کلمه جو
صفحه اصلی

rennin


(آنزیم منعقدکننده ی شیر که از پوست شکم گوساله و غیره به دست می آید) رنین، دلمه ساز

انگلیسی به فارسی

(آنزیم منعقدکننده‌ی شیر که از پوست شکم گوساله و غیره به دست می‌آید) رنین، دلمهساز


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the chief enzyme in rennet.

• enzyme used to curdle milk and produce cheese, active component in rennet (derived from the mucous membrane of the fourth stomach of young cows)

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] رنین ؛ رنین یا کایموزین، آنزمی در معده نشخوارکنندگان جوان که شیر را لخته می کند .
[صنایع غذایی] رنین : آنزیم پروتئاز لخته کننده شیر که از شیردان نشخوارکنندگان جوان و شیرخوار اسخراج می کنند و در پنیرسازی مورد استفاده است

جملات نمونه

1. MANCIA : Well, no question that rennin inhibitors are a new class of agents, promising agents.
[ترجمه ترگمان]خوب، هیچ شکی نیست که inhibitors rennin، یک طبقه جدید از ماموران و مامورهای محلی هستند
[ترجمه گوگل]MANCIA خب، هیچ سوال که مهار کننده های رنینی یک کلاس جدید از عامل ها، عوامل امیدوار کننده است

2. Would you like to outlook the direct rennin inhibition in the future?
[ترجمه ترگمان]آیا دوست دارید به مهار direct مستقیم در آینده فکر کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا میخواهید مهار مستقیم رنیک را در آینده ببنید؟

3. Result: CQT can decrease the blood pressure, rennin and angiotensinexpression in plasma of RHR.
[ترجمه ترگمان]نتیجه: CQT می تواند فشار خون، rennin و angiotensinexpression در پلاسما را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]نتیجه CQT می تواند فشار خون، رنین و بیان آنژیوتانسین را در پلاسمای RHR کاهش دهد

4. Well, no question that rennin inhibitors are a new class of agents, promising agents.
[ترجمه ترگمان]خوب، هیچ شکی نیست که inhibitors rennin، یک طبقه جدید از ماموران و مامورهای محلی هستند
[ترجمه گوگل]خوب، هیچ سؤال ای وجود دارد که مهارکننده های rennin یک کلاس جدید از عوامل، عوامل امیدوار کننده هستند

5. Propofol can inhibit rennin angiotensin system, which may be one of the mechanisms responsible for hemodynamic depression of propofol.
[ترجمه ترگمان]Propofol می تواند سیستم آنژیوتانسین نوع آنژیوتانسین را مهار کند که ممکن است یکی از مکانیسم های مسئول برای افسردگی hemodynamic باشد
[ترجمه گوگل]پروپوفول می تواند سیستم آنژیوتانسین rennin را مهار کند، که ممکن است یکی از مکانیسم هایی باشد که باعث افسردگی همودینامیکی پروپوفول می شود

6. Pawpaw fruit contains pawpaw alkali, papain, rennin, carotene, and rich amino acids (17 kinds) and multiple nutritive elements.
[ترجمه ترگمان]fruit شامل pawpaw، papain، rennin، carotene، and و اسیده ای آمینه غنی (۱۷ نوع)و چندین عنصر غذایی است
[ترجمه گوگل]میوه های Pawpaw حاوی قلیایی پاپوئین، پاپائین، رنین، کاروتن، و آمینو اسید های غنی (17 نوع) و عناصر غذایی متعددی هستند

7. Rennin, an enzyme from calf stomachs, but now produced by genetically engineered micrnicroorganisms, can also be used to promote curd formation.
[ترجمه ترگمان]Rennin، یک آنزیم از شکم گوساله، اما در حال حاضر تولید شده توسط micrnicroorganisms مهندسی ژنتیک می تواند برای ترویج تشکیل curd مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]رنیون، آنزیم معده گوساله، اما در حال حاضر توسط میکرو میکرو ارگانیسم های مهندسی ژنتیکی تولید می شود، همچنین می تواند برای ترویج شکل گیری شکلات استفاده شود

8. The renal rennin activity showed no significant difference among 3 groups.
[ترجمه ترگمان]فعالیت rennin renal هیچ تفاوت معنی داری را بین ۳ گروه نشان نداد
[ترجمه گوگل]فعالیت رنن کلیه در 3 گروه تفاوت معنی داری نداشت

9. Rennin activity ( RA ) and proteolytic activity ( PA ) of pepsin rennin and rennet were studied.
[ترجمه ترگمان]فعالیت Rennin و activity proteolytic (PA)از pepsin rennin و مایه پنیر مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]فعالیت رنیون (RA) و فعالیت پروتئولیتیک (PA) رنین پپسیین و راینت مورد مطالعه قرار گرفت

10. The promise of these drugs is also connected to the fact that we have begun to understand that rennin may have effects independently on the formation of angiotensin II to the traditional pathways.
[ترجمه ترگمان]وعده این داروها نیز به این حقیقت مرتبط است که ما شروع به درک این مساله کرده ایم که rennin ممکن است اثرات مستقل بر تشکیل آنژیوتانسین II به مسیرهای سنتی داشته باشد
[ترجمه گوگل]وعده این داروها نیز به این واقعیت پیوند خورده است که ما درک کرده ایم که رنن ممکن است مستقیما به شکل گیری آنژیوتانسین II به مسیرهای سنتی اثر بگذارد

11. KC can inhibit the production of collagen and increase myocardial compliance and its mechanism may be involved in the regulation of rennin angiotensin aldosterone system.
[ترجمه ترگمان]KC می تواند تولید کلاژن را مهار کرده و سازگاری عضلات قلب را افزایش دهد و مکانیسم آن ممکن است در تنظیم سیستم of آنژیوتانسین aldosterone دخیل باشد
[ترجمه گوگل]KC می تواند تولید کلاژن را مهار و انطباق با قلب را افزایش دهد و مکانیزم آن ممکن است در تنظیم سیستم آلدوسترون آننوتوتنس rennin دخالت داشته باشد

12. Aim To evaluate the association between the molecular variants of rennin angiotensin system and the risk of acute myocardial infarction (AMI) in Chinese Han population.
[ترجمه ترگمان]هدف برای ارزیابی ارتباط بین انواع مولکولی سیستم آنژیوتانسین و خطر بیماری های قلبی حاد (آی ام ای)در جمعیت هان چین
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ارتباط بین انواع مولکولی سیستم رنینی آنژیوتانسین و خطر انفارکتوس حاد قلب (AMI) در جمعیت هان چینی است

13. If these would demonstrate that then there would be an even stronger rationale to use rennin inhibitors alone or in combination.
[ترجمه ترگمان]اگر این ها ثابت کنند که پس از آن منطق قوی تری برای استفاده از بازدارنده های rennin به تنهایی و یا در ترکیب وجود دارد
[ترجمه گوگل]اگر این نشان می دهد که پس از آن یک دلیل حتی قوی تر برای استفاده از مهار کننده های رنینی به تنهایی و یا در ترکیب وجود دارد

14. No significant changes were observed in glomerular filtration rate and rennin activity after administration of RDA.
[ترجمه ترگمان]هیچ تغییرات قابل توجهی در نرخ فیلتراسیون glomerular و فعالیت rennin پس از مدیریت of مشاهده نشد
[ترجمه گوگل]تغییرات قابل توجهی در میزان فیلتراسیون گلومرولی و فعالیت Rennin پس از مصرف RDA مشاهده نشد


کلمات دیگر: