کلمه جو
صفحه اصلی

shrinkage


معنی : انقباض، چروک، چروک خوردگی، اب رفتگی
معانی دیگر : آب رفتگی، جمع شدگی، کوچک شدگی، انقبا­

انگلیسی به فارسی

انقباض، چروک، چروک خوردگی، آب رفتگی


انقباض، چروک، چروک خوردگی، اب رفتگی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: an act or instance or the process of shrinking.
متضاد: growth
مشابه: contraction, shrink

(2) تعریف: the amount or extent to which something shrinks or otherwise decreases in size or quantity.
مشابه: shrink

• contraction, process of becoming smaller, process of shrinking; amount by which something becomes smaller; decrease in value, depreciation
shrinkage is a decrease in the size or amount of something.

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] آبرفتگی
[شیمی] انقباض
[سینما] چروک خوردگی - چروکیدگی - آبرفتگی
[عمران و معماری] انقباض - جمع شدگی - افت - جمع شدن - تقلیل حجم - تکیدگی - همکشیدگی - چروک - افت حجمی
[صنایع غذایی] انقباض، چروک خودگی، آب رفتگی
[زمین شناسی] انقباض، جمع شدگی، چروک -افت حجمی
[نساجی] جمع شدگی - انقباض - کاهش - آب رفتگی
[ریاضیات] کوچک سازی، کشیدگی انقباضی، انقباض، آبرفتگی
[پلیمر] جمع شدگی، شوررفتگی، انقباض، جمع شوندگی
[آب و خاک] انقباض

مترادف و متضاد

انقباض (اسم)
contraction, pluck, traction, constriction, shrinkage, retraction, torsion

چروک (اسم)
wrinkle, pucker, shrinkage, plica

چروک خوردگی (اسم)
rugosity, shrinkage

اب رفتگی (اسم)
shrinkage

جملات نمونه

1. allow a centimeter for shrinkage
یک سانت برای آب رفتن (پارچه) منظور کنید.

2. Allow for some shrinkage in both length and width.
[ترجمه ترگمان]برای برخی از انقباض در هر دو طول و هم عرض استفاده کنید
[ترجمه گوگل]اجازه بدهید برای برخی از انقباض در هر دو طول و عرض

3. Synthetic fabrics are less susceptible to shrinkage than natural ones.
[ترجمه ترگمان]پارچه های مصنوعی کم تر مستعد ابتلا به انقباض هستند تا انقباض طبیعی
[ترجمه گوگل]پارچه های مصنوعی کمتر از انقباض طبیعی نسبت به مواد طبیعی هستند

4. Pollution led to a shrinkage of grasslands.
[ترجمه ترگمان]آلودگی باعث کاهش علفزارها شد
[ترجمه گوگل]آلودگی منجر به انقباض علفزارها شد

5. There has been some shrinkage in our export trade.
[ترجمه ترگمان]در تجارت صادرات ما کمی انقباض وجود داشته است
[ترجمه گوگل]در تجارت صادرات ما برخی از انقباضات وجود دارد

6. There has been much shrinkage of the clothes in the wash.
[ترجمه ترگمان]لباس ها در رخت شویی زیاد جمع شده اند
[ترجمه گوگل]لباس های زیادی در شستن وجود دارد

7. This move is intended to stop the shrinkage in the banking industry.
[ترجمه ترگمان]این حرکت برای جلوگیری از انقباض صنعت بانکداری در نظر گرفته شده است
[ترجمه گوگل]این حرکت به منظور جلوگیری از انقباض در صنعت بانکداری در نظر گرفته شده است

8. This considerably reduces shrinkage and weight loss.
[ترجمه ترگمان]این به طور قابل توجهی کاهش و کاهش وزن را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]این باعث کاهش وزن و کاهش وزن می شود

9. Allow for shrinkage Leather corals, unlike some coelenterates, do not spend the entire time fully expanded.
[ترجمه ترگمان]مجاز بودن برای انقباض تدریجی مرجان ها، برخلاف برخی از coelenterates، کل زمان را به طور کامل گسترش ندهید
[ترجمه گوگل]بر خلاف بعضی از ادرارها اجازه دهید که مرجانهای چرمی انقباض نداشته باشند کل زمان را به طور کامل گسترش ندهند

10. They have a relatively low shrinkage when they are dry.
[ترجمه ترگمان]آن ها در هنگام خشک شدن نسبتا کم هستند
[ترجمه گوگل]آنها خشک هستند نسبتا کم وقتی خشک می شوند

11. Unfortunately, the shrinkage involves some loss of detail.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، انقباض شامل از دست دادن جزئیات است
[ترجمه گوگل]متاسفانه، انقباض شامل کمبود جزئیات می شود

12. This shrinkage increases the density of the pot.
[ترجمه ترگمان]این انقباض چگالی قابلمه را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]این انقباض تراکم گلدان را افزایش می دهد

13. This helps to reduce shrinkage and cracking.
[ترجمه ترگمان]این کار به کاهش انقباض و شکاف کردن کمک می کند
[ترجمه گوگل]این به کاهش انقباض و ترک خوردگی کمک می کند

14. You must allow for shrinkage.
[ترجمه ترگمان]شما باید آب shrinkage را کنار بگذارید
[ترجمه گوگل]شما باید برای انقباض اجازه دهید

پیشنهاد کاربران

از زیر کار در رفتن

پدیده ای ترمودینامیکی است که در محصولات قالبگیری تزریقی دیده میشود.
جمع شوندگی - درهم فرورفتگی - کاهش حجم

آب رفتگی، جمع شدگی، کوچک شدگی، انقباض

become small in size

انقباض موجودی زمانی رخ می دهد که تعداد محصولات موجود، کمتر از میزان ثبت شده در فهرست موجودی باشد. این اختلاف می تواند به علت خطای کارمندان، خسارت به کالاها یا دزدی در نقطه خرید از تأمین کننده به نقطه فروش رخ دهد.

کسری
مانند کسری موجودی کالا
Inventory shrinkage


کلمات دیگر: