کلمه جو
صفحه اصلی

okra


معنی : بامیه، بامیا
معانی دیگر : (گیاه شناسی) بامیه (abelmoschus esculentus از خانواده ی mallow)، میوه ی این گیاه

انگلیسی به فارسی

( okro ) (گیاه‌شناسی) بامیه، بامیا


بامیه، بامیا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a green, ribbed, cylindrical vegetable that becomes gummy when cooked and is often used in soups and gumbos.

(2) تعریف: the plant that bears such a vegetable as seed pods.

• pod-shaped green vegetable used in soups and stew; type of plant that bears the okra pod; dish prepared with okra, gumbo
okra is a vegetable that consists of long green pods.

دیکشنری تخصصی

[صنایع غذایی] گرم کردن مقاومتی : در این روش جریان الکتریسیته با ولتاژ پایین از مواد غذایی عبور می کند و مقاومت الکتریکی ماده غذایی باعث تبدیل انرژی الکتریکی به انرژی حرارتی در درون ماده غذایی می شود

مترادف و متضاد

بامیه (اسم)
gumbo, okra, sour gum

بامیا (اسم)
okra

جملات نمونه

1. Plant okra outside in May once the soil is warm.
[ترجمه ترگمان]زمانی که خاک گرم است، گیاه در بیرون در ماه مه ظاهر می شود
[ترجمه گوگل]گیاه بامیه خارج از مه یک بار خاک گرم است

2. Add stock, wine, tomatoes and okra. Stir well.
[ترجمه ترگمان]سهام، شراب، گوجه فرنگی و okra را اضافه کنید خوب هم بزنید
[ترجمه گوگل]اضافه کردن انبار، شراب، گوجه فرنگی و بامیه خوب به هم بزنید

3. Okra pods also can be dried and used on holiday wreaths, or picked on stems and used in dried floral displays.
[ترجمه ترگمان]غلاف غلاف را می توان خشک کرد و در حلقه های تعطیلات استفاده کرد، یا از ساقه ها استفاده کرد و در نمایش های گل های خشک استفاده شد
[ترجمه گوگل]غلاف بامیه می تواند خشک شود و در جوراب های تعطیلات استفاده شود، یا بر روی ساقه برداشته شود و در نمایش های گلدهی خشک استفاده شود

4. Okra is relatively easy to grow given sufficient space.
[ترجمه ترگمان]رشد در فضای کافی نسبتا آسان است
[ترجمه گوگل]با توجه به فضای کافی، بامیه نسبتا آسان است

5. Glumly, he began to pull out okra and edenwort.
[ترجمه ترگمان]از جا برخاست، okra و edenwort را بیرون کشید
[ترجمه گوگل]خوشبختانه، او شروع به برداشتن زرد و نارنجی کرد

6. Fry the onions, celery, peppers and okra for about 10 minutes until soft.
[ترجمه ترگمان]پیاز، کرفس، فلفل و فلفل را به مدت ۱۰ دقیقه به آرامی سرخ کنید تا نرم
[ترجمه گوگل]حدود 10 دقیقه تا نرم نرم، پیاز، کرفس، فلفل و بامیه را بپزید

7. A friend from Alabama never made chili without okra, and her chili was legendary.
[ترجمه ترگمان]یکی از دوستان آلاباما بدون okra چیلی تهیه نکرده بود و فلفل تند او افسانه ای بود
[ترجمه گوگل]یک دوست از آلاباما هرگز چیلی را بدون زغال اخته نکرد و چیلی او افسانه ای بود

8. Now star fruit and okra jostle root ginger and mangoes on supermarket shelves.
[ترجمه ترگمان]حالا میوه ستاره ای و okra، زنجبیل و انبه در قفسه های سوپرمارکت ها را هل می دهند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر میوه زرد و نارنجی زردرنگ و انبه در قفسه های سوپرمارکت ستاره

9. Today, there are several okra strains that do splendidly even in shorter growing seasons.
[ترجمه ترگمان]امروزه چندین سویه okra وجود دارند که در فصل های رشد کوتاه تر به خوبی عمل می کنند
[ترجمه گوگل]امروزه چندین گونه بامیه که در فصلهای کوتاهتر رشد می کنند، پرطرفدار هستند

10. Add stock, wine, tomatoes and okra.
[ترجمه ترگمان]سهام، شراب، گوجه فرنگی و okra را اضافه کنید
[ترجمه گوگل]اضافه کردن انبار، شراب، گوجه فرنگی و بامیه

11. The product of fermented okra natto has an antibacterial.
[ترجمه ترگمان]فراورده تخمیری okra natto دارای خاصیت ضد باکتری است
[ترجمه گوگل]محصول نکتو زردآلو دارای ضد میکروبی است

12. Okra is a and high - quality material for the production of dietary fiber.
[ترجمه ترگمان]okra یک ماده با کیفیت بالا برای تولید فیبر رژیمی است
[ترجمه گوگل]بامیه مواد با کیفیت بالا برای تولید فیبر رژیمی است

13. As much as I like fried okra, gumbo and bhindi masala are hearty dishes that make the best use of okra's snappy texture and slightly bitter taste.
[ترجمه ترگمان]به همان اندازه که من okra سرخ شده، gumbo و bhindi ماسالا را دوست دارم غذاهای hearty هستند که بهترین استفاده از بافت زنده و طعم تلخ را دارند
[ترجمه گوگل]همانطور که من می خواهم، بامیه سرخ شده، گومبو و bhindi masala را دوست دارم، غذاهای دلپذیر است که بهترین استفاده را از بافت مضر زرد و طعم کمی تلخ می کنند

14. These include goober (peanut), gumbo (okra), and voodoo (witchcraft).
[ترجمه ترگمان]اینها شامل goober (بادام زمینی)، gumbo (okra)، و وودو (جادوگری)می شوند
[ترجمه گوگل]اینها شامل گوجور (بادام زمینی)، گومبو (بامیه) و وودو (جادوگری) است


کلمات دیگر: