رجوع شود به: paresthesia
paraesthesia
رجوع شود به: paresthesia
انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: paresthesia
بیهوشی
انگلیسی به انگلیسی
• tingling sensation (medicine)
جملات نمونه
1. To explore a method for clinical diagnosis of paraesthesia pharynx.
[ترجمه ترگمان]برای بررسی روشی برای تشخیص بالینی حلق (paraesthesia)،
[ترجمه گوگل]برای کشف یک روش برای تشخیص بالینی گلودرد پاراستام
[ترجمه گوگل]برای کشف یک روش برای تشخیص بالینی گلودرد پاراستام
2. MethodThe clinical data of 405 cases of paraesthesia pharynx were retrospectively analyzed.
[ترجمه ترگمان]داده های بالینی MethodThe از ۴۰۵، of، به صورت گذشته نگر مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]روش: داده های بالینی 405 مورد پارالایزگی رحم برآورد گردید
[ترجمه گوگل]روش: داده های بالینی 405 مورد پارالایزگی رحم برآورد گردید
3. Conclusions:Pharyngeal paraesthesia was more frequently taken on adult females, the etiology was associated with esophageal and gastric diseases, specially with esophageal motor dysfunction.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: Pharyngeal paraesthesia بیشتر در زنان بزرگ سال گرفته شد، علت مرتبط با esophageal و بیماری های معده، به ویژه اختلال عملکرد موتور esophageal بود
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: پاراستامول اورژانال بیشتر در زنان بالغ گرفته شد، علت آن با بیماری های مری و معده مرتبط بود، به ویژه با اختلال حرکت مری
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: پاراستامول اورژانال بیشتر در زنان بالغ گرفته شد، علت آن با بیماری های مری و معده مرتبط بود، به ویژه با اختلال حرکت مری
4. Third, existence paraesthesia, to aching feeling quite slow and so on.
[ترجمه ترگمان]سوم، زندگی paraesthesia، احساس درد کند و غیره
[ترجمه گوگل]سوم، اختلال خلقی، خستگی احساس کاملا آهسته و غیره
[ترجمه گوگل]سوم، اختلال خلقی، خستگی احساس کاملا آهسته و غیره
5. The initial symptoms of rabies are fever and often pain or an unusual or unexplained tingling, pricking or burning sensation (paraesthesia) at the wound site.
[ترجمه ترگمان]علائم اولیه هاری تب و یا سوزش غیر معمول یا غیرقابل توضیح، سوزش و یا احساس سوزش در محل زخم هستند
[ترجمه گوگل]نشانه های اولیه هاری، تب و اغلب درد یا سوزش غیر طبیعی یا غیرعادی، سوزش سوزن شدن یا سوزش در محل زخم است
[ترجمه گوگل]نشانه های اولیه هاری، تب و اغلب درد یا سوزش غیر طبیعی یا غیرعادی، سوزش سوزن شدن یا سوزش در محل زخم است
6. The RCTs found that acetazolamide caused polyuria, paraesthesia, or both in a large proportion of people.
[ترجمه ترگمان]RCTs دریافتند که acetazolamide باعث polyuria، paraesthesia، یا هر دو در بخش بزرگی از افراد شده است
[ترجمه گوگل]RCT ها دریافتند که استازولامید باعث ایجاد پلیوژی، پاراستامس یا هر دو در بخش بزرگی از افراد می شود
[ترجمه گوگل]RCT ها دریافتند که استازولامید باعث ایجاد پلیوژی، پاراستامس یا هر دو در بخش بزرگی از افراد می شود
7. To investigate the clinical manifestations and etiology of pharyngeal paraesthesia.
[ترجمه ترگمان]برای بررسی جلوه های بالینی و etiology حلقی pharyngeal
[ترجمه گوگل]برای بررسی تظاهرات بالینی و علت بروز پاراستامع بینی حنجره
[ترجمه گوگل]برای بررسی تظاهرات بالینی و علت بروز پاراستامع بینی حنجره
کلمات دیگر: