه ترگمان]Pedicel،،، cm، striate
[ترجمه گوگل]Pedicel مستطیل، به سانتی متر، terete، ستون

4. Method: A retroauricular groove flap with pedicel was designed to reconstruct retroauricular groove.
[ترجمه ترگمان]روش: یک دریچه شیار retroauricular با pedicel برای بازسازی شیار retroauricular طراحی شده است
[ترجمه گوگل]روش فلاپ شیار رتوروآریکولر با پدیکل برای طراحی شیار رتوروآریکولر طراحی شده است

5. Raceme rachis and pedicels pubescent or puberulent ; bract and bracteole usually borne on distal 1/2 of pedicel.
[ترجمه ترگمان]Raceme و pedicels pubescent یا puberulent؛ bract و bracteole معمولا در ۱ \/ ۲ of دور هستند
[ترجمه گوگل]Raceme rachis و pedicels pubescent یا puberudent؛ ساقه و برکتول معمولا در دیستال 1/2 پدیکل قرار دارد

6. Vascular bundles of the pedicel in flower of Commelina communis were scattered within central fundamental tissues.
[ترجمه ترگمان]دسته های Vascular of در گل Commelina communis در بافت های اساسی مرکزی پراکنده بودند
[ترجمه گوگل]تومورهای عروق کاسنی در گل کامملینا کمیموس در بافتهای اساسی مرکز پراکنده شدند

7. Analysis of Inorganic Elements in Fruit Pericarp and Pedicel of Garcinia mangostana L.
[ترجمه ترگمان]تحلیل عناصر غیر آلی در Pericarp و Pedicel of mangostana L
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل عناصر معدنی در پریکارپ و پدیکل میگو Garcinia mangostana L

8. Pedicel and calyx hispid; flowers solitary or 2 or 3 together in short raceme.
[ترجمه ترگمان]Pedicel و calyx hispid، گله ای انفرادی یا ۲ یا ۳ را در raceme کوتاه calyx
[ترجمه گوگل]پدیکل و کاسه قهوه ای؛ گل های انفرادی و یا 2 یا 3 با هم در کوتاه مدت

9. Contracting with pedicel and equator which have different thickness between various species, upper has thinner oil gland in despite of dissimilar species.
[ترجمه ترگمان]Contracting با pedicel و خط استوا، که ضخامت متفاوتی را بین گونه های مختلف دارند، به رغم گونه های متفاوت، غده روغنی thinner دارد
[ترجمه گوگل]قرارداد با پدیکل و استوا، که ضخامت های مختلفی بین گونه های مختلف دارد، دارای غده نازک تر است و علیرغم گونه های متفاوتی است

10. Objective: Reporting clinical experience of repairing the defect of thumb or the tigers mouth with a reverse insular fan shaped fascia flap with vein and nerve pedicel of second metacarpus .
[ترجمه ترگمان]هدف: گزارش دادن تجربه بالینی برای تعمیر نقص انگشت شست و یا دهان ببرها با یک بادبزن جدا شده دنده به شکل نوار پیوندی معکوس با رگ و کنترل عصبی of دوم
[ترجمه گوگل]هدف: گزارش بالینی در مورد اصلاح نقص انگشت شست یا دهان بیربط با فلاپ فاسیایی با فن به شکل غیر معکوس با ریشه و عصب دندانی دوم متاکارپوس

11. Implicit the first cystic inflorescence, was born the axil, no pedicel.
[ترجمه ترگمان]implicit، نخستین cystic که در آن به دنیا آمده بود، به دنیا آمده بود، نه ساقه گل
[ترجمه گوگل]اولین قارچ کیستیک را نشان می دهد، محور متولد شده است، هیچ پدیکل متولد شده است

12. We design a infestative skin cut to form the pedicel of M. Rectus abdominis including A & V.
[ترجمه ترگمان]ما یک برش پوست infestative را طراحی می کنیم تا the M را شکل دهیم Rectus abdominis از جمله A V
[ترجمه گوگل]ما یک برش پوستی ایجاد می کنیم تا شکلی از شکم M abdominal Rectus از جمله A V

13. Racemes 1- axillary from uppermost leaves, villous or hirsute with multicellular hairs; bracts broadly linear, longer than pedicel.
[ترجمه ترگمان]Racemes ۱ - axillary از بالاترین برگ ها، villous یا ریش با موهای چند سلولی؛ bracts به طور گسترده خطی، طولانی تر از pedicel
[ترجمه گوگل]Racemes 1 - زیر باریک از برگ های بالا، ویولون یا گوزنه با موهای چند سلولی؛ براکت به طور گسترده ای خطی، طولانی تر از pedicel

14. The development of the sieve element (SE) of meta-phloem is the same as the company cell (CC) in pedicel central vascular bundles of rice. First, the vacuolation of cytoplasm increases in SE and CC.
[ترجمه ترگمان]توسعه عنصر غربال (SE)از meta به همان اندازه گروه شرکتی (CC)در دسته های آوندی مرکزی rice است ابتدا، the سیتوپلاسم در SE و CC افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]توسعه عنصر غربالگری (SE) meta-phloem همانند سلول شرکت (CC) در دسته های عضلانی مرکزی برنج است اول، واکسن سیتوپلاسم در SE و CC افزایش می یابد

پیشنهاد کاربران

pedicel ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: دُمگُل
تعریف: پایه ای که گل های منفرد یک گُل آذین را به محور اصلی یا دُمگُل آذین متصل می کند


کلمات دیگر: