کلمه جو
صفحه اصلی

wear and tear


فرسودگی (در اثر استعمال)، (در اثر استعمال) فرسودگی، استعمال و کهنگی، ساییدگی پا، خراب شدگی درنتیجه استعمال عادی، خسارت حدمعمول

انگلیسی به فارسی

(در اثر استعمال) فرسودگی، استعمال و کهنگی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: deterioration or wear caused by ordinary use; normal depreciation.

• wastage; depreciation; lowered condition due to frequent use
wear and tear is the damage which is caused to something as it is used.

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] فرسودگی
[حقوق] استهلاک، کهنگی
[نساجی] فرسودن
[ریاضیات] سایش و فرسایش، استهلاک عادی، استهلاک، ریخت و ریز، ساییدگی و فرسودگی، فرسودگی

مترادف و متضاد

devaluation due to use


Synonyms: ablation, attrition, consumption, decrement, depletion, depreciation, dissipation, erosion, hard wear, overuse, ravages of time, wearing away, weathering


جملات نمونه

1. The furniture suffers a lot of wear and tear when the children are at home.
[ترجمه ترگمان]این اسباب و اثاثیه زمانی که بچه ها در خانه هستند از سایش و پارگی زیادی رنج می برند
[ترجمه گوگل]وقتی کودکان در منزل هستند، مبلمان زیادی از سایش و پاره شدن رنج می برند

2. Check the equipment for wear and tear .
[ترجمه ترگمان]تجهیزات سایش و پارگی را بررسی کنید
[ترجمه گوگل]تجهیزات را برای سایش و پارگی بررسی کنید

3. Seat covers on trains take a lot of wear and tear.
[ترجمه ترگمان]پوشش صندلی در قطار مقدار زیادی لباس و پارگی به همراه دارد
[ترجمه گوگل]پوشش صندلی در قطارها، سایش زیادی دارد

4. There's a lot of wear and tear involved.
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از لباس های کهنه و پاره پوره وجود دارد
[ترجمه گوگل]سایش زیادی وجود دارد

5. Allowing for normal wear and tear, a washing machine should last at least ten years.
[ترجمه ترگمان]تعویض لباس و پارگی عادی، ماشین لباس شویی باید حداقل ده سال طول بکشد
[ترجمه گوگل]ماشین لباسشویی باید به مدت حداقل ده سال طول بکشد تا لباس و پارگی طبیعی داشته باشد

6. But looking after the wear and tear was a full-time job.
[ترجمه ترگمان]اما نگاه کردن بعد از پوشیدن لباس و اشک یه شغل تمام وقت بود
[ترجمه گوگل]اما مراقبت از سایش و پاره شدن یک کار تمام وقت بود

7. It sure saves wear and tear on the boss.
[ترجمه ترگمان]این کار باعث صرفه جویی در پوشیدن و پارگی به سمت رئیس می شود
[ترجمه گوگل]این اطمینان باعث می شود سایه و پاره شدن رئیس را حفظ کند

8. Having a large family obviously increases the wear and tear on your furniture.
[ترجمه ترگمان]داشتن یک خانواده بزرگ، سایش و پارگی را بر روی مبل خود افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]داشتن یک خانواده بزرگ به وضوح سبب سایه و پریشان شدن در مبلمان شما می شود

9. During everyday wear and tear, the carpet pile becomes coated with airborne oils and grease from footwear and pets.
[ترجمه ترگمان]در طول فرسایش و فرسایش روزانه، توده فرش با روغن و گریس از کفش و حیوانات خانگی پوشیده می شود
[ترجمه گوگل]در طول شست و شوی روزانه، شمع فرش با روغن های هوادهی و روغن از کفش و حیوانات خانگی پوشیده می شود

10. The only obvious sign of wear and tear is a groaning gearbox, while the engine smokes a little on start-up.
[ترجمه ترگمان]تنها نشانه واضح فرسودگی و پارگی، یک گیربکس پر ناله است، در حالی که موتور کمی در حال سیگار کشیدن است
[ترجمه گوگل]تنها نشانه آشکار از سایش و پاره شدن یک گیربکس در حال تغییر است، در حالی که موتور کمی در شروع کار دود می کند

11. Will they stand up to family wear and tear or look too sturdy for dinner parties?
[ترجمه ترگمان]آیا آن ها برای مهمانی شام کنار خانواده می ایستند و یا برای مهمانی های شام خیلی محکم به نظر می رسند؟
[ترجمه گوگل]آیا آنها برای پوشیدن و پارگی خانوادگی ایستاده و یا برای احزاب شام خیلی محکم هستند؟

12. So the wear and tear on the path to Nottingham looks set to continue . . . What will all these Slavists do?
[ترجمه ترگمان]بنابراین سایش و پارگی در مسیر ناتینگهام در نظر گرفته می شود که ادامه دهد همه این Slavists ها چه کار خواهند کرد؟
[ترجمه گوگل]بنابراین سایش و پاره شدن در مسیر ناتینگهام به نظر می رسد برای ادامه ادامه دارد همه این اسلاوییست ها چه کار خواهند کرد؟

13. The roller bearing shows clear signs of wear and tear.
[ترجمه ترگمان]The، علائم روشنی از فرسودگی و پارگی را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]یاتاقان غلتکی نشان می دهد که نشانه هایی از سایش و پاره شدن دارد

14. Knives and scissors made By Zhang Xiaoquan stand wear and tear.
[ترجمه ترگمان]چاقو و قیچی توسط ژانگ Xiaoquan به دست آمد و پاره شد
[ترجمه گوگل]چاقو و قیچی ساخته شده توسط Zhang Xiaoquan ایستاده لباس و اشک

15. These figures do not account for wear and tear on US military equipment, costs of reconfiguring the US military to wage colonial wars in the Third World, or the cost of replacing worn-out equipment.
[ترجمه ترگمان]این ارقام برای پوشیدن و پارگی تجهیزات نظامی آمریکا، هزینه های پیکربندی مجدد ارتش آمریکا برای آغاز جنگ های مستعمراتی در جهان سوم یا هزینه جایگزین کردن تجهیزات فرسوده در نظر گرفته نمی شوند
[ترجمه گوگل]این ارقام برای پوشیدن و پاره شدن تجهیزات نظامی ایالات متحده، هزینه بازنگری نیروهای آمریکایی برای جنگ با استعمار در جهان سوم یا هزینه جایگزینی تجهیزات فرسوده، حساب نمی شود

پیشنهاد کاربران

استهلاک
مثال: Most tires will last for four years with normal wear and tear

پاره پوره

خط و خش

"آسیب دیدن یا خسارت دیدن چیزی بر اثر استفاده معمول" یعنی Damage caused by ordinary use

مثل:
This hardware can suffer from wear and tear

فرسودگی

به نقل از هزاره:
استهلاک
فرسودگی
فرسایش

لوازم مصرفی

ساییدگی و پارگی

استهلاک . . خرج و برج

استهلاک/ صدمه / فرسودگی ناشی از استعمال/مصرف در طول زمان که امری کاملا طبیعی و اجنتاب ناپذیر است.


It's landlords responsibility to fix the normal• wear and tear


کلمات دیگر: