1. germany's transformation into a military power
تبدیل آلمان به یک قدرت نظامی
2. angular transformation
تراریخت گوشه ای
3. jacobian of transformation
ژاکوبین تبدیل
4. the magical transformation of eggs into a delicious omelet
تبدیل افسون آمیز تخم مرغ به املت خوشمزه
5. the country's economic transformation
دگرگونی اقتصادی کشور
6. The way we work has undergone a radical transformation in the past decade.
[ترجمه ترگمان]روشی که ما کار می کنیم تبدیل به یک تحول اساسی در دهه گذشته شده است
[ترجمه گوگل]شیوه کار ما در دهه گذشته تحولات بنیادینی را متحمل شده است
7. A startling cultural transformation occurred in post - war Britain.
[ترجمه ترگمان]تحول فرهنگی شگفت انگیز در بریتانیا پس از جنگ رخ داد
[ترجمه گوگل]یک تحول فرهنگی شگفت آور در بریتانیا پس از جنگ اتفاق افتاد
8. There was a noticeable transformation in his appearance.
[ترجمه ترگمان]در ظاهر او تغییر محسوسی ایجاد شده بود
[ترجمه گوگل]تغییر ظاهری در ظاهر او وجود داشت
9. This decision marked a fundamental transformation in policy.
[ترجمه ترگمان]این تصمیم تغییر اساسی در سیاست را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این تصمیم یک تحول اساسی در سیاست بود
10. He was struggling to make the transformation from single man to responsible husband.
[ترجمه ترگمان]او در تلاش بود که این تبدیل را از یک مرد به شوهری که مسئول آن بود، تبدیل کند
[ترجمه گوگل]او در تلاش برای تبدیل از یک مرد به شوهر مسئول است
11. Norah made plans for the transformation of an attic room into a study.
[ترجمه ترگمان]نو را برای تبدیل شدن اتاق زیر شیروانی به اتاق مطالعه نقشه کشیده بود
[ترجمه گوگل]نورا برنامه هایی برای تبدیل اتاق اتاق زیر شیروانی به مطالعه داشت
12. But the breadth of the economic transformation can't be measured by numbers alone.
[ترجمه ترگمان]اما گستردگی تغییر اقتصادی را نمی توان تنها با اعداد اندازه گیری کرد
[ترجمه گوگل]اما گستردگی تحول اقتصادی را نمی توان تنها با اعداد اندازه گیری کرد
13. We observe that the first calls for radical transformation did not begin until the period of the industrial revolution.
[ترجمه ترگمان]ما مشاهده کردیم که اولین درخواست تبدیل رادیکال تا زمان انقلاب صنعتی آغاز نشد
[ترجمه گوگل]ما متوجه می شویم که نخستین فراخوان تحولات رادیکال تا زمان انقلاب صنعتی آغاز نمی شود
14. The transformation from disused docks into city-centre cultural venue took three years.
[ترجمه ترگمان]انتقال از اسکله بلااستفاده به محل فرهنگی مرکز شهر سه سال طول کشید
[ترجمه گوگل]تحول از سکوهای غیرفعال به محل فرهنگی مرکز شهر، سه سال طول کشید
15. What leads to the transformation of one economic system to another?
[ترجمه ترگمان]چه چیزی منجر به تبدیل یک سیستم اقتصادی به یک سیستم اقتصادی دیگر می شود؟
[ترجمه گوگل]چه چیزی منجر به تبدیل یک سیستم اقتصادی به دیگری می شود؟
16. The transformation of American sea power began in 1940.
[ترجمه ترگمان]تغییر قدرت دریایی آمریکا در سال ۱۹۴۰ آغاز شد
[ترجمه گوگل]تحول قدرت دریای آمریکا در سال 1940 آغاز شد