کلمه جو
صفحه اصلی

worse off


1- در وضع بدتر 2- دارای درآمد کمتر

انگلیسی به انگلیسی

• in a situation which is inferior to the original situation
someone who is worse off has less money than before or less than someone else.
to be worse off also means to be in a more unpleasant situation than before or than someone else.

جملات نمونه

1. The rent increases will leave us worse off.
[ترجمه ترگمان]این افزایش اجاره باعث بدتر شدن ما خواهد شد
[ترجمه گوگل]اجاره افزایش می یابد ما را بدتر می کند

2. If Rick loses his job we'll be even worse off.
[ترجمه ترگمان]اگه \"ریک\" کارش رو از دست بده حتی بدتر هم میشه
[ترجمه گوگل]اگر ریک کار خود را از دست می دهد، حتی بدتر خواهد شد

3. Lots of people are far worse off than we are.
[ترجمه ترگمان]خیلی از مردم خیلی بدتر از ما هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم خیلی بدتر از ما هستند

4. People in rural areas are even worse off, as they have no regular bus service.
[ترجمه ترگمان]مردم در مناطق روستایی حتی از آن هم بدتر هستند، زیرا آن ها هیچ سرویس منظمی ندارند
[ترجمه گوگل]مردم در مناطق روستایی حتی بدتر از آن هستند، زیرا آنها به طور منظم خدمات اتوبوسرانی ندارند

5. I don't want to end up worse off than when I started.
[ترجمه ترگمان]نمی خواهم از وقتی شروع کردم اوضاع بدتر شود
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم که بدتر از زمانی که من شروع به کار کرد

6. Other sports are much worse off than athletics.
[ترجمه ترگمان]ورزش های دیگر خیلی بدتر از ورزش هستند
[ترجمه گوگل]ورزش های دیگر خیلی بدتر از ورزش ها هستند

7. I don't think we're any worse off than a lot of other people.
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کنم از بقیه مردم بدتر باشیم
[ترجمه گوگل]من فکر نمی کنم ما بدتر از بسیاری از افراد دیگر باشیم

8. No shareholder would now be worse off because of the tax measure.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر هیچ سهامدار به دلیل معیار مالیات، بدتر نخواهد شد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر هیچ یک از سهامداران به دلیل ضمانت مالیات، بدتر از آن نیستند

9. He was even worse off than you were, runt.
[ترجمه ترگمان]اون حتی از تو هم بدتر بود، کوتوله
[ترجمه گوگل]او حتی بدتر از شما بود

10. Pensioners will be worse off every week because the Government broke the link with earnings.
[ترجمه ترگمان]Pensioners هر هفته بدتر خواهد بود، زیرا دولت ارتباط را با درآمد قطع کرده است
[ترجمه گوگل]بازنشستگان هر هفته هر هفته بدتر می شوند؛ چرا که دولت پیوند را با درآمد خاتمه می دهد

11. If you are separated, you can be worse off if you do not have a full pension in your own right.
[ترجمه ترگمان]اگر از هم جدا شدید، اگر در حق خود حق بازنشستگی کامل نداشته باشید، از آن هم بدتر می شوید
[ترجمه گوگل]اگر شما از هم جدا هستید، می توانید بدتر از آن باشید که مستمری کامل خود را در اختیار ندارید

12. The unemployment trap exists when an unemployed person on benefit would be worse off in a low-paid job.
[ترجمه ترگمان]مشکل بیکاری زمانی وجود دارد که یک فرد بی کار در زمینه سود، در یک شغل پردرآمد، بدتر شود
[ترجمه گوگل]تله بیکاری وجود دارد زمانی که یک فرد بیکار در منافع بدتر از یک کار کم درآمد باشد

13. We shouldn't complain about being poor many families are much worse off .
[ترجمه ترگمان]نباید شکایت کنیم که خانواده های فقیر خیلی بدتر از این هستند
[ترجمه گوگل]ما نباید در مورد فقدان بسیاری خانواده ها شکایت کنیم

14. The increase in taxes means that we'll be £30 a month worse off than before.
[ترجمه ترگمان]افزایش مالیات ها به این معنی است که از قبل ۳۰ پوند بدتر از قبل خواهیم بود
[ترجمه گوگل]افزایش مالیات به این معنی است که ما 30 دلار در ماه بدتر از قبل خواهد شد

15. The refugees are badly off for blankets, and even worse off for food.
[ترجمه ترگمان]پناهندگان به شدت برای پتوها کم هستند و حتی برای غذا هم بدتر هستند
[ترجمه گوگل]پناهندگان برای پتوها و حتی برای غذا بدتر می شوند

پیشنهاد کاربران

بی پول تر

وخیم تر

وضع / اوضاع را بد ( تر ) کردن


کلمات دیگر: