کلمه جو
صفحه اصلی

mail


معنی : جوشن، زره، چاپار، پست، پستی، زرهدار کردن، با پست فرستادن
معانی دیگر : پست (postal system هم می گویند)، نامه رسانی، نامه بری، (انگلیس) وسیله ی نامه رسانی، مراسلات پستی، نامه ی پستی، بسته ی پستی، نامه های ارسالی یا رسیده، پست کردن، (اسکاتلند) چمدان (یا هر اسباب سفر)، (قدیمی) کیسه ی حمل مراسلات پستی، برگستوان، کژین، گستوان (زره زنجیره ای - به زره ساخته شده از صفحه ی فلزی می گویند: armor)، (پوشش سخت و زره مانند برخی جانوران) لاک، سخت پوست، (اسکاتلند) اجاره، پرداخت، مال الاجاره

انگلیسی به فارسی

زره، جوشن، زره دار کردن، پست، نامه رسان، پستی، باپست فرستادن، چاپار


پست الکترونیکی، پست، زره، جوشن، چاپار، زرهدار کردن، با پست فرستادن، پستی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: (sometimes pl.) the system organized to send and deliver letters, parcels, and the like; postal system.
مترادف: post
مشابه: post office

(2) تعریف: material sent through the postal system.
مترادف: airmail, correspondence, parcel post
مشابه: card, communication, greeting card, letter, package, parcel, postcard

(3) تعریف: a delivery of such material.
مترادف: delivery, shipment
مشابه: dispatch

- Has the morning mail arrived yet?
[ترجمه ترگمان] پیام امروز صبح رسیده است؟
[ترجمه گوگل] نامه صبحگاهی هنوز وارد شده است؟
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: mails, mailing, mailed
• : تعریف: to send (a letter, package, or the like) by means of the postal service.
مترادف: airmail, send
مشابه: dispatch, express, forward, post, ship
اسم ( noun )
• : تعریف: flexible armor made of overlapped or linked metal rings.
مترادف: chain mail, coat of mail
مشابه: armature, armor, breastplate, corselet, cuirass, habergeon, hauberk, panoply, plastron
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: mails, mailing, mailed
• : تعریف: to cover with mail; armor.
مترادف: armor
مشابه: cover, protect, safeguard, sheathe, shield

• postal service; letters and other items that are sent via the postal service; flexible armor constructed of metal rings linked together; e-mail, electronic mail
send a letter or other item via the postal service
mail is the letters and parcels that the post office delivers.
the mail is the system used by the post office for collecting and delivering letters and parcels.
if you mail something, you post it.

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] پست،پست کردن- نگاه کنید به electronic mail .
[دندانپزشکی] پست، چاپار
[نساجی] میل میلک ژاکارد - سوراخ وسط میل میلک

مترادف و متضاد

send through the postal system


Synonyms: air mail, communication, junk mail, letter, package, parcel, post, postal service, postcard, post office


Synonyms: dispatch, drop, express, forward, post, send by mail, transmit


written correspondence; system for sending correspondence


جوشن (اسم)
armature, armor, mail, armour

زره (اسم)
armature, armor, mail, armour, corselet

چاپار (اسم)
post, mail, express messenger, postboy, postilion, mailman, letter carrier, lion, pony express

پست (اسم)
post, point, mail, miscreant

پستی (صفت)
mail, postal

زره دار کردن (فعل)
mail

با پست فرستادن (فعل)
mail

Antonyms: conversation


جملات نمونه

air mail

پست هوایی


morning mail

نامه‌رسانی بامدادی


The five o'clock train was today's last mail.

قطار ساعت پنج آخرین وسیله‌ی نامه‌رسانی امروز بود.


They inspected the officers' mail.

نامه‌های پستی افسران را تفتیش می‌کردند.


Mail is not delivered on holidays.

مرسولات پستی در ایام تعطیل توزیع نمی‌شود.


1. mail drop
شکافی که نامه های پستی را در آن می اندازند

2. mail is not delivered on holidays
مرسولات پستی در ایام تعطیل توزیع نمی شود.

3. mail service
نامه رسانی

4. mail under a separate cover
در پاکت یا بسته ی جداگانه پست کردن

5. a mail carrier
پستچی

6. air mail
پست هوایی

7. express mail
پست فوری،پست اکسپرس

8. first-class mail
پست درجه یک (برخوردار از اولویت)

9. first-class mail
پست سریع

10. morning mail
نامه رسانی بامدادی

11. registered mail
پست سفارشی

12. surface mail is cheaper than airmail
پست زمینی دریایی از پست هوایی ارزانتر است.

13. by mail
با پست،از طریق پست

14. hate mail
نامه های بیانگر تنفر (که برای اشخاص سرشناس می فرستند)،کین نامه

15. surface mail
پست زمینی و دریایی (در برابر: پست هوایی)

16. to sort mail
نامه های پستی را دسته بندی کردن

17. in the mail
در پست

18. the delivery of mail to homes was discontinued for two days
تحویل پست به منازل دو روز متوقف شد.

19. to deliver the mail
مرسولات پستی را توزیع کردن

20. i haven't opened my mail yet
هنوز نامه های پستی خود را باز نکرده ام.

21. they inspected the officers' mail
نامه های پستی افسران را تفتیش می کردند.

22. to send by registered mail
با پست سفارشی فرستادن

23. he waded into his morning mail
با عزمی راسخ شروع به خواندن نامه های صبحگاهی خود کرد.

24. the letter is in the mail and he will get it tomorrow
نامه پست شده است و فردا به دستش خواهد رسید.

25. the package which i got by mail
بسته ای که از طریق پست دریافت کردم

26. busses and airplanes, too, are carriers of mail and cargo
اتوبوس و همچنین هواپیما ترابر پست و محموله است.

27. the five o'clock train was today's last mail
قطار ساعت پنج آخرین وسیله ی نامه رسانی امروز بود.

28. in those days they used to carry the mail on horseback
آن روزها نامه رسانی را با اسب انجام می دادند.

29. The secretary has a large amount of mail to answer every day.
[ترجمه ترگمان]منشی مقدار زیادی نامه برای پاسخ به هر روز دارد
[ترجمه گوگل]وزیر امور خارجه برای هر روز به تعداد زیادی ایمیل فرستاده است

30. The Daily Mail has the headline "The Voice of Conscience".
[ترجمه ترگمان]روزنامه دیلی میل عنوان \"صدای وجدان\" را دارد
[ترجمه گوگل]The Daily Mail دارای عنوان 'صدای وجدان' است

I haven't opened my mail yet.

هنوز نامه‌های پستی خود را باز نکرده‌ام.


I mailed her a birthday card.

یک کارت تولد برایش پست کردم.


This letter was mailed two weeks ago.

این نامه دو هفته پیش پست شده بود.


The letter is in the mail and he will get it tomorrow.

نامه پست شده است و فردا به دستش خواهد رسید.


اصطلاحات

by mail

با پست، از طریق پست


in the mail

در پست


surface mail

پست زمینی و دریایی (در برابر: پست هوایی)


پیشنهاد کاربران

Meaning: Mail is letters and other things sent to people

Example: I get a lot of mail because I have friends all over the world

واحد اندازه گیری برابر با 1760 متر ( تقریبا 1609 کیلومتر ) . a race extending over a mile.
یک راه بسیار طولانی و یا یک مقدار بسیار زیاد است. "vistas which stretch for miles"چشم اندازی بسیار امتداد دارد.
بطور تقریبی مقدار یا مبلغ بسیار یا راه طولانی. "the second tape is miles better" روش دوم خیلی بهتر هست.


اجاره کردن

چیزی که دوستان به عنوان واحداندازه گیری نوشتند با این کلمه کاملا متفاوت است چون واحد اندازه گیری mile است در صورتی که این کلمه که بیشتر پست معنی می شود mail نوشته می شود. لطفا به املای کلمات دقت کامل مبذول بفرمایید چون همین بی دقتی ترجمه کل متنتان را دچار انحراف می کند.

بله منم همین رو میگم.
معمولا همه این کلمه رو شنیدن و باهاش سر کار دارن که اسمش Gmail هست.
که برای پست کردن پیام یا ایمیل mail هست.
و میشه گفت معنی mail تقریبا به معنای پیام یا نامه ای هست.
که مثلا کلمه post mail یعنی پست کردن نامه.



کلمات دیگر: