کلمه جو
صفحه اصلی

sauerkraut


معنی : کلم ترش، کلم رنده شده واب پز با سرکه
معانی دیگر : (خوراکپزی آلمانی - کلم پیچ خرد کرده که نمک می زنند و در آب خود می جوشانند) ساور کراوت

انگلیسی به فارسی

کلم رنده شده واب پز با سرکه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: shredded cabbage that has been salted and allowed to ferment in its own juices.

• chopped cabbage which has been salted and allowed to ferment until sour
sauerkraut is cabbage that has been cut into very small slices and pickled. it is eaten mainly in germany.

دیکشنری تخصصی

[صنایع غذایی] ساورکرات : نوعی کلم تخمیر شده است.

مترادف و متضاد

کلم ترش (اسم)
kraut, sauerkraut

کلم رنده شده واب پز با سرکه (اسم)
sauerkraut

جملات نمونه

1. Add drained sauerkraut and stir well, scraping browned bits from bottom of pan.
[ترجمه ترگمان]کلم ترش تهی شده را جمع کنید و به خوبی تکان دهید، تکه های سوخته را از کف ماهی تابه بریزید
[ترجمه گوگل]قاشق چایخوری تخلیه شده را اضافه کنید و خوب بشویید، بیت های قهوه ای را از پایین تانک برداشتید

2. Otto had ordered Alsatian beer, sausages and sauerkraut for two.
[ترجمه ترگمان]اوتو، آبجو، سوسیس، کلم به دو کلم سفارش داده بود
[ترجمه گوگل]اتو دستور داده بود آبجو، سوسیس و کلم بروکلی را برای دو نفر صادر کند

3. Long tables with stainless-steel trays held mashed potatoes, sauerkraut, fried oysters and oyster stew.
[ترجمه ترگمان]میزه ای طویل با سینی های فلزی، پوره سیب زمینی، کلم سرخ کرده و خوراک صدف خوراکی
[ترجمه گوگل]میزهای بلند با سینی های فولادی ضد زنگ، سیب زمینی پودر، کلماتی مانند کلم، سس گوجهفرنگی سرخ کرده و خامه ای صدف را نگهداری می کنند

4. Except for the sauerkraut, the drunken soldiers had destroyed everything.
[ترجمه ترگمان]به غیر از sauerkraut، سربازان مست همه چیز را از بین برده بودند
[ترجمه گوگل]به جز کلم بروکلی، سربازان مستی همه چیز را نابود کرده اند

5. Heaping portions of house-produced sauerkraut, also served from warm to hot, accompany many of the entree items.
[ترجمه ترگمان]بخش های Heaping کلم ترش تولید شده از خانه نیز از گرم تا گرم سرو کار داشتند و بسیاری از موارد ورود را نیز همراه داشتند
[ترجمه گوگل]بخشی از دانه های توت فرنگی خانگی که از گرم تا گرم نیز استفاده می شود، همراه با بسیاری از موارد غذا است

6. Sausages and sauerkraut with brown bread.
[ترجمه ترگمان]سوسیس، سوسیس، با نان قهوه ای
[ترجمه گوگل]سوسیس و کلم بروکلی با نان قهوه ای

7. Sauerkraut provides that without the need for a sourdough culture.
[ترجمه ترگمان]Sauerkraut این امر را بدون نیاز به یک فرهنگ مایه افتخار فراهم می کند
[ترجمه گوگل]کلم رنده شده کلم بروکلی بدون نیاز به یک فرهنگ خربزه فراهم می کند

8. Commercial sauerkraut is very salty so there is no additional salt in the recipe.
[ترجمه ترگمان]کلم ترش تجاری بسیار شور است، بنابراین هیچ نمک اضافی در دستور پخت وجود ندارد
[ترجمه گوگل]نارنگی تجاری بسیار شور است بنابراین هیچ نمک اضافی در دستور غذا وجود ندارد

9. Sauerkraut is good asas the district or local level is required.
[ترجمه ترگمان]Sauerkraut برای منطقه یا سطح محلی مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]کلم رنده شده خوب است و منطقه یا سطح محلی مورد نیاز است

10. At meal times the odor of sauerkraut vies with that of garlic.
[ترجمه ترگمان]در زمان های غذا بوی کلم ترش با سیر سیر رقابت می کند
[ترجمه گوگل]در زمان غذا، بوی کلم بروکلی با آن سیر روبرو می شود

11. Serve sauerkraut at your next picnic.
[ترجمه ترگمان] تو پیک نیک بعدی، کلم رو درست کردی
[ترجمه گوگل]کلم بروکلی را در پیکنیک بعدی خود بگذارید

12. The sauerkraut was fermented by purified lactic bacteria in large special stainless steel fermentation tank.
[ترجمه ترگمان]The تخمیر شده توسط باکتری lactic شده در مخزن تخمیر فولاد ضد زنگ ویژه، تخمیر شد
[ترجمه گوگل]کلم بروکلی توسط باکتری های پاک کننده لاکتیک در مخزن تخمیر ویژه فولاد ضد زنگ تهیه شد

13. Do you also like to eat sauerkraut?
[ترجمه ترگمان]آیا میل دارید کلم ترش بخورید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما نیز دوست دارید که کلوچه را بخورید؟

14. Sauerkraut is a cabbage fermented in its own juice, it.
[ترجمه ترگمان]ترشی کلم یک fermented کلم است که در آب میوه خودش تخمیر می شود
[ترجمه گوگل]کلم رنده شده کلم بروکلی است که در آب خود تخمیر شده است

پیشنهاد کاربران

کلمه kraut معنی بعدی تو آلمان داره



کلمات دیگر: