کلمه جو
صفحه اصلی

via


معنی : از راه، توسط، بوسیله، از طریق
معانی دیگر : به وسیله ی، با، میان راه

انگلیسی به فارسی

از راه، از طریق، میان راه، توسط، بوسیله


از طريق، از راه، از طریق، توسط، بوسیله


انگلیسی به انگلیسی

حرف اضافه ( preposition )
(1) تعریف: traveling through; by way of.

- I went to London via Rome and Paris.
[ترجمه ترگمان] از طریق رم و پاریس به لندن رفتم
[ترجمه گوگل] من از طریق رم و پاریس به لندن رفتم

(2) تعریف: by means of.
مشابه: through

- We'll go via the train.
[ترجمه امین] با قطار خواهیم رفت.
[ترجمه مائده] ما از طریق قطار خواهیم رفت
[ترجمه ترگمان] از طریق قطار میریم
[ترجمه گوگل] ما از طریق قطار برویم

• by way of, by means of
if you go to one place via another, you go through the second place to your destination.
via also means done or achieved using a particular thing or person.

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] از طریق
[برق و الکترونیک] میان راه 1. مسیر رسنای قرار گرفته مابین لایه های فلزی شده در مدار مجتمع برای بر قراری اتصال عمودی بین دو یا چند لایه فلز مجزرا شده بالا یه های عایق .2 . در بردهای مدار چند لایه، سوراخ عمودی ایجاد شده که مسیر رسانایی را بین دو یا چند لایه رسانا ایجاد می کند . 3. در مدارهای مجتمع ریز موج ( mmica ) سوراخ عمودی که برای بر قراری اتصال بین صفحه زمین فلزی شده در پایین سطح به لایه فلزی شده در بالاترین سطح تراشه، که معمولاً فلز سطح است . قرار داد ه می شود میان راهها در مدار نیمرسانا به طور شیمیایی روی زیر ساخت سوراخ کاری یا زودوده می شوند . سپس لایه ای از طلا برای ساخته شدن مسیر رسانش در انهاقرار داده می شود .
[] راه، مسیر

مترادف و متضاد

by way of


از راه (قید)
via

توسط (حرف اضافه)
by, via, per

بوسیله (حرف اضافه)
of, with, by, via, per

از طریق (حرف اضافه)
through, via

Synonyms: along, as a means, by, by dint of, by means of, by this route, by virtue of, on the way, over, per, through, through the medium of, through this medium, with


جملات نمونه

1. via airmail
با پست هوایی

2. via satellite
توسط ماهواره

3. he arrived via the back door
از در عقب وارد شد.

4. from kashan to kerman via yazd
از کاشان به کرمان از راه یزد

5. if you go to ghom via ghazvin you will have a circular route
اگر برای رفتن به قم از راه قزوین بروی راه دور و درازی خواهی داشت.

6. Data is transmitted via a modem link to the central office.
[ترجمه ترگمان]داده ها از طریق یک اتصال مودم به دفتر مرکزی منتقل می شوند
[ترجمه گوگل]داده ها از طریق یک لینک مودم به دفتر مرکزی منتقل می شوند

7. Mr Baker will return home via Britain and France.
[ترجمه ترگمان]آقای بیکر از طریق انگلیس و فرانسه به خانه باز خواهد گشت
[ترجمه گوگل]آقای بیکر از انگلیس و فرانسه به خانه بازگشت

8. We flew to Athens via Paris.
[ترجمه ترگمان]ما از پاریس به آتن رفتیم
[ترجمه گوگل]ما از طریق پاریس به آتن پرواز کردیم

9. The London-Addis flight goes via Rome.
[ترجمه ترگمان]پرواز لندن - آدیس آبابا از طریق رم انجام می شود
[ترجمه گوگل]پرواز لندن-آدیس از طریق رم می رود

10. They are going from Shanghai to Los Angeles via Tokyo.
[ترجمه ترگمان]آن ها از شانگهای تا لس آنجلس از طریق توکیو می روند
[ترجمه گوگل]آنها از طریق توکیو از شانگهای به لس آنجلس می روند

11. The US Open will be transmitted live via satellite.
[ترجمه soroush] U S Open ( اسم مسابقات تنیس آمریکا ) از طریق ماهواره به صورت زنده پخش خواهد شد.
[ترجمه ترگمان]باز کردن آمریکا از طریق ماهواره به صورت زنده پخش خواهد شد
[ترجمه گوگل]باز ایالات متحده از طریق ماهواره به طور زنده پخش می شود

12. He flew to New York via Hong Kong.
[ترجمه ترگمان]او از طریق هنگ کنگ به نیویورک پرواز کرد
[ترجمه گوگل]او از طریق هنگ کنگ به نیویورک رفت

13. This broadcast comes live via satellite from New York.
[ترجمه ترگمان]این پخش از طریق ماهواره از نیویورک پخش می شود
[ترجمه گوگل]این پخش از طریق ماهواره ای از نیویورک پخش می شود

14. Most reports are sent via internal mail .
[ترجمه ترگمان]اغلب گزارش ها از طریق پست داخلی ارسال می شوند
[ترجمه گوگل]اکثر گزارش ها از طریق ایمیل داخلی ارسال می شود

15. I can send him a note via the internal mail system.
[ترجمه ترگمان]می توانم یادداشتی را از طریق سیستم پست داخلی برای او بفرستم
[ترجمه گوگل]من می توانم از طریق سیستم پست الکترونیکی او یک یادداشت بفرستم

16. Access was via a narrow archway.
[ترجمه ترگمان]دسترسی از گذرگاه باریکی بود
[ترجمه گوگل]دسترسی از طریق یک آرامگاه باریک بود

17. Internet connection via broadband offers many advantages.
[ترجمه ترگمان]اتصال اینترنت از طریق باند پهن مزایای بسیاری دارد
[ترجمه گوگل]اتصال اینترنت از طریق پهنای باند مزایای زیادی را ارائه می دهد

18. I sent a message to Mary via her brother.
[ترجمه ترگمان]من یک پیام به مری از طریق برادرش فرستادم
[ترجمه گوگل]من از طریق برادرش پیامی به مری فرستادم

from Kashan to Kerman via Yazd

از کاشان به کرمان از راه یزد


He arrived via the back door.

از در عقب وارد شد.


via airmail

با پست هوایی


via satellite

توسط ماهواره


پیشنهاد کاربران

going through a place

از راه

طی

از طریق - توسط - بوسیله

از این بابت، مثالVia is a very popular and reliable brand از این بابت یک برند خیلی معروف و قابل اعتماد است

( برق و الکترونیک ) : مسیر
vias: مسیرها

[الکترونیک] در فیبرهای مدار چاپی، VIA خلاصه شده Vertical Interconnect Access به معنی اتصال عمودی لایه ها است.

جایی رفتن به وسیله رفتم به مکانی دیگر =برای مثال= من در تهران زندگی میکنم و برای رفتن به اصفهان از قم رفتم
در مثال بالا درواقع ما اول به قم رفته از اون جا به مقصد اصلی که اصفهان هست رفتیم ،
به این میگم via

به وسیله، توسط، از راه


کلمات دیگر: