کلمه جو
صفحه اصلی

veined


رگ دار، وریددار، دارای نقش رگهمانند

انگلیسی به فارسی

رگدار، وریددار


رگهدار، دارای نقش رگهمانند


رژیم غذایی


انگلیسی به انگلیسی

• patterned with or as if with veins; full of veins; streaked (as if with veins)
veined skin has a lot of veins showing on it.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] سنگ رگه دار

جملات نمونه

1. the plain was veined by railroads
شبکه ای از راه آهن دشت را پوشانده بود.

2. nanneh massoom's hands were wrinkled and veined
دستان ننه معصوم چروکیده و رگ نما بودند.

3. A thin, veined hand lay on the coverlet.
[ترجمه ترگمان]دستی نازک و خون آلود روی روانداز قرار داشت
[ترجمه گوگل]یک دست نازک و رشته ای روی پرده پوشیده بود

4. Helen's hands were thin and veined.
[ترجمه ترگمان]دستان هلن باریک و رگ های برجسته بودند
[ترجمه گوگل]دست های هلن نازک و مات بود

5. He grasped her feeble veined hand.
[ترجمه ترگمان]دست لرزان او را گرفت
[ترجمه گوگل]او دست خود را از دست نداد

6. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

7. The countryside is veined by new broad highways.
[ترجمه ترگمان]The از بزرگراه های فراخ جدید بیرون زده است
[ترجمه گوگل]حومه شهرها با بزرگراه های وسیع تری روبرو می شوند

8. The mirror was veined with gold and misted with the scented steam of the bath from which she'd just emerged.
[ترجمه ترگمان]آینه مملو از طلا و غبار بود و با بخار عطر وان حمام که تازه از آن بیرون آمده بود، پوشانده شده بود
[ترجمه گوگل]آینه با طلای ریخته شد و با بخار فشرده از حمام که از آن او فقط ظهور رنج می برد

9. It comes in white, cream and a slightly veined beige.
[ترجمه ترگمان]با رگه های سفید و کرم رنگ بژ است
[ترجمه گوگل]این در سفید، کرم و بژ کمی خالدار است

10. She has also a teething baby, pinched and veined and smelling of milk.
[ترجمه ترگمان]او همچنین یک نوزاد نارس، pinched و veined دارد و بوی شیر می دهد
[ترجمه گوگل]او همچنین دارای یک کودک دندانپزشکی است، دچار پوسیدگی و رحم و بوی شیر می شود

11. The veined and variegated roots yielded beautiful veneers much prized for ornamental work.
[ترجمه ترگمان]ریشه های veined و variegated گل های زیبای veneers را به خاطر کار زینتی به ثمر رساندند
[ترجمه گوگل]ریشه های ریشه ای و رنگارنگ، ونیر های زیبا را برای کارهای زینتی به ارمغان آورد

12. It reminded him of a veined glass marble he had once owned as a boy.
[ترجمه ترگمان]او را به یاد یک سنگ مرمر که زمانی متعلق به یک پسر بود می انداخت
[ترجمه گوگل]او به یاد او یک سنگ مرمر شیشه ای ریخته شده بود که بعدها به عنوان یک پسر مالک آن بود

13. January haze, With a veined yolk of sun.
[ترجمه ترگمان]مه ماه ژانویه با نطفه خفه از نور خورشید
[ترجمه گوگل]ماه ژانویه، با زرده یخ زده از خورشید

14. The walls are veined with rose and polished beryl - An ichor that you don't know how to tap.
[ترجمه ترگمان]دیوارها با رگه های گل سرخ و صیقلی پوشانده شده - و یک خون خدایان که تو بلد نیستی چه جوری بهش ضربه بزنی
[ترجمه گوگل]دیوارها با گل رز و بریلی جلا دیده می شوند - یخی که شما نمی دانید که چگونه شیر بزنید

15. It is also necessary specifically to select veined material for study, hitherto not a regular practise in traditional carbonate petrography.
[ترجمه ترگمان]این کار به طور خاص برای انتخاب مواد veined برای مطالعه الزامی است، که تا به حال یک تمرین منظم در petrography سنتی کربنات نشده است
[ترجمه گوگل]همچنین لازم است به طور خاص برای انتخاب مواد ریز برای مطالعه، تا کنون تمرین منظم در پتروگرافی کربنات سنتی نیست


کلمات دیگر: