کلمه جو
صفحه اصلی

hammock


معنی : بانوج
معانی دیگر : ننو، تختخواب ننومانند، گواچو، (جنوب ایالات متحده) بیشه ی مرتفع، ننو یا تختخوابی که از کرباس یا تور درست شده

انگلیسی به فارسی

بانوج، ننو یا تختخوابی که از کرباس یا تور درست شده


حمام، بانوج


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a hanging, swingable lounge or bed made of canvas or other strong fabric or netting and slung between two trees or other supports.

- We hung the hammock between two trees in the backyard.
[ترجمه ساغر] ما ننو را بین دو درخت در حیاط پشتی آویختیم.
[ترجمه Pooya] ما ننو را بین درختان در حیاط میبندیم
[ترجمه ترگمان] دو درخت را بین دو درخت در حیاط پشتی آویزان کردیم
[ترجمه گوگل] ما باغ وحش بین دو درخت را در حیاط خلوت آویزان کردیم
- I'd love to lie in the hammock all day.
[ترجمه ساغر] من دوست دارم کل روز را در ننو دراز بکشم.
[ترجمه ترگمان] من خیلی دوست دارم تمام روز رو روی ننو دراز بکشم
[ترجمه گوگل] من دوست دارم در حمام در تمام طول روز دروغ بگویم

• hanging bed made of woven rope or canvas and suspended by cords at either end
a hammock is a piece of strong cloth which is hung between two supports and used as a bed.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] سریر کرباسی - تخت یا تخت خوابی که از کرباس یا تور درست شده
[] ننو، ننوی شب مانی

مترادف و متضاد

بانوج (اسم)
hammock

جملات نمونه

1. He was dozing in the hammock when I called.
[ترجمه ترگمان]وقتی زنگ زدم او روی ننو چرت می زد
[ترجمه گوگل]وقتی که من تماس گرفتم، در حمور بودم

2. We anchored the hammock to the tree.
[ترجمه ترگمان]گهواره را به درخت بستیم
[ترجمه گوگل]ما کلبه را به درخت وصل کردیم

3. He tried to still the swaying of the hammock.
[ترجمه محمد صادق حسنی] او سعی کرد که نوسان گهواره را آرام کند
[ترجمه ترگمان]او سعی کرد که همچنان تاب تحمل گهواره سفری را داشته باشد
[ترجمه گوگل]او سعی کرد هنوز هم نوازش بانو

4. The old man is sleeping in a hammock hanging between two trees.
[ترجمه محمد صادق حسنی] پیرمرد در گهواره ای که به دو درخت آویزان می باشد؛ خوابیده است.
[ترجمه ترگمان]پیرمرد در ننو خوابیده و بین دو درخت آویزان است
[ترجمه گوگل]پیرمرد در دوزخ بین دو درخت نشسته است

5. We slung a hammock between two trees.
[ترجمه ترگمان]یک ننو بین دو درخت آویزان کردیم
[ترجمه گوگل]ما دو وعده بین دو درخت را پرتاب می کنیم

6. A hammock swings between the two trees.
[ترجمه ترگمان]یک ننو بین دو درخت تاب می خورد
[ترجمه گوگل]نوسان باغبانی بین دو درخت

7. It looked just like a sailor's hammock made out of toilet paper, cotton wool and string.
[ترجمه ترگمان]مثل ننو به نظر می رسید که از روی کاغذ توالت و نخ پنبه درست شده باشد
[ترجمه گوگل]آن را مانند یک بانوی دریانورد ساخته شده از کاغذ توالت، پشم و رشته به نظر می رسید

8. Filled with relief, I got out of the hammock to greet him.
[ترجمه ترگمان]از جایش بلند شدم و از ننو بیرون آمدم تا به او خوش آمد بگویم
[ترجمه گوگل]پر از امداد، من از حمور خارج شدم تا او را خوشامد بگویم

9. He is lifted from the hammock to the canoe and his harpoon, food and duffel bag are placed beside him.
[ترجمه ترگمان]از ننو به قایق و زوبین و food که در کنارش قرار گرفته اند، بلند می شود
[ترجمه گوگل]او از بانوبه به قایقرانی برداشته شده و هارپون آن، کیسه غذا و دوفل کنار او قرار گرفته است

10. I lay in the swaying hammock.
[ترجمه ترگمان]من روی ننو تاب خوردم
[ترجمه گوگل]من در جارو شکارچی قرار می گیرم

11. The hammock she had given up weeks ago; she could not have got out of it if she had got in.
[ترجمه ترگمان]همان طور که چند هفته پیش از او جدا شده بود، نمی توانست از این مخمصه خلاص شود
[ترجمه گوگل]حمزه که چند هفته پیش داده بود؛ او نمیتوانست از آن بیرون بیاید اگر او وارد شده بود

12. They sat close together in the hammock, holding hands.
[ترجمه ترگمان]آن ها در حالی که دست ها را در دست گرفته بودند کنار هم نشستند
[ترجمه گوگل]آنها با هم در حمام نشسته بودند، دست ها را نگه دارند

13. That night I lay again in the kitchen hammock with the lights out and everyone else asleep.
[ترجمه ترگمان]آن شب دوباره در ننو دراز کشیدم و چراغ ها را خاموش کردم و همه به خواب رفتند
[ترجمه گوگل]در آن شب دوباره در آشپزخانه آشپزخانه با چراغ ها و دیگران خوابیدم

14. I dried off, then lounged on a hammock at the poolside.
[ترجمه ترگمان]من خشک شدم و بعد روی تخت سفری کنار استخر لم دادم
[ترجمه گوگل]من خشک شدم، و سپس در یک استخر در کنار استخر سوار شدم

15. This is a hammock station. You can dangle to wait for the arrival of public transportation.
[ترجمه ترگمان]این یه ایستگاه hammock شما می توانید منتظر ورود حمل و نقل عمومی باشید
[ترجمه گوگل]این یک ایستگاه مترو است شما می توانید برای رسیدن به حمل و نقل عمومی منتظر بمانید

پیشنهاد کاربران

ننو:
تختخوابی که از تور با ننو درست شده باشد.

یک نوع تخت یا صندلی متحرک؛ننو

نانو ، نرم ، لطیف

نوعی رخت خواب سیار که در جنگل بین دو درخت میبندند و روی ان میخوابند، ننو

نوعی جا یا تخت برای خواب که مانند پارچه ای است که دو سر آن را به حایی گره زدند و توی ان می خوایبد.
بسیار راحت است و sarawak indonesia استفاده می شود.


کلمات دیگر: