1. abbas rode a dapple horse
عباس سوار بر یک اسب ابلق بود.
2. The floor was dappled with pale moonlight.
[ترجمه ترگمان]کف اتاق با نور مهتاب کم رنگ شده بود
[ترجمه گوگل]طبقه با نور ماه خیره شده بود
3. The path was dappled with sunlight.
[ترجمه ترگمان]جاده با نور آفتاب در میان بود
[ترجمه گوگل]مسیر با نور خورشید پر شده بود
4. The dappled horse now began to go ahead.
[ترجمه ترگمان]اسب خال خالی به جلو حرکت کرد
[ترجمه گوگل]اکنون اسب دپپلد شروع به حرکت کرد
5. The sun shining through the leaves dappled the ground.
[ترجمه ترگمان]خورشید در میان برگ های روی زمین می درخشید
[ترجمه گوگل]خورشید درخشان از طریق برگ ها زمین را خرد کرد
6. The dappled sunlight fell across her face as she lay beneath the tree.
[ترجمه ترگمان]وقتی زیر درخت دراز کشید، نور آفتاب روی صورتش نقش بست
[ترجمه گوگل]وقتی که در زیر درخت قرار می گیرد، نور خورشید فرو می افتد
7. The boats in the marina bobbed, well lit, white light dappling the dark waters.
[ترجمه ترگمان]قایق ها از آب بیرون آمدند و نور سفید و روشنی بر آب های تیره پدیدار شدند
[ترجمه گوگل]قایق ها در حوضچه های دریایی، روشنایی، نور سفید، آب های تاریک را از بین می برند
8. Sunlight was dappling through leaves.
[ترجمه ترگمان]نور خورشید از میان برگ ها سوسو می زد
[ترجمه گوگل]نور خورشید از طریق برگ های در حال حرکت بود
9. They walked through a dapple of sunlight that shifted as the breeze shifted the leaves.
[ترجمه ترگمان]آن ها با dapple از نور خورشید که وقتی نسیم برگ ها را جابجا می کرد به راه افتادند
[ترجمه گوگل]آنها از طریق یک نور خورشید عبور می کردند که به دلیل وزش باد برگ ها را تغییر داد
10. They like living in the dappled shade of taller trees.
[ترجمه ترگمان]آن ها دوست دارند در سایه درختان بلندتر زندگی کنند
[ترجمه گوگل]آنها دوست دارند در سایه ای از درختان بلند بلند زندگی کنند
11. Blue-winged dragons o'er dappled Cam skimming, Forked tailed martins, dipping and winging.
[ترجمه ترگمان]کم - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]اژدهایان بالدار ائتلاف دزدیده شدن بادامک، مارتین دندانه دار، دمیده و بالدار
12. Plant soft-leaved species, susceptible to sun-scorch, in dappled shade.
[ترجمه ترگمان]گونه های گیاهی نازک گیاه، مستعد به نور خورشید، در سایه لکه لکه
[ترجمه گوگل]گونه های گیاهی نرم، گیاهان حساس به خورشید خورشید، در سایه دپپلد
13. The golden, spotted coat mirrors the dappled sunlight of the forest.
[ترجمه ترگمان]آینه طلایی و خالدار در زیر نور آفتاب جنگل
[ترجمه گوگل]کت طلایی و رنگارنگ، نور خورشید درخشان جنگل را نشان می دهد
14. Slats close to the building will cast dappled shade, while the tree is drawn into the composition by the well-detailed pergola.
[ترجمه ترگمان]slats نزدیک به ساختمان سایه لکه لکه را ایجاد می کند، در حالی که درخت به وسیله the با دقت کامل به ترکیب کشیده می شود
[ترجمه گوگل]تیرچه های نزدیک به ساختمان، سایه دایره ای را به تصویر می کوبند، در حالی که درخت به شکل ترکیب شده به وسیله آبرنگ به خوبی پوشیده شده است