کلمه جو
صفحه اصلی

wagnerian


وابسته به خواننده ی اپرای واگنر، وابسته به واگنر و سبک موسیقی او، واگنری، wagnerite پیرو واگنر موسیقیدان المانی

انگلیسی به فارسی

واگنر


( wagnerite ) پیرو واگنر موسیقیدان المانی


انگلیسی به انگلیسی

• admirer of the music of the german composer richard wagner
of or resembling the music or style of the german composer richard wagner

جملات نمونه

1. The result is an evening of Wagnerian dimension spread over four and a half hours.
[ترجمه ترگمان]نتیجه آن عصر of بعد از چهار ساعت و نیم است
[ترجمه گوگل]نتیجه یک شب از ابعاد واگنرانی است که طی چهار و نیم ساعت گسترش یافته است

2. He studied the entire Wagnerian oeuvre.
[ترجمه ترگمان]تمام آثار Wagnerian را مطالعه کرد
[ترجمه گوگل]او کلیه کارهای واگنر را مطالعه کرد

3. Chapter one describes the influence of music, Wagnerian music in particular, on Cather and her works.
[ترجمه ترگمان]فصل یک اثر موسیقی، Wagnerian، و آثار او را شرح می دهد
[ترجمه گوگل]فصل اول تاثیر موسیقی، موسیقی واگنری را به طور خاص در کرت و آثار او توضیح می دهد

4. Nowhere is this more true than with Wagnerian opera.
[ترجمه ترگمان]هیچ جا به جز with اپرا در هیچ جا حقیقت ندارد
[ترجمه گوگل]این جایی نیست که این واقعی تر از اپرا واگنر باشد

5. Wagnerian is an overwhelming experience.
[ترجمه ترگمان]Wagnerian تجربه طاقت فرسایی است
[ترجمه گوگل]واگنرین یک تجربه عظیم است

6. It is not so easy to gauge what his emphasis on the book's Wagnerian aspect really implied.
[ترجمه ترگمان]گیج کردن این که تاکید او بر روی Wagnerian به چه معنی است آسان نیست
[ترجمه گوگل]این بسیار آسان نیست که اندازه گیری تأکید او بر جنبه واگنر کتاب بطور واقعی باشد

7. During the mid-sixties, Nietzsche's traditionalism seems even to have stiffened: certainly his attitude towards anything Wagnerian became explicitly antipathetic.
[ترجمه ترگمان]در اواسط دهه شصت، به نظر می رسد که traditionalism (Nietzsche)به نظر می رسد: بدون شک نگرش او نسبت به هر چیز به صراحت antipathetic می شود
[ترجمه گوگل]در اواسط دهه شصت، سنت گرایی نیچه به نظر می رسد که حتی به نظر می رسد که موضع خود را نسبت به هر چیزی که واگنر به نظر می رسد، به طور واضحی از خود نشان دهد

8. It was Wieland who took over the directorship and, by dispensing with much of the traditional symbolism of Wagnerian production, not only restored Bayreuth's reputation but enhanced it.
[ترجمه ترگمان]It بود که کتاب directorship را بر زبان آورد، و با توزیع بیشتر نمادهای سنتی of، نه تنها شهرت بایرویت را اعاده کرد، بلکه آن را ارتقا بخشید
[ترجمه گوگل]Wieland که مدیران را بر عهده داشت، و با استفاده از سمبل های سنتی تولید واگنر سنتی، نه تنها شهرت Bayreuth را اصلاح کرد بلکه آن را تقویت کرد

9. Main Curtain will operate straight - lift ( " guillotine " ) and side - tabbing ( " Wagnerian " ), fully motorized and variable speed.
[ترجمه ترگمان]پرده اصلی با lift (\"گیوتین\")و side (\"Wagnerian\")، با سرعت متغیر و متغیر، عمل خواهد کرد
[ترجمه گوگل]پرده اصلی به صورت مستقیم (گیلوتین) و جانبی (tabling) (واگنر)، سرعت موتور و سرعت متغیر عمل می کند

a Wagnerian singer

خواننده‌ی اپراهای واگنر



کلمات دیگر: