کلمه جو
صفحه اصلی

war machine

انگلیسی به فارسی

ماشین جنگی


انگلیسی به انگلیسی

• armed forces of a country or nation

جملات نمونه

1. One day these are multi-million dollar war machines and the next they are museum pieces.
[ترجمه ترگمان]یک روز این ها ماشین های جنگی چند میلیون دلاری هستند و روز بعد آن ها قطعات موزه هستند
[ترجمه گوگل]یک روز این ماشین های جنگی چند میلیون دلاری هستند و بعد آنها قطعات موزه ای هستند

2. If you like mighty, if quirky, war machines, then you can choose steam tanks and war wagons.
[ترجمه ترگمان]اگر این ماشین های جنگی را دوست دارید، ماشین های جنگی را انتخاب می کنید و آن وقت می توانید مخزن بخار و واگن های جنگی را انتخاب کنید
[ترجمه گوگل]اگر شما می توانید قدرتمند، اگر ماشین آلات جنگجو، ماشین جنگی، پس شما می توانید مخزن بخار و واگن های جنگی را انتخاب کنید

3. Could I really be part of a war machine?
[ترجمه ترگمان]واقعا میتونم بخشی از یه ماشین جنگی باشم؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم بخشی از یک ماشین جنگی باشم؟

4. They become instant targets for enemy war machines!
[ترجمه ترگمان]آن ها در یک لحظه برای ماشین های جنگی هدف می گیرند!
[ترجمه گوگل]آنها اهداف فوری برای دستگاه های جنگی دشمن هستند!

5. His war machine had mowed down resistance in most of Europe.
[ترجمه ترگمان]ماشین جنگی او مقاومت در بسیاری از اروپا را به پایان رسانده بود
[ترجمه گوگل]دستگاه جنگی او در بسیاری از اروپا مقاومت کرده است

6. Victorious in the Aegean Islands, the Turkish war machine turned its attention to the Greek mainland, assaulting the Peloponnese.
[ترجمه ترگمان]در جزایر اژه، ماشین جنگ ترکیه توجه خود را به سرزمین اصلی یونان معطوف کرد و به Peloponnese حمله کرد
[ترجمه گوگل]ماشین جنگی ترکیه، پیروزی در جزایر اژه، توجه خود را به سرزمین اصلی یونان، به حمله به پال آپونوس، متهم کرد

7. As a submarine soldier, a screw of the war machine.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک سرباز زیردریایی، پیچی از ماشین جنگی
[ترجمه گوگل]به عنوان یک سرباز زیردریایی، پیچ از ماشین جنگی

8. The German war machine had lumbered falteringly over the frontier and come to a standstill near Linz.
[ترجمه ترگمان]ماشین جنگی آلمان به کندی از مرز عبور کرده و نزدیک لینتس توقف کرده بود
[ترجمه گوگل]ماشین جنگی آلمان به طور ناگهانی از مرز عبور کرده و در نزدیکی لینز متوقف شده است

9. Its formidable war machine had been to a large degree parasitic.
[ترجمه ترگمان]این ماشین جنگی مدهش آن تا حد زیادی انگل parasitic بود
[ترجمه گوگل]ماشین جنگی وحشتناک آن به شدت به انگلیس تبدیل شده است

10. What to call this ? - Allied war machine for infantry, lasts 60 seconds.
[ترجمه ترگمان]چی صداش کنم؟ یه ماشین جنگی برای پیاده نظام ۶۰ ثانیه طول میکشه
[ترجمه گوگل]چه چیزی را به این نام ببرید؟ - دستگاه جنگی متحد برای پیاده نظام، 60 ثانیه طول می کشد

11. The Nazi war machine follows Mussolini with iron steps.
[ترجمه ترگمان]ماشین جنگی نازی ها، موسولینی را با قدم های آهنی دنبال می کند
[ترجمه گوگل]ماشین جنگی نازی به دنبال موسولینی با گام های آهن است

12. It's why they are considered a war machine when it comes to wine. '
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل است که آن ها در هنگام نوشیدن یک ماشین جنگی در نظر گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]به همین دلیل است که آنها در مورد شراب به عنوان یک ماشین جنگی در نظر گرفته می شوند '

13. The Allies finally smashed the Nazi war machine.
[ترجمه ترگمان]متفقین نهایتا ماشین جنگی نازی ها را شکستند
[ترجمه گوگل]سرانجام متفقین نازی جنگنده را شکست دادند

14. An animation of a War Machine suit can also be seen in the closing credits with a Gatling gun attached on a shoulder.
[ترجمه ترگمان]انیمیشن یک کت ماشین جنگی نیز می تواند در گشایش اعتبارات بسته با یک تفنگ gatling متصل به شانه دیده شود
[ترجمه گوگل]یک انیمیشن از یک ماشین لباس جنگی نیز می تواند در اعتبارات بسته با یک اسلحه Gatling متصل به یک شانه دیده می شود

15. The German war machine had lumbered falteringly over the frontier and come to a standstill Linz.
[ترجمه ترگمان]ماشین جنگی آلمان به کندی از مرز عبور کرده و لینتس توقف کرده بود
[ترجمه گوگل]ماشین جنگی آلمان به طور ناگهانی از مرز عبور کرده و Linz متوقف شده است

پیشنهاد کاربران

قوای جنگ، نیروهای مسلح، ارتش، نظام، ماشین آلات جنگی


کلمات دیگر: