کلمه جو
صفحه اصلی

pearl


معنی : در، صدف، مروارید، اب مروارید، مرواریدی، مروارید نشان کردن، با مروارید اراستن، صدف وار کردن
معانی دیگر : رودخانه ی پرل (در ایالت می سی سی پی - امریکا)، لولو، کسپرج، (از نظر زیبایی یا اندازه یا شکل یا رنگ و غیره) مرواریدسان، در مانند، مروارید صید کردن، به شکل یا رنگ مروارید درآوردن، به صورت قطره های مروارید مانند در آوردن، دانه دانه شدن یا کردن، ساخته شده از صدف، رجوع شود به: mother-of-pearl، (رنگ) خاکستری مایل به آبی، درفام، صدفی، با مروارید آراستن، در آذین کردن، مردمک چشم

انگلیسی به فارسی

مروارید، در، لولو، آب مروارید، مردمک چشم، صدف،بامروارید آراستن، صدف وارکردن، مرواریدی


مروارید، صدف، اب مروارید، در، مروارید نشان کردن، با مروارید اراستن، صدف وار کردن، مرواریدی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
عبارات: cast pearls before swine
(1) تعریف: a smooth, hard, glossy deposit, valued as a gem, that is formed inside the shells of oysters and some other mollusks to cover an irritant object such as a grain of sand.

(2) تعریف: the nacreous deposit that lines the insides of some mollusks' shells; mother-of-pearl.

(3) تعریف: a person or thing considered to be beautiful or valuable.
مشابه: gem, jewel, treasure
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: pearls, pearling, pearled
• : تعریف: to ornament with or as if with pearls.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
(1) تعریف: to dive for or seek pearls.

(2) تعریف: to form into beads that resemble pearls.
صفت ( adjective )
مشتقات: pearl-like (adj.), pearler (n.)
(1) تعریف: like pearls in shape or color.

(2) تعریف: set with pearls, as jewelry.

• white shiny bead commonly used for jewelry; beloved person
search for pearls, dive for pearls; extract pearls
a pearl is a hard, shiny white ball which grows inside the shell of some oysters. pearls are used for making jewellery.

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] مروارید، در، لولو،

مترادف و متضاد

در (اسم)
valve, pearl, pylon, wicket, plug, door, doorpost, doorjamb

صدف (اسم)
ammonite, oyster, shell, pearl, cowrie, shard, cowry

مروارید (اسم)
pearl, bdellium, nacre

اب مروارید (اسم)
pearl, cataract

مرواریدی (صفت)
pearl

مروارید نشان کردن (فعل)
pearl

با مروارید اراستن (فعل)
pearl

صدف وار کردن (فعل)
pearl

جملات نمونه

Sweat pearled his forehead.

دانه‌های عرق بر پیشانیش نمایان شد.


Rain pearled on the windowpane.

باران همانند مروارید بر شیشه‌ی پنجره نشست.


pearl buttons

دکمه‌های صدفی


Pearling in the Persian Gulf was thriving.

صید مروارید در خلیج فارس رونق داشت.


pearled candy

آب نبات مروارید شکل (شده)


1. pearl buttons
دکمه های صدفی

2. pearl with a beautiful luster
مروارید با درخششی زیبا

3. a pearl necklace
گردنبند مروارید

4. this necklace has twenty pearl beads
این گردنبند بیست دانه ی مروارید دارد.

5. She is a pearl among women.
[ترجمه آریا] او بین زنان مروارید هست
[ترجمه ترگمان] اون یه مروارید در میان زن هاست
[ترجمه گوگل]او در میان زنان مروارید است

6. This is a real pearl, not an imitation.
[ترجمه ترگمان] این یه مروارید واقعیه، نه تقلیدی
[ترجمه گوگل]این یک مروارید واقعی است، نه یک تقلید

7. The police are looking into the pearl robbery.
[ترجمه ترگمان]پلیس داره به سرقت مروارید نگاه می کنه
[ترجمه گوگل]پلیس به سرقت مروارید نگاه می کند

8. "You don't need to do that," said Pearl assertively.
[ترجمه ترگمان]پرل assertively می گوید: \" لازم نیست این کار را بکنی \"
[ترجمه گوگل]پرل گفت: 'شما لازم نیست که این کار را انجام دهید '

9. There was something about Pearl that mes-merised her.
[ترجمه ترگمان] یه چیزی در مورد \"پیرل\" بود که ازش محافظت کردم
[ترجمه گوگل]چیزی در مورد مروارید وجود داشت که او را مأمور کردیم

10. Franklin D. Roosevelt described the bombing of Pearl Harbor in 1947 as 'a day that will live in infamy'.
[ترجمه ترگمان]فرانکلین دی روزولت بمب گذاری پرل هاربر را در سال ۱۹۴۷ به عنوان روزی توصیف کرد که در رسوایی به سر می برد
[ترجمه گوگل]فرانکلین روزولت توضیح داد که بمباران پرل هاربر در سال 1947 به عنوان 'روزی که در غربت زندگی می کند' توصیف کرد

11. Pearl Harbor was the principal American bastion in the Pacific.
[ترجمه ترگمان]بندرگاه پرل یکی از استحکامات اصلی آمریکا در اقیانوس آرام بود
[ترجمه گوگل]پرل هاربر پایگاه اصلی آمریکا در اقیانوس آرام بود

12. He bought his girlfriend a pearl necklace.
[ترجمه ترگمان] اون دوست دخترش یه گردن بند مرواریدی خریده
[ترجمه گوگل]او دوست دختر خود را یک گردنبند مروارید خرید

13. The pearl, valued at £75 000, is so big that it has been described as a freak of nature.
[ترجمه ترگمان]این مروارید که به ارزش ۷۵ هزار پوند ارزش دارد به قدری بزرگ است که به عنوان یک عجیب الخلقه طبیعی توصیف شده است
[ترجمه گوگل]مروارید با ارزش � 75،000 بسیار بزرگ است که به عنوان یک فریبنده طبیعت توصیف شده است

14. The ski resort is known as the Pearl of the Alps.
[ترجمه ترگمان]پیست اسکی به مروارید کوه های آلپ مشهور است
[ترجمه گوگل]معبد اسکی به عنوان مروارید از آلپ شناخته شده است

a pearl necklace

گردنبند مروارید


if a diver is afraid of a whale's jaws, he will never grab ahold of precious pearls

غواص گر اندیشه کند کام نهنگ / هرگز نکند در گرانمایه به چنگ


Pearls of dew glistened on the grass.

دانه‌های مروارید مانند شبنم بر چمن می‌درخشید.


pearls of wisdom

گوهرهایی از خرد


اصطلاحات

cast pearls before swine

(مروارید جلو خوک ریختن) چیز ارزشمندی را به کسی که ارزش آن را نمی‌داند دادن، یاسین به گوش خر خواندن


پیشنهاد کاربران

پرل شیشه ای ، ‪glass pearl‬‏
برای انجام بعضی آزمایش ها مجاز به استفاده از ماده های ضد انعقادی معمول در آزمایشگاه نیستیم
با این حال باید از منعقد شدن خون جلوگیری کنیم MEHDI . KHAJEH
پرل شیشه ای ، ‪glass pearl‬‏
گوی های کوچک شیشه ای هستند که در آزمایشگاه های تشخیص طبی برای
دِفییرنه کردن با فیبرین زدایی و در نهایت برای جلوگیری از لخته شدن خون مورد استفاده قرار می گیرد
در آزمایشگاه تشخیص طبی تعداد 20 عدد پرل شیشه ای را داخل یک ارلن مناسب می ریزند
در ادامه به ارلن 10 سی سی خون بیمار اضافه می کنند محتوی ارلن را به
مدت نیم ساعت حرکت دورانی یا چرخشی می دهند.
فیبرین ها به دور پرل ها می پیچند در نتیجه از انعقاد خون جلوگیری به عمل می آید
برای انجام آزمایش از این خون استفاده می شود.
پرل ها همراه با فیبرین ارزشی ندارد دور ریخته می شودMEHDI . KHAJEH


مروارید


مروارید

a brooch set with rubies and pearls


کلمات دیگر: