کلمه جو
صفحه اصلی

valine


(شیمی - اسید آمینه ی سفید و بلورین ch3)2chch(nh2)cooh)) والین

انگلیسی به فارسی

(شیمی - اسید آمینهی سفید و بلورین CH3)2CHCH(NH2)COOH) والین


ولین


انگلیسی به انگلیسی

• amino acid found in plant and animal proteins

جملات نمونه

1. Methods It was based on the quantification of valine hydantoin formed from the released carbamyl valine reside after acid hydrolysis of haemoglobin.
[ترجمه ترگمان]روش های مبتنی بر the of hydantoin که از the آزاد carbamyl تشکیل شده، پس از هیدرولیز اسیدی هموگلوبین زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]روش ها براساس اندازه گیری هیدانتوئین والین که از واکنش آزاد شده کاربامیل وین پس از هیدرولیز اسید هموگلوبین تشکیل شده بود، براساس معیارهای تعیین شده بود

2. L - Phenylalanine, L - valine and L - leucine were used to prepare the corresponding NCAs.
[ترجمه ترگمان]L - phenylalanine، L - valine و L - leucine برای آماده سازی the مربوطه استفاده شدند
[ترجمه گوگل]L - فنیلالانین، L - valine و L - leucine برای تهیه NCA های مربوطه استفاده شد

3. In them, the increments of alanine, valine, glutamic acid, proline, glycin and serine were considerable.
[ترجمه ترگمان]در آن ها، افزایش های آلانین، valine، glutamic اسید، proline، glycin و سرین قابل توجه بودند
[ترجمه گوگل]در آنها افزایش آلانین، والین، اسید گلوتامیک، پرولین، گلیسین و سریین قابل توجه بود

4. Valine is one of the essential amino acids.
[ترجمه ترگمان]Valine یکی از آمینو اسیدها ضروری است
[ترجمه گوگل]والین یکی از اسید آمینه ضروری است

5. Valine : One of the essential amino acids, found in most proteins.
[ترجمه ترگمان]Valine: یکی از آمینو اسیدها ضروری که در بیشتر پروتئین ها یافت می شود
[ترجمه گوگل]والین یکی از اسید آمینه های ضروری موجود در اکثر پروتئین ها است

6. In plant cells the principal precursor of alanine, as well as leucine and valine, is pyruvate.
[ترجمه ترگمان]در سلول های گیاهی، عامل اصلی آلانین، و همچنین leucine و valine، pyruvate است
[ترجمه گوگل]در سلول های گیاهی پیش ماده اصلی آلانین، و نیز لوسین و ولین، پیروات است

7. Must be supplemented with protein and fluid in prescribed amounts to completely meet isoleucine, methionine, threonine, valine, and water requirements.
[ترجمه ترگمان]باید با پروتئین و مایع در مقادیر تجویز شده به طور کامل با isoleucine، methionine، threonine، valine و آب تکمیل شود
[ترجمه گوگل]باید با پروتئین و مایع در مقادیر تجویز شده به طور کامل به ملاقات ایزولوسین، متیونین، ترئونین، والین و آب نیاز داشته باشد

8. The Monte Carlo simulation is performed for a cluster consisting of a neutral valine molecule surrounded by 115 water molecules.
[ترجمه ترگمان]شبیه سازی مونت کارلو برای یک خوشه شامل یک مولکول valine خنثی که توسط ۱۱۵ مولکول آب احاطه شده است، انجام شده است
[ترجمه گوگل]شبیه سازی مونت کارلو برای خوشه ای متشکل از یک مولکول ولین بی طرف احاطه شده توسط 115 مولکول آب انجام می شود

9. Phosphate. It is essential glutamic acid fermentation process, but the concentration can not be too high, otherwise they will be to valine fermentation.
[ترجمه ترگمان]فسفات یک فرآیند تخمیر اسیدی ضروری است، اما غلظت نمی تواند زیاد باشد، در غیر این صورت آن ها به تخمیر valine خواهند پرداخت
[ترجمه گوگل]فسفات فرآیند تخمیر اسید glutamic ضروری است، اما غلظت نمی تواند بیش از حد بالا باشد، در غیر این صورت آنها می توانند فرآیند تخمیر شوند

10. In short the term refers to three essential amino acids – leucine, isoleucine and valine .
[ترجمه ترگمان]در کوتاه مدت این عبارت به سه آمینو اسید ضروری - leucine، isoleucine و valine اشاره دارد
[ترجمه گوگل]در کوتاه مدت این اصطلاح به سه اسید آمینه اساسی اشاره می کند - لوسین، ایولولین و والین

11. The first limiting amino acids in the muscles of marine cultured and freshwater cultured Scylla serrata were both valine.
[ترجمه ترگمان]اولین آمینو اسیده ای آمینه در ماهیچه های cultured دریایی و آب شیرین cultured serrata هر دو valine بودند
[ترجمه گوگل]اولین اسید آمینه محدود کننده در ماهیچه های دریایی کشت شده و آب شیرین Scylla serrata هر دو والین بودند

12. The essential amino acids are leucine, isoleucine, lysine, methionine, phenylalanine, threonine, tryptophan, and valine.
[ترجمه ترگمان]اسیده ای آمین ضروری leucine، isoleucine، lysine، methionine، phenylalanine، threonine، tryptophan و valine هستند
[ترجمه گوگل]اسیدهای آمینه ضروری لوسین، ایولولین، لیزین، متیونین، فنیل آلانین، ترئونین، تریپتوفان و والین هستند

13. The adult shrimp had significantly higher tyrosine, phenylalanine and asparagine content but lower valine and isoleucine levels compared to juvenile and middle shrimp.
[ترجمه ترگمان]میگو به میزان قابل توجهی نیتروژن، phenylalanine و asparagine را به میزان قابل توجهی بالاتر از مقدار valine و isoleucine در مقایسه با میگو و میگو، به میزان قابل توجهی بیشتر از ماهی بود
[ترجمه گوگل]میگوهای بالغ، میزان تریروزین، فنیل آلانین و آسپاراژین را به میزان قابل توجهی افزایش داد، اما میزان ویلین و ایزولوسین پایین تر از میگوهای جوان و میانی بود

14. Moreover, the ratio of threonine and serine to isoleucine, leucine and valine in the amniotic fluid of spina bifida fetus is higher than normal.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این نسبت of و سرین به isoleucine، leucine و valine در مایع آمنیوتیک به spina bifida جنین بیشتر از حد نرمال است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، نسبت ترئونین و سریین به ایزولوسین، لوسین و والین در مایع آمنیوتیک اسپینا بیفیدا جنین بالاتر از حد نرمال است


کلمات دیگر: