کلمه جو
صفحه اصلی

reasonableness


معنی : معقولیت
معانی دیگر : معقول بودن، موجه بودن، عادلانه یا مناسب بودن

انگلیسی به فارسی

معقول بودن، معقولیت


انگلیسی به انگلیسی

• sensibility, logicalness, rationality

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] معقول بودن

مترادف و متضاد

معقولیت (اسم)
rationality, reasonableness

جملات نمونه

1. The question of reasonableness would be for the court to decide.
[ترجمه Sepideh] تصمیم گیری بر عادلانه بودن، وظیفه دادگاه است.
[ترجمه ترگمان]سوال منطقی بودن این است که دادگاه تصمیم بگیرد
[ترجمه گوگل]سوال از معقول بودن برای تصمیم دادگاه است

2. Justice consists in righteousness, reasonableness and fairness. The sense of justice influences and controls human behavior. Dr T. P. Chia
[ترجمه ترگمان]عدالت شامل عدالت، معقول بودن و عدالت است حس عدالت تاثیر می گذارد و رفتار انسانی را کنترل می کند دکتر تی پی چیا
[ترجمه گوگل]عدالت شامل عدالت، معقولیت و عدالت است حس عدالت بر رفتار انسان تاثیر می گذارد و کنترل می کند دکتر T P Chia

3. The special interpretation of the term reasonableness is decided by the constitutional position of the courts.
[ترجمه ترگمان]تفسیر خاص از واژه معقول بودن به وسیله موقعیت قانون اساسی دادگاه ها تعیین می شود
[ترجمه گوگل]تفسیر مفصلی از معقول بودن اصطلاح به واسطه قانون اساسی دادگاه تعیین می شود

4. The concepts of purpose, relevancy and reasonableness can be used in an intensive or less intensive fashion.
[ترجمه ترگمان]مفاهیم هدف، ربط و منطقی بودن را می توان در یک مد فشرده یا کم تر مورد استفاده قرار داد
[ترجمه گوگل]مفاهیم هدف، رعایت و معقول بودن را می توان در یک روش فشرده یا کمتر مورد استفاده قرار داد

5. The next obvious question concerns the reasonableness of such a range of conditions.
[ترجمه ترگمان]پرسش آشکار بعدی، منطقی بودن چنین دامنه ای از شرایط است
[ترجمه گوگل]سوال آشکار بعدی مربوط به معقولیت چنین طیفی از شرایط است

6. The atmosphere did not encourage reasonableness and undying camaraderie.
[ترجمه ترگمان]این جو منطقی بودن و رفاقت ابدی را تشویق نکرد
[ترجمه گوگل]فضای آرامش و آرامش بخش بودن را تشویق نمی کرد

7. Honesty is the sum of sincerity, reasonableness, truthfulness, and fairness – honesty is the virtuous strength that overcomes deceit, deception and lying. Dr T. P. Chia
[ترجمه ترگمان]صداقت عبارت از صداقت، معقول بودن، صداقت، و عدالت است - صداقت همان قدرت فضیلت است که بر فریب، فریب و دروغ غلبه می کند دکتر تی پی چیا
[ترجمه گوگل]صداقت، مجموع صداقت، معقولیت، صداقت و عدالت است - صداقت، قدرت فضیلت است که فریب، فریب و دروغ را برانگیخته است دکتر T P Chia

8. Reasonableness, however is a subjective judgment, which in turn can lead to differences of opinion.
[ترجمه ترگمان]با این حال، Reasonableness یک قضاوت ذهنی است که به نوبه خود می تواند منجر به اختلاف عقیده شود
[ترجمه گوگل]معقول بودن، با این حال یک قضاوت ذهنی است که به نوبه خود می تواند منجر به اختلاف نظر شود

9. A criterion of reasonableness or rational basis is obviously a narrower standard of review.
[ترجمه ترگمان]معیار معقول بودن یا پایه منطقی، مشخصا یک استاندارد محدودتر است
[ترجمه گوگل]یک معیار منطقی یا پایه عقلایی، بدیهی است که یک استاندارد باریکتر از بررسی است

10. The basic principles mainly consist of legality and reasonableness.
[ترجمه ترگمان]اصول اولیه اساسا شامل قانونی بودن و منطقی بودن است
[ترجمه گوگل]اصول اساسی عمدتا شامل قانونی بودن و معقولیت است

11. The necessity and reasonableness of introducing variable weight in the weighted sum model were summarized.
[ترجمه ترگمان]ضرورت و منطقی بودن معرفی وزن متغیر در مدل مجموع وزنی به طور خلاصه بیان شده است
[ترجمه گوگل]ضرورت و معقول بودن معرفی وزن متغیر در مدل مجموع وزن آورده شده است

12. Healthiness and the reasonableness of a company's accounting system relate its quality of accounting work and profit of information users.
[ترجمه ترگمان]healthiness و منطقی بودن یک سیستم حسابداری یک شرکت، کیفیت کار حسابداری و سود کاربران اطلاعات را مرتبط می سازد
[ترجمه گوگل]سلامت و معقول بودن یک سیستم حسابداری شرکت مربوط به کیفیت کار حسابداری و سود کاربران اطلاعات است

13. Only through a sound operation of social reasonableness and social justifiability can society make its development possible towards a people-oriented way.
[ترجمه ترگمان]تنها از طریق عمل صوتی معقول بودن اجتماعی و اجتماعی بودن اجتماعی می تواند توسعه خود را به سمت یک روش مردمی سوق دهد
[ترجمه گوگل]جامعه تنها می تواند با بهره گیری صحیح از معقولیت اجتماعی و توجیه اجتماعی، امکان توسعه آن را به شیوه ی مردم گرا فراهم کند

14. The Court of Appeal in finding against merchantability laid emphasis upon the reasonableness of the degree of fitness to be expected.
[ترجمه ترگمان]دادگاه تجدید نظر در پیدا کردن علیه merchantability بر منطقی بودن درجه تناسب مورد انتظار تاکید کرد
[ترجمه گوگل]دادگاه تجدید نظر در پیدا کردن در برابر بازاریابی تاکید بر معقول بودن میزان آمادگی مورد انتظار است

پیشنهاد کاربران

متعارف بودن
مثلا متعارف بودن عکس العمل در دفاع مشروع.
عقلایی بودن


کلمات دیگر: