کلمه جو
صفحه اصلی

raincoat


معنی : بارانی
معانی دیگر : (پالتو) بارانی، بارانى

انگلیسی به فارسی

بارانی


لباس بارانی، بارانی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a coat made of material that repels water.

• waterproof jacket worn in rainy weather
a raincoat is a waterproof coat.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] کت بارانی - پالتو بارانی

مترادف و متضاد

بارانی (اسم)
raincoat

جملات نمونه

1. a raincoat sheds water
پالتو بارانی ضد آب است.

2. the raincoat with which he now invested his ample person
کت بارانی که اکنون هیکل تنومند خود را به آن ملبس کرده بود

3. water-repellent raincoat
بارانی ضد آب

4. a reversible raincoat
پالتو بارانی دورو

5. a saddle raincoat
کت بارانی ویژه ی اسب سواری

6. a two-way raincoat
پالتو بارانی دو رو

7. the sun's out, but i'll take a raincoat just the same
هوا آفتابی است،ولی با این حال بارانی با خود می برم.

8. He had no raincoat on when the rain started.
[ترجمه ترگمان]وقتی باران شروع شد بارانی هم تنش نبود
[ترجمه گوگل]وقتی باران شروع شد، او بارانی نداشت

9. The sun's out, but I'll take a raincoat just the same.
[ترجمه ترگمان]خورشید بیرون است، اما من هم یک بارانی می گیرم
[ترجمه گوگل]خورشید خاموش است، اما یک بار باران را همانند می گیرم

10. My raincoat was caught up on the hook.
[ترجمه ترگمان] بارونی من گیر کرده بود
[ترجمه گوگل]باران من بر روی قلاب افتاده بود

11. Who else's raincoat can this be?
[ترجمه ترگمان]این بارونی کی میتونه باشه؟
[ترجمه گوگل]چه کسی بار دیگر می تواند این باشد؟

12. She wore her wine-coloured gaberdine raincoat.
[ترجمه ترگمان]لباس wine به تن داشت
[ترجمه گوگل]او لباس بارانی گاباردین شراب خود را پوشید

13. He wasn't wearing his raincoat, he was carrying it over his arm.
[ترجمه ترگمان]او بارانی به تن نداشت، آن را روی بازویش حمل می کرد
[ترجمه گوگل]او لباس بارانی خود را پوشانده بود، او آن را بیش از بازوی خود حمل کرد

14. He dipped in his raincoat pocket.
[ترجمه ترگمان]او در جیب بارانی او فرو رفت
[ترجمه گوگل]او در جیب بارانی خود فرو ریخت

15. The dark clouds remembered me to take my raincoat along.
[ترجمه ترگمان]ابره ای تیره مرا به یاد اوردند که بارانی را همراه ببرم
[ترجمه گوگل]ابرهای تاریک به من یاد داد که باران باران را همراه من بیاورد

16. I like this purple raincoat.
[ترجمه ترگمان] من این بارونی بنفش رو دوست دارم
[ترجمه گوگل]این بارانی بارانی بنفش را دوست دارم

پیشنهاد کاربران

A coat that you can wear in rainy or stormy weather

My father gave me a rain coat cause it was not fit for him

لباس بارانی


کلمات دیگر: