کلمه جو
صفحه اصلی

variable resistor

انگلیسی به فارسی

مقاومت متغیر


انگلیسی به انگلیسی

• device that allows one to change electrical resistance

جملات نمونه

1. The invention provides to a rotary variable resistor and a method of adjusting a resistor value of the same.
[ترجمه ترگمان]اختراع یک مقاومت متغیر گردان و یک روش تنظیم یک مقاومت مقاومت یک سان را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]این اختراع به یک مقاومت متغیر دوار و یک روش تنظیم یک مقدار مقاومت یکسان ارائه می دهد

2. This FET transistor, used here as variable resistor it's part of reaction circuit of IC
[ترجمه ترگمان]این ترانزیستور FET ها، که در اینجا به عنوان مقاومت متغیر بخشی از مدار واکنش IC استفاده می شود
[ترجمه گوگل]این ترانزیستور FET، که در اینجا به عنوان مقاومت متغیر استفاده می شود، بخشی از مدار واکنش IC است

3. Represents a fixed or variable resistor. Alternate form and type of resistor can be specified.
[ترجمه ترگمان]یک مقاومت ثابت یا متغیر را نشان می دهد شکل جایگزین و نوع مقاومت را می توان مشخص کرد
[ترجمه گوگل]نمای یک مقاومت ثابت یا متغیر فرم متناوب و نوع مقاومت می تواند مشخص شود

4. By the way, R 8 is a variable resistor and R 2 can also be a variable resistor.
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، R ۸ یک مقاومت متغیر و R ۲ می تواند یک مقاومت متغیر باشد
[ترجمه گوگل]به هر حال، R 8 یک مقاومت متغیر است و R2 همچنین می تواند یک مقاومت متغیر باشد

5. A bicycle handle is provided with a variable resistor for adjustment of bicycle speed.
[ترجمه ترگمان]یک دسته دوچرخه با یک مقاومت متغیر برای تنظیم سرعت دوچرخه فراهم شده است
[ترجمه گوگل]یک دسته دوچرخه با مقاومت متغیر برای تنظیم سرعت دوچرخه فراهم می شود

6. A transistor, a capacitor, and a variable resistor were the three basic components of Kearns' circuit.
[ترجمه ترگمان]یک ترانزیستور، یک خازن و یک مقاومت متغیر، سه جز اصلی جریان Kearns بودند
[ترجمه گوگل]یک ترانزیستور، یک خازن و یک مقاومت متغیر سه جزء اساسی مدار Circular بودند

7. The shoulder and elbow joints are built around precision variable resistors and as each joint swivels so the variable resistor turns.
[ترجمه ترگمان]اتصالات شانه و آرنج حول مقاومت های متغیر دقت ساخته شده اند و هر کدام می چرخد تا مقاومت متغیر تبدیل شود
[ترجمه گوگل]مفاصل شانه و آرنج در اطراف مقاومت های متغیر دقت ساخته شده و به عنوان هر مفصل متصل می شوند بنابراین مقاومت متغیر تبدیل می شود

8. Instead timing circuits use a fixed capacitor and a variable resistor if it is necessary to vary the time period.
[ترجمه ترگمان]در عوض مدارات زمان بندی، یک خازن ثابت و یک مقاومت متغیر را در صورتی که برای تغییر دوره زمانی لازم است، استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]در عوض، مدارهای زمانی از یک خازن ثابت و یک مقاومت متغیر استفاده می کنند، اگر لازم است دوره زمانی متفاوت باشد

9. Resistor are usually divided into three series: fixed resistors, variable resistor and special resistance.
[ترجمه ترگمان]Resistor معمولا به سه قسمت تقسیم می شوند: مقاومت های ثابت، مقاومت متغیر و مقاومت ویژه
[ترجمه گوگل]مقاومت معمولا به سه سری مقاومت ثابت، مقاومت متغیر و مقاومت خاص تقسیم می شود

10. The three terminals of the potentiometer are available for use as either a variable resistor or a resistor divider.
[ترجمه ترگمان]سه ترمینال of برای استفاده به عنوان یک مقاومت متغیر یا یک مقاومت کننده مقاومت در دسترس هستند
[ترجمه گوگل]سه پایانه پتانسیومتر برای استفاده به عنوان یک مقاومت متغیر یا یک تقسیم مقاومت استفاده می شود

11. In this mode the electronic load behave as a variable resistor.
[ترجمه ترگمان]در این حالت بار الکترونیکی دارای مقاومت متغیر است
[ترجمه گوگل]در این حالت بار الکترونیکی به عنوان یک مقاومت متغیر عمل می کند

12. This paper deals with the calculations and design of a ballast variable resistor with working current as high as 1700 A, and presents a set of generally applicable engineering calculation methods.
[ترجمه ترگمان]این مقاله با محاسبات و طراحی یک مقاومت متغیر بالاست با جریان کاری به اندازه ۱۷۰۰ A سر و کار دارد و مجموعه ای از روش های محاسبه مهندسی کاربرد عمومی را ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]این مقاله با محاسبه و طراحی یک مقاومت متغیر باطری با جریان جاری تا 1700 A، و مجموعه ای از روش های حسابداری مهندسی به طور کلی قابل اجرا است

13. At least one of the plurality of resistive memory cells may include a switching device and a data storage element including a variable resistor connected in parallel with the switching device.
[ترجمه ترگمان]حداقل یکی از تعدد سلول های حافظه مقاومتی ممکن است شامل یک دستگاه سوییچینگ و یک عنصر ذخیره سازی داده از جمله یک مقاومت متغیر متصل به دستگاه سوییچینگ باشد
[ترجمه گوگل]حداقل یکی از چندین سلول حافظه مقاومتی ممکن است یک دستگاه سوئیچینگ و یک عنصر ذخیره سازی داده شامل یک مقاومت متغیر که به موازات دستگاه سوئیچ متصل می شود باشد

14. The second function of the blower switch is to perform the role of a variable resistor.
[ترجمه ترگمان]وظیفه دوم سوییچ دمنده، انجام نقش یک مقاومت متغیر است
[ترجمه گوگل]دومین عملکرد سوئیچ دمنده، انجام نقش یک مقاومت متغیر است

دانشنامه عمومی

وَردویسِه، ویسِۀ وَردَندِه. به چَمِ (معنیِ) ویسِه ای (مقاومتی) که می وَردَد (تغییر می کند) یا «مقاومتِ متغیر».



کلمات دیگر: