کلمه جو
صفحه اصلی

white goods


ابزار خانگی سفید، وسایل سفید (مانند یخچال یا ملافه و حوله و غیره)، پارچه سفید نخی، حوله سفید، ملافه

انگلیسی به فارسی

پارچه سفید نخی، حوله سفید، ملافه


جملات نمونه

1. Buying cheap white goods is just a false economy - they're twice as likely to break down.
[ترجمه ترگمان]خرید کالاهای سفید ارزان تنها یک اقتصاد نادرست است - آن ها دو برابر احتمال شکست هستند
[ترجمه گوگل]خرید کالاهای ارزان ارزان فقط یک اقتصاد دروغین است - آنها دو برابر احتمال خراب شدن هستند

2. Children think in black and white, good and bad, and the comic has a powerful influence on shaping attitudes.
[ترجمه ترگمان]کودکان به رنگ سیاه و سفید، خوب و بد فکر می کنند و کمیک می تواند تاثیر قدرتمندی بر شکل گیری نگرش ها داشته باشد
[ترجمه گوگل]کودکان به سیاه و سفید فکر می کنند، خوب و بد، و کمیک نفوذ قوی در شکل دادن نگرش دارد

3. Generous incentives aimed at getting consumers to buy white goods are about to run out.
[ترجمه ترگمان]انگیزه های سخاوتمندانه برای جذب مصرف کنندگان برای خرید کالاهای سفید در حال انجام است
[ترجمه گوگل]انگیزه های بزرگ برای هدف گرفتن مصرف کنندگان برای خرید کالاهای سفید در حال اجرا هستند

4. Huawei, in telecoms equipment, and Haier, in white goods, are trying to build global brands.
[ترجمه ترگمان]Huawei، در تجهیزات ارتباطی، و Haier، در کالاهای سفید، در تلاش برای ساختن مارک های جهانی هستند
[ترجمه گوگل]Huawei در تجهیزات مخابراتی و حایر، در کالاهای سفید، در حال تلاش برای ایجاد مارک های جهانی هستند

5. In Europe, where Panasonic started selling white goods earlier this year, Mr Otsuki said he was looking at local production because a Chinese factory was at full capacity.
[ترجمه ترگمان]در اروپا، جایی که Panasonic در اوایل امسال شروع به فروش کالاهای سفید کرد، آقای Otsuki گفت که به تولید داخلی نگاه می کند چون یک کارخانه چینی ظرفیت کامل دارد
[ترجمه گوگل]در اروپا، جایی که پاناسونیک در اوایل امسال فروش کالاهای سفید را آغاز کرد، آقای Otsuki گفت که او به تولید محلی نگاه می کند، زیرا کارخانه چینی در ظرفیت کامل است

6. Last year, Haier, China's largest white goods maker, had close to $ 18 bn in revenue, he said.
[ترجمه ترگمان]او گفت که سال گذشته، Haier، بزرگ ترین سازنده کالاهای سفید چین، به ۱۸ میلیارد دلار درآمد نزدیک شده بود
[ترجمه گوگل]او گفت که سال گذشته، حایر، بزرگترین تولید کننده کالاهای تولیدی چین، نزدیک به 18 میلیارد دلار درآمد داشت

7. It's therefore no wonder why German cars, white goods, electronics and machinery dominate the eurozone.
[ترجمه ترگمان]بنابراین تعجبی ندارد که چرا ماشین های آلمانی، کالاهای سفید، الکترونیک و ماشین آلات بر منطقه یورو تسلط دارند
[ترجمه گوگل]بدین ترتیب جای تعجب نیست که خودروهای آلمانی، کالاهای سفید، الکترونیک و ماشین آلات بر منطقه یورو غلبه دارند

8. Even the washing machine and tumble drier have long been overtaken by advances in white goods technology.
[ترجمه ترگمان]حتی ماشین لباس شویی و خشک تر شدن آن ها با پیشرفت تکنولوژی کالاهای سفید پیشی گرفته است
[ترجمه گوگل]حتی ماشین لباسشویی خشک کن و جست و خیز مدت طولانی است که پیشرفت در محصولات فناوری سفید پیشی گیرد

9. "Rural areas account for 90 per cent of our sales," says Gu Yixin, a manager at Jiangsu Baixue, a white goods maker in eastern China.
[ترجمه ترگمان]Gu yixin، مدیر at Baixue، سازنده کالاهای سفید در شرق چین می گوید: \" مناطق روستایی ۹۰ درصد از فروش ما را حساب می کنند \"
[ترجمه گوگل]گو یکسین، مدیر جیانگ سو بیسو، سازنده محصولات سفید در شرق چین، گفت: �مناطق روستایی 90 درصد از فروش ما را تشکیل می دهند

10. Piled on the bus's roof and between its aisles were white goods, rugs, children's clothing, carpets and anything else that might conceivably fetch a profit in the bazaars of Pakistan.
[ترجمه ترگمان]موانع بر روی سقف اتوبوس و بین راهروها، کالاهای سفید، فرش، لباس کودکان، فرش و هر چیز دیگری بود که ممکن بود به راحتی بتوانند در بازارهای پاکستان سود ببرند
[ترجمه گوگل]در سقف اتوبوس و در میان راهروهای آن، کالاهای سفید، فرش، لباس کودکان، فرش و هر چیز دیگری که احتمالا در بازار پاکستان سود می برد، کالاها را پوشانده بودند

11. With a few exceptions, such as Tsingtao beer and Haier white goods, Chinese brands are virtually unknown in Western markets.
[ترجمه ترگمان]با چند استثنا، مانند Tsingtao آبجو و کالاهای سفید Haier، برنده ای چینی عملا در بازارهای غربی ناشناخته هستند
[ترجمه گوگل]با چند استثنا، مانند آبجو Tsingtao و کالاهای سفید حایر، مارک های چینی در بازارهای غربی تقریبا ناشناخته هستند

12. The country is already the world's biggest market for mobile phones and the No. 2 buyer of PCs and white goods.
[ترجمه ترگمان]این کشور در حال حاضر بزرگ ترین بازار جهان برای تلفن های همراه و شماره ۲ خریدار کامپیوترهای خانگی و کالاهای سفید است
[ترجمه گوگل]این کشور در حال حاضر بزرگترین بازار تلفن همراه و خریدار شماره 2 رایانه های شخصی و کالاهای سفید است

13. Only the elite, flush with oil money, could afford the white goods and Japanese sound - systems.
[ترجمه ترگمان]تنها نخبگان، خالی از پول نفت می توانستند از عهده خرید کالاهای سفید و سیستم های صوتی ژاپنی برآیند
[ترجمه گوگل]تنها نخبگان، که با پول نفت می ریختند، می توانستند کالاهای سفید و سیستم های صوتی ژاپنی را تامین کنند

14. Experts say that the current growth phase is largely driven by consumption in these sections, as indicated by the booming white goods and automobile sectors.
[ترجمه ترگمان]متخصصان می گویند که فاز رشد فعلی تا حد زیادی با مصرف در این بخش ها افزایش می یابد، همانطور که کالاهای سفید کننده و بخش های خودرو را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]کارشناسان می گویند که فاز رشد فعلی تا حد زیادی توسط مصرف در این بخش ها رانده شده است، که نشان می دهد که در حال رشد کالاهای سفید و بخش های خودرو است

پیشنهاد کاربران

وسایل خانگی الکتریکی که عمدتاً سفید می باشند : مانند یخچال، اجاق گاز، لباسشویی، دستگاههای تهویه مطبوع و. . .

وسایل خانگی از قبیل ماشین لباسشویی ، یخچال ، ماشین ظرفشویی و . . .
به BROWN GOODS نیز مراجعه کنید

white goods ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: لوازم خانگی اسقاطی
تعریف: لوازم خانگی و بعضاً صنعتی بزرگ فرسوده، مانند اجاق و یخچال و ماشین لباس شویی


کلمات دیگر: