کلمه جو
صفحه اصلی

marmalade


معنی : لرزانک، مربای به، مربای نارنج
معانی دیگر : مربای پرتقال، مارمالاد

انگلیسی به فارسی

مارمالاد، مربای هر نوع مرکبات همراه با ژلاتین


مارمالاد، مربای به، مربای نارنج، لرزانک


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a jam that contains bits of fruit and rind, esp. of oranges.

• jam made from citrus fruit (usually oranges)
marmalade is a food like jam made from citrus fruits such as oranges or lemons.

دیکشنری تخصصی

[صنایع غذایی] مارمالاد : نوعی مربا است که از خمیر گوشت میوه تهیه می شود

مترادف و متضاد

لرزانک (اسم)
jell, jelly, fruit jelly, marmalade

مربای به (اسم)
marmalade

مربای نارنج (اسم)
marmalade

جملات نمونه

1. I have toast and marmalade for breakfast.
[ترجمه مصطفی] من توست و مارملید برای صبحانه میخورم.
[ترجمه عرشیا شفقتی🇮🇷] صبحانه نان تست و مارمالاد دارم
[ترجمه ترگمان]برای صبحانه نان برشته و مارمالاد دارم
[ترجمه گوگل]من صبحانه می خورم و می خورم

2. I had toast and marmalade this morning.
[ترجمه عرشیا🇮🇷] امروز صبح نان تست و مارمالاد خوردم
[ترجمه ترگمان]امروز صبح برشته و مارمالاد خوردم
[ترجمه گوگل]امروز صبح توست و مارمالاد داشتم

3. He was fond of marmalade.
[ترجمه عرشیا🇮🇷] او به مارمالاد علاقه داشت
[ترجمه ترگمان]به مارمالاد علاقه داشت
[ترجمه گوگل]او مرمرید را دوست داشت

4. If the marmalade is a low-sugar, rather runny one, you will need 3 egg yolks.
[ترجمه عرشیا🇮🇷] اگر مارمالاد کم شکر و نسبتاً آبدار باشد، به 3 عدد زرده تخم مرغ نیاز دارید.
[ترجمه ترگمان]اگر مربا یک قند پایین باشد، به جای آن که آن را runny، به ۳ yolks تخم مرغ نیاز خواهید داشت
[ترجمه گوگل]اگر مارمالاد یک قند کم و غلیظ باشد، شما به 3 زرده تخم مرغ نیاز دارید

5. I like this marmalade. It's very sharp.
[ترجمه ترگمان]از این مارمالاد خوشم میاد خیلی تیزه
[ترجمه گوگل]من این مارمالاد را دوست دارم خیلی تیز است

6. Wholemeal toast with Flora margarine or butter and marmalade or honey.
[ترجمه ترگمان]به سلامتی فلورا مارگارین یا کره و مارمالاد و عسل
[ترجمه گوگل]نان تلخ کلمی با مارگارین فلور یا کره و مارمالاد یا عسل

7. Has a rich combination of flavours recalling marmalade and sultanas - and a touch of resin too.
[ترجمه ترگمان]ترکیبی غنی از flavours که مربا و sultanas را به یاد می آورد - و چسب زخم هم دارد
[ترجمه گوگل]ترکیبی غنی از طعم ها را یادآور مارمالاد و سلطان ها - و لمس رزین نیز هست

8. And a sticky end . . . marmalade shop to close after a century of trade Read in studio Good evening.
[ترجمه ترگمان]و بعد از یک قرن خرید و فروش در استودیو به پایان رسید
[ترجمه گوگل]و یک پایان چسبنده فروشگاه مارمالاد پس از یک قرن از تجارت را بخوانید در شب استودیوی بخوانید

9. To make the marmalade, Plagemann cooks the quince peels and cores in water to cover until tender, about 45 minutes.
[ترجمه ترگمان]برای ایجاد مربا، Plagemann در پوست و cores را در آب برای پوشش دادن تا مدت ۴۵ دقیقه تمیز می کند
[ترجمه گوگل]برای تهیه مارمالاد، Plagemann آشپزی میوه ها و هسته ها را در آب برای پوشش تا زمانی که ملایم، حدود 45 دقیقه

10. The Gruff's had a marmalade tom cat that was always getting into trouble.
[ترجمه ترگمان]The یک تام cat داشت که همیشه به دردسر می افتاد
[ترجمه گوگل]Gruff's یک تام گربه مارمالاد بود که همیشه به دردسر افتاد

11. We have just prepared some marmalade from the oranges grown on the farm.
[ترجمه گلی افجه ] ما از پرتقال های مزرعه مقداری مارمالاد درست کردیم
[ترجمه ترگمان]ما فقط مقداری مربا از پرتقال در مزرعه آماده کرده ایم
[ترجمه گوگل]ما فقط برخی از مارمالاد از پرتقال در مزرعه تولید کرده ایم

12. The 25 varieties include: apricot, strawberry, orange extra marmalade and four berry fruits.
[ترجمه ترگمان]این ۲۵ نوع عبارتند از: زردآلو، توت فرنگی، پرتقال، مربا و چهار میوه توت فرنگی
[ترجمه گوگل]25 گونه شامل: زردآلو، توت فرنگی، مارمالاد اضافی نارنجی و چهار میوه توت می باشد

13. A white cat and the marmalade and white lay curled up side by side in an armchair.
[ترجمه ترگمان]یک گربه سفید پوست و مارمالاد روی یک صندلی راحتی مچاله شده بود
[ترجمه گوگل]گربه سفید و مارمالاد و سفید در کنار صندلی در کنار هم قرار می گیرند

14. The marmalade should dribble off from several points, rather than running off smoothly from one spot.
[ترجمه ترگمان]The باید از چند نقطه دوری کند به جای اینکه به راحتی از یک نقطه شروع شود
[ترجمه گوگل]مارمالاد باید از چندین نقطه به جای اینکه به طور مساوی از یک نقطه خالی شود، از چندین نقطه عبور کند

15. Dad and the girls put marge and marmalade on theirs, with Betsy glancing unhappily from one parent to the other.
[ترجمه ترگمان]بابا و دخترها مارچ و مربا را روی آن ها گذاشتند و بت سی با ناراحتی از یک پدر به دیگری نگاه کرد
[ترجمه گوگل]بابا و دختران بر روی آنها مالش و مارمالاد قرار می دهند و بتی با ناراحتی از پدر و مادر به سمت دیگر نگاه می کند

پیشنهاد کاربران

مربا

نوعی ژله غلیظ ( شبیه اب نبات )


کلمات دیگر: