کلمه جو
صفحه اصلی

vaulting


ساختن تاق ضربی یا گنبد، تاق ضربی، تاق بندی، فزون گرای، افراط آمیز، جهنده (از روی چیزی)، پرش کننده

انگلیسی به فارسی

ساختن تاق ضربی یا گنبد


تاق ضربی


تاقبندی


سردابه


جهنده (از روی چیزی)، پرش کننده


فزونگرای، افراط آمیز


وسیلهی پرش


غواصی، پریدن، جست زدن، گنبد یا طاق درست کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act or process of constructing a vault or vaults.

(2) تعریف: the structure forming a vault.
صفت ( adjective )
(1) تعریف: leaping up or over.

(2) تعریف: reaching too far; exaggerated.

- vaulting ambition
[ترجمه ترگمان] جاه طلبی بیش از حد مرگ
[ترجمه گوگل] جاه طلبی

(3) تعریف: used in leaping over.

- a vaulting pole
[ترجمه ترگمان] یه نیزه پرش با نیزه
[ترجمه گوگل] قطب دروازه ای

• leaping motion; arched structure

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] تاقزنی - تاقسازی

جملات نمونه

1. vaulting ambition
جاه طلبی زیاده از حد

2. After the explosion nothing of the walls or vaulting remained intact.
[ترجمه ترگمان]بعد از انفجار هیچ یک از دیوارها یا کف آگو دست نخورده باقی ماند
[ترجمه گوگل]پس از انفجار هیچ چیز از دیوارها و یا غرق نشدن باقی مانده بود

3. Vaulting the stile, he headed diagonally across the paddock.
[ترجمه ترگمان]از پله نرده رد شد و به طور مورب از چراگاه رد شد
[ترجمه گوگل]او را در آغوش کشیدم، او به طور مورب در سرتاسر پدوک رهبری کرد

4. The vaulting horse is a difficult piece of apparatus to master.
[ترجمه ترگمان]اسب vaulting دستگاه دشواری است که باید بر آن مسلط شود
[ترجمه گوگل]اسب سواری یک دستگاه دشوار برای کارشناسی ارشد است

5. He sacrificed his marriage to his vaulting political ambition.
[ترجمه ترگمان]او ازدواج خود را فدای جاه طلبی سیاسی خود کرد
[ترجمه گوگل]او ازدواج خود را با جاه طلبی سیاسی خود فدا کرد

6. He makes vaulting a five foot wall look easy.
[ترجمه ترگمان] اون داره یه دیوار پنج فوتی رو آروم به نظر می رسه
[ترجمه گوگل]او می کوشد با نگاه کردن به دیوار پنج پا آسان نگاه کند

7. Concrete vaulting supported the tiers of seats as in an amphitheatre and under the vaults were corridors lit by outer arcades.
[ترجمه ترگمان]تاق نمای بتونی ردیف صندلی ها را همانطور که در یک سالن تشکیل داده بودند و زیر طاق های آن ها توسط arcades بیرونی روشن شده بود، پشتیبانی می کرد
[ترجمه گوگل]غرفه های بتونی از سطوح صندلی به عنوان یک آمفی تئاتر پشتیبانی می کردند و زیر غارها راهرویی بود که توسط بازی های بیرونی روشن می شد

8. The rectangular vaulting bays are mostly star vaulted in many different designs.
[ترجمه ترگمان]انبارهای مستطیلی معکوس اغلب در بسیاری از طراحی های مختلف به شکل قوس دار هستند
[ترجمه گوگل]دره های مستطیلی اغلب ستاره هایی با طرح های مختلف طراحی شده اند

9. The vaulting is ribbed throughout, lofty and well-proportioned.
[ترجمه ترگمان]این پرش با ابهت، ribbed و متناسب و متناسب است
[ترجمه گوگل]طاقچه در سراسر، بلند و متناسب است

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

11. The vaulting is once again recognizably his.
[ترجمه ترگمان] پرش با این پرش یه بار دیگه داره از بین میره
[ترجمه گوگل]این غواص یک بار دیگر قابل تشخیص است

12. Inside, the vaulting is quadripartite throughout and all of one height.
[ترجمه ترگمان]درون آن، تاق نما در تمام طول یک ارتفاع گسترش یافته است
[ترجمه گوگل]در داخل، طوفان در سراسر و تمام قد یکسان است

13. Parler's hallmarks lay in decoration: vaulting and sculpture poured from his workshops.
[ترجمه ترگمان]نشانه های Parler در تزیین به نمایش درآمد: vaulting و مجسمه سازی از کارگاه های خود بیرون ریخته شد
[ترجمه گوگل]نشانه های پارلر در غرفه های دکوراسیون و مجسمه سازی از کارگاه های خود ریختند

14. BOUNDLESS energy and vaulting ambition carried Nicolas Sarkozy to the presidency of France.
[ترجمه ترگمان]جاه طلبی boundless و جاه طلبی vaulting، نیکولا سارکوزی را به سمت ریاست جمهوری فرانسه حمل کرد
[ترجمه گوگل]انرژی ناهموار و جاه طلبی نیکولا سارکوزی را به ریاست جمهوری فرانسه منتقل کرد

15. At School, I am on the schools Pole Vaulting Team and on the weekends I like to run.
[ترجمه ترگمان]در مدرسه، من در تیم vaulting مدرسه هستم و در تعطیلات آخر هفته دوست دارم فرار کنم
[ترجمه گوگل]در مدرسه، من در مدارس تیم سپاه پله و در تعطیلات آخر هفته من دوست دارم که اجرا شود

vaulting ambition

جاه‌طلبی زیاده از حد


پیشنهاد کاربران

پرش


کلمات دیگر: