1. the old paint was peeling
رنگ قدیمی داشت ور می آمد.
2. a candid picture of my mother peeling potatoes
عکس طبیعی مادرم در حال پوست کندن سیب زمینی
3. For easy peeling, grill the peppers until the skin starts to char.
[ترجمه ترگمان]برای پوست کندن آسان، فلفل را تا وقتی که پوست به ماهی قزل آلای تبدیل شود
[ترجمه گوگل]برای لایه برداری آسان، فلفل قرمز را تا زمانی که پوست شروع به کار می کند
4. I admired the peeling paint on the ceiling.
[ترجمه ترگمان]رنگ پوست peeling را که روی سقف بود تحسین کردم
[ترجمه گوگل]من رنگ لایه برداری را در سقف تحسین کردم
5. The paint was peeling on the window frames.
[ترجمه ترگمان]رنگ روی قاب پنجره جا به جا شده بود
[ترجمه گوگل]رنگ بر روی قاب پنجره لایه برداری شد
6. The walls were peeling from the damp.
[ترجمه ترگمان]دیوارها از رطوبت جدا شده بودند
[ترجمه گوگل]دیوارها از رطوبت لایه برداری می کردند
7. Peeling back his trouser leg, he showed the doctor the wound.
[ترجمه ترگمان]پای شلوارش را پس زد و زخم را به دکتر نشان داد
[ترجمه گوگل]دکتر زخم را به پزشک نشان داد
8. The peeling plaster must be raked out before painting the wall.
[ترجمه ترگمان]باید قبل از نقاشی دیوار رنگ آن را پاک کرده باشند
[ترجمه گوگل]گچ لایه برداری باید قبل از نقاشی دیوار برداشته شود
9. The posters were peeling away from the damp walls.
[ترجمه ترگمان]The از دیواره ای مرطوب جدا شده بودند
[ترجمه گوگل]پوسترها از دیوارهای مرطوب جدا شدند
10. She sat down in the kitchen and began peeling potatoes.
[ترجمه ترگمان]او در آشپزخانه نشست و شروع به سیب زمینی پوست کرد
[ترجمه گوگل]او در آشپزخانه نشست و شروع به لایه برداری از سیب زمینی کرد
11. Its once-elegant white pillars are peeling.
[ترجمه ترگمان]ستون های سفید پوش آن پوست شده اند
[ترجمه گوگل]ستون سفید آن یکبار ظریف لایه برداری می کند
12. His face, at the moment, was peeling from sunburn.
[ترجمه ترگمان]صورتش در آن لحظه از آفتاب سوختگی پوست شده بود
[ترجمه گوگل]صورت او، در حال حاضر، از آفتاب سوختگی پوست کرد
13. Marie stood at the sink, peeling potatoes .
[ترجمه ترگمان]مری کنار ظرف شویی ایستاده بود و سیب زمینی پوست می کرد
[ترجمه گوگل]ماری در غرق ایستاده بود، سیب زمینی را له کرد
14. He carried on peeling the potatoes.
[ترجمه ترگمان]آن را با سیب زمینی پوست کرده بود
[ترجمه گوگل]او سیب زمینی را لایه برداری کرد
15. Bits of the walls were peeling.
[ترجمه ترگمان]تکه های دیوار را از هم جدا کرده بودند
[ترجمه گوگل]بیت دیوارها لایه برداری کردند