کلمه جو
صفحه اصلی

walk over


(عامیانه) 1- سخت یا به آسانی شکست دادن 2- با سلطه جویی و بی انصافی رفتار کردن با، مسابقه ای که فقط یک اسب در آن شرکت داده شده (و لذا حتی با آهسته رفتن هم برنده می شود)

انگلیسی به فارسی

راه رفتن بیش از


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: an unopposed or effortless victory in a sports event, election, or other contest.
مشابه: runaway

(2) تعریف: a horse race with only one starter, which needs only to walk over the course to win.

• win easily; take advantage of, use; go from one place to another by foot
easy victory; mission that is simple to perform
if someone who is playing in a competition or contest gets a walkover, they automatically win one stage of the competition or contest because the person who they should be playing against decides not to take part.
if a competition or contest is a walkover, it is won very easily.

جملات نمونه

1. Let's not take a taxi; we can easily walk over.
[ترجمه علیرضا فرزانه] بیایید تاکسی نگیریم، ما میتوانیم به آسانی راه برویم
[ترجمه علیرضا فرزانه] بیایید تاکسی نگیریم، ما میتوانیم به راحتی تا آنجا پیاده برویم
[ترجمه Prn] بیایید تاکسی نگیریم، ما میتوانیم به راحتی برنده شویم.
[ترجمه ترگمان]برویم تاکسی بگیریم؛ می توانیم به راحتی قدم بزنیم
[ترجمه گوگل]بیایید تاکسی نزنیم ما به راحتی می توانیم راه برویم

2. Walk over and look in the window.
[ترجمه ترگمان]راه بروید و به پنجره نگاه کنید
[ترجمه گوگل]پیاده روی کنید و در پنجره نگاه کنید

3. He would walk over other people to get what he wanted.
[ترجمه ترگمان]او می خواست دیگران را وادار کند آنچه را که می خواست به دست آورد
[ترجمه گوگل]او به سوی دیگران راه می رفت تا آنچه را که می خواست می گرفت

4. I'm sure he'll walk over all the other competitors.
[ترجمه ترگمان]مطمئنم که او تمام the را پیاده خواهد کرد
[ترجمه گوگل]من مطمئن هستم که او بیش از همه رقبای دیگر راه می رود

5. Let's not take the car, we can easily walk over.
[ترجمه ترگمان]اجازه بدهید اتومبیل را بگیریم، به راحتی می توانیم به آن طرف برویم
[ترجمه گوگل]بیایید ماشین را برداریم، ما به راحتی می توانیم راه برویم

6. Some of the elder students walk over the younger ones.
[ترجمه ترگمان]بعضی از دانش آموزان بزرگ تر از روی بچه های کوچک تر راه می روند
[ترجمه گوگل]بعضی از دانش آموزان بزرگ تر از جوان تر می روند

7. You mustn't let him walk over you like that.
[ترجمه ترگمان]تو نباید به اون اجازه بدی که از تو خوشش بیاد
[ترجمه گوگل]شما نباید اجازه دهید او بر شما مانند این راه بروید

8. You shouldn't walk over ploughed fields.
[ترجمه ترگمان]تو نباید از روی زمین شخم بزنی
[ترجمه گوگل]شما نباید بیش از زمینه های شخم بزنید

9. Do you think you can walk over me? Well, you won't, ever!
[ترجمه ترگمان]فکر می کنی بتونی از روی من رد شی؟ خوب، تو هیچ وقت این کار را نخواهی کرد!
[ترجمه گوگل]آیا فکر می کنید که می توانید بیش از من بمانید؟ خب، هرگز نخواهی بود

10. Don't walk over the moors in bad weather.
[ترجمه ترگمان]در هوای بد به اطراف عمارت قدم نزنید
[ترجمه گوگل]در آب و هوای بد بر روی خلبانان راه ندهید

11. Once off you walk over the mountains to the next town, and over again to another.
[ترجمه ترگمان]یک بار دیگر از بالای کوه به شهر بعدی می رویم و دوباره به سوی دیگر می رویم
[ترجمه گوگل]یک بار شما را از کوه ها به شهر بعدی بروید و دوباره به سوی دیگر بروید

12. He would walk over and back then go home, life was still sweet in spite of father's mean ways.
[ترجمه ترگمان]او می توانست قدم به خانه بگذارد و بعد به خانه برگردد، زندگی هنوز با وجود mean پدر شیرین بود
[ترجمه گوگل]پس از رفتن به خانه، پس از آن به خانه برگشت، با وجود روش های پدر پدر، زندگی هنوز شیرین بود

13. I walk over to the window and comment on the flowers.
[ترجمه ترگمان]به طرف پنجره رفتم و به گل ها نظر انداختم
[ترجمه گوگل]من به پنجره می روم و به گل ها می نویسم

14. The starting point for the long walk over the heath to the house.
[ترجمه ترگمان]نقطه شروع راه رفتن از میان بوته های خار به خانه رسید
[ترجمه گوگل]نقطه شروع برای پیاده روی طولانی بر سلامت به خانه

15. The semi-final should be a walkover for France.
[ترجمه ترگمان]نیمه ن هایی باید برای فرانسه walkover باشد
[ترجمه گوگل]نیمه نهایی باید برای فرانسه بازی کند

16. The game was a walkover for the visiting team.
[ترجمه ترگمان]این مسابقه یک walkover برای تیم میهمان بود
[ترجمه گوگل]این بازی برای تیم بازدید کننده بود

17. The match was a walkover for the visiting team.
[ترجمه ترگمان]این مسابقه یک walkover برای تیم میهمان بود
[ترجمه گوگل]این مسابقه برای تیم بازدید کننده بود

18. Instead, the civil servants have had a walkover.
[ترجمه ترگمان]به جای آن، مستخدمین کشوری یک walkover داشتند
[ترجمه گوگل]در عوض، خدمتگزاران مددجوئی داشته اند

19. In a walkover, the Lakers opened up an early 30-point lead over the New Orleans Hornets and cruised to . . . oh, sorry.
[ترجمه ترگمان]در یک walkover، \"لیکرز\" در اوایل ۳۰ کیلومتری اورلئان هورنتز را افتتاح کرد و با \"اوه، متاسف\" به راه افتاد
[ترجمه گوگل]در لیگ قهرمانان، لیکرز یک سرمربی پیشین 30 دقیقهای را در اختیار هورنتز نیواورلئان گذاشت و به مقصد رفت اوه ببخشید

20. Intentional losses with walkover in order to gain advantage will punishable. This includes national teams.
[ترجمه ترگمان]تلفات جانی با walkover به منظور کسب سود، قابل مجازات خواهد بود این شامل تیم های ملی می شود
[ترجمه گوگل]ضررهای ذهنی با گذشت زمان برای به دست آوردن مزایا مجازات خواهد بود این شامل تیم های ملی است

21. Intentional losses with walkover in order to gain advantage will become punishable. This includes national teams.
[ترجمه ترگمان]تلفات جانی با walkover به منظور کسب سود، قابل مجازات خواهد بود این شامل تیم های ملی می شود
[ترجمه گوگل]ضررهای ذهنی با گذشت زمان برای به دست آوردن مزایا مجازات خواهد شد این شامل تیم های ملی است

22. It wasn't any walkover to alphabetize all those names.
[ترجمه ترگمان]هیچ فایده ای نداشت که این اسم ها را به زبان بیاورد
[ترجمه گوگل]این هیچ پیشنهادی برای الفبایی تمام این نامها نبود

23. The game was a walkover.
[ترجمه ترگمان] بازی \"walkover\" بود
[ترجمه گوگل]این بازی یک پیروزی بود

24. It should have been easy; it should have been a walkover.
[ترجمه ترگمان]باید آسان می بود؛ باید یک walkover می بود
[ترجمه گوگل]باید آسان باشد؛ باید یک پیاده روی باشد

25. Had the masses become almost embarrassed by the heavily hyped prospect of a walkover and wanted to encourage the visitors?
[ترجمه ترگمان]آیا توده های مردم از چشم انداز پر زرق و برق یک walkover دست پاچه شده بودند و می خواستند بازدید کنندگان را تشویق کنند؟
[ترجمه گوگل]آیا توده ها به شدت خجالت زده از چشم انداز قدم زدن تقریبا خجالت زده بودند و می خواستند بازدید کنندگان را تشویق کنند؟

26. If they were expecting this game to be a walkover, they were very wrong.
[ترجمه ترگمان]اگر انتظار این بازی را داشتند، اشتباه می کردند
[ترجمه گوگل]اگر آنها انتظار داشتند این بازی یک بازی پیاپی باشد، آنها بسیار اشتباه بودند

27. President Sarkozy will be an easier transatlantic ally, for sure, but he will still be no walkover .
[ترجمه ترگمان]برای اطمینان، رئیس جمهور سارکوزی یک متحد ساده تر به سوی اقیانوس اطلس خواهد بود، اما هنوز هم نخواهد بود
[ترجمه گوگل]مطمئنا، پرزیدنت سارکوزی، متحد تروریستهای آتلانتیک خواهد بود، اما او همچنان هیچ حرکتی نخواهد داشت

28. No doubt, it is true that no one can be a winner all the time but that is no excuse to have feeble thoughts about accepting a walkover in some arenas.
[ترجمه ترگمان]بی شک این درست است که هیچ کس در تمام این مدت کسی برنده نخواهد شد، اما این بهانه ای نیست که افکار ضعیفی در مورد قبول داشتن یک walkover در بعضی جاها داشته باشد
[ترجمه گوگل]بدون تردید، درست است که هیچ کس نمی تواند برنده تمام وقت باشد، اما این بهانه ای برای افکار ضعیف در مورد پذیرش پیاده روی در برخی عرصه ها نیست

پیشنهاد کاربران

اصطلاح خودمانی سوسک کردن

پیروزی راحت و بی دردسر، برد قاطع ( ناشی از ضعف حریف )

پیروزی آسان
they won in a 12–2 walkover

مغلوب کردن/ پیروز شدن/بردن/ شکست دادن
عرض چیزی را طی کردن
جهیدن
قدم زدن / به طرف چیزی رفتن
به چیزی نزدیک شدن

سواری گرفتن از کسی
مثلا در این جمله
My sister let her kids walk all over her but she’s finally saying “no” to them.
خواهر من به بچه هاش اجازه می داد ازش سواری بگیرن ولی بالاخره داره بهشون نه می گه!

وقتی در مسابقه ورزشکار به دلیلی ( آسیب دیدگی ) نمیتواند مسابقه را ادامه دهد و حریفش به آسانی پیروز میشود.

به سراغ کسی رفتن / به سمت کسی رفتن
walk over to


کلمات دیگر: