کلمه جو
صفحه اصلی

raiment


معنی : جامه، پوشاک
معانی دیگر : (قدیمی) جامه، لباس، رخت، ملبوس پوشاندن

انگلیسی به فارسی

جامه، پوشاک، ملبوس پوشاندن


لباس، جامه، پوشاک


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: clothing; dress; apparel.
مشابه: dress

- He then appeared, wearing the fine raiment of a prince.
[ترجمه ترگمان] سپس با جامه های زیبا و زیبای یک شاهزاده ظاهر شد
[ترجمه گوگل] سپس او ظاهر شد، با پوشیدن لباس خوب شاهزاده

• clothing, attire, garments
raiment is clothing; an old-fashioned word.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] لباس - پوشاک - جامه - تن پوش

مترادف و متضاد

جامه (اسم)
gear, thing, suit, habit, apparel, livery, rig, garment, vesture, raiment, tog, toggery, costume, clobber, togs, habiliment

پوشاک (اسم)
garment, vesture, raiment, clothing, weed, wear

جملات نمونه

1. I want nothing but raiment and daily bread.
[ترجمه ترگمان]من بجز لباس و نان روزانه چیزی نمی خواهم
[ترجمه گوگل]من چیزی جز لباس و نان روزانه نمی خواهم

2. The girl always complains about lacking suitable raiment.
[ترجمه ترگمان]این دختر همیشه از نداشتن لباس مناسب شکایت می کند
[ترجمه گوگل]دختر همیشه در مورد فقدان لباس مناسب شکایت دارد

3. In its dazzling raiment of spring, the land belies the tragedy that inflicted such sorrow on the people of Oklahoma.
[ترجمه ترگمان]در جامه های خیره کننده بهار، زمین بر تراژدی the که بر مردم اوکلاهما لطمه وارد می کرد، درهم می شکست
[ترجمه گوگل]در لباس خیره کننده اش بهار، این زمین فریب تراژدی را به بار می آورد که باعث خشم مردم اکلاهما شد

4. And having food and raiment let us be therewith content.
[ترجمه ترگمان]و داشتن غذا و لباس به ما اجازه می دهد تا با آن راضی باشیم
[ترجمه گوگل]و داشتن غذا و لباس، به ما اجازه داده شود که محتوای آن باشد

5. And the same John had his raiment of camel's hair, and a leathern girdle about his loins; and his meat was locusts and wild honey.
[ترجمه ترگمان]و همین طور جان به لباس شتر و کمربندی چرمین که در اطراف his بود داشت و گوشت او ملخ و عسل وحشی بود
[ترجمه گوگل]همان جان جان لباس خود را از مو شتر و یک کمربند چرمی در مورد نخهاش داشت؛ و گوشت او ملخ و عسل وحشی بود

6. I must get into sumptuous raiment, and it wouldn't do to run andinto it.
[ترجمه ترگمان]من باید به جامه های مجلل و مجلل بروم، و این کار را برای انجام دادن آن انجام نمی دهد
[ترجمه گوگل]من باید لباس جالبی بگیرم، و نمی خواهم اجرا کنم

7. But she was wearing the cobalt raiment of the Angel of Death.
[ترجمه ترگمان]اما او لباس لاجوردی فرشته مرگ پوشیده بود
[ترجمه گوگل]اما او پوشیدن لباس کبالت از فرشته مرگ را داشت

8. Thy raiment waxed not old upon thee, neither did thy foot swell, these forty years.
[ترجمه ترگمان]جامه تو روی تو کهنه نشده بود، این چهل سال هم بالا نیامده بود
[ترجمه گوگل]لباس شما بر روی تو قدیمی نیست و پای شما نیز این 40 سال ناپدید شد

9. In fine raiment and elegant surroundings, men seemed to be contented.
[ترجمه ترگمان]با جامه های زیبا و محیط آراسته به نظر می رسید که مردان راضی هستند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که مردان در محفوظی زیبا و محدوده زیبا قرار داشتند

10. I must get into sumptuous raiment, and it wouldn't do to run and jump into it.
[ترجمه ترگمان]من باید به جامه های مجلل بروم، و این کار را نمی کنم که فرار کنم و بپرم توی آن
[ترجمه گوگل]من باید لباس جادویی بگیرم، و نمی خواهم بجنگم و به آن پرش کنم

11. His hair was spread behind him like a black raiment.
[ترجمه ترگمان]موهایش مثل جامه های سیاه در پشت سرش جمع شده بودند
[ترجمه گوگل]موهای او پشت سر او مانند لباس سیاه پوشیده بود

12. A cut of sheep's hair touched with the genius of man becomes raiment for a king.
[ترجمه ترگمان]یک برش موی گوسفند با نبوغ انسان به عنوان یک پادشاه برازنده است
[ترجمه گوگل]یک برش از موش گوسفند با نابغه مرد مواجه می شود برای یک پادشاه

13. Golf Personal Goods: Golf umbrella, golf raincoat, wind-coat, golf raiment, bag, golf cap, glove, golf towel, belt and so on.
[ترجمه ترگمان]کالاهای شخصی گلف: چتر گلف، بارانی گلف، پوشش باد، پوشش گلف، کیف، کلاه گلف، دستکش، حوله، کمربند، و غیره
[ترجمه گوگل]گلف کالای شخصی چتر گلف، بارانی گلف، باد کت، لباس گلف، کیسه، کلاه گلف، دستکش، حوله گلف، کمربند و غیره

پیشنهاد کاربران

رز پوشاک


کلمات دیگر: