کلمه جو
صفحه اصلی

waffle iron


ماهیتابه ی دو سطحی برای سرخ کردن وافل، فر یا قالب کله پزی

انگلیسی به فارسی

فر یا قالب کله پزی


آهن وفل


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a cooking appliance consisting of two hinged plates that close on the batter, leaving an indented grid pattern on the waffle.

• cooking appliance used for baking waffles

جملات نمونه

1. Counters get completely covered with waffle irons, toaster ovens and coffee grinders.
[ترجمه ترگمان]counters کاملا پوشیده از آهن کلوچه و یک اجاق نان و قهوه است
[ترجمه گوگل]شمارنده ها به طور کامل با آهن وفل، کوره های توستر و دستگاه های قهوه می پوشند

2. One building is my waffle iron . Another is Mike Defeo's coffee pot.
[ترجمه ترگمان] یه ساختمون، آهن کلوچه منه یکی دیگر قهوه جوش مایک Defeo است
[ترجمه گوگل]یک ساختمان آهن وفل من است یکی دیگر از قهوه قهوه Mike Defeo است

3. Preheat waffle iron to medium high.
[ترجمه ترگمان] آهن کلوچه پزی، تا حد متوسط
[ترجمه گوگل]آهن وافل را تا حد متوسط ​​بالا بیاورید

4. If you do not have a waffle iron, just use a fry pan and cook like a pancake.
[ترجمه ترگمان]اگر آهن آن را نداشته باشید فقط از یک ماهی تابه سرخ استفاده کنید و مانند یک تکه نان بپزید
[ترجمه گوگل]اگر شما وفل آهن نداشته باشید، فقط از یک ظرف پخت و پز استفاده کنید و مانند پنکیک بخورید

5. University of Oregon track coach Bill Bowerman created the first cushioned mid-sole by heating polyure-thane on his wife's waffle iron in the early 70s, which later led to the creation of Nike Air.
[ترجمه ترگمان]در اوایل دهه ۷۰ میلادی، بیل bowerman، مربی دانشگاه اورگن، اولین mid را با حرارت دادن polyure - thane در دهه ۷۰ میلادی ساخت که بعدها منجر به ایجاد of هوایی Nike شد
[ترجمه گوگل]بیل بومرن، مربی پیاده دانشگاه اورگان، در اوایل دهه 70 میلادی با استفاده از حرارت دادن پلی اوره از فولاد وفل همسر خود، نخستین موکت بافته شده را ایجاد کرد که بعدها منجر به ایجاد نایک ایر شد

6. In his application he described his invention as being "like a waffle iron and producing several small pastry cups with sloping sides. "
[ترجمه ترگمان]او در برنامه خود اختراع خود را به عنوان \"یک آهن waffle\" توصیف کرد و چندین فنجان pastry کوچک با کناره های شیب دار تولید کرد
[ترجمه گوگل]در برنامه خود او اختراع خود را به عنوان 'مثل آهن وفل و تولید چند فنجان کوچک کیک کوچک با طرف های شیب دار توصیف کرد '

7. Judy Witwicky runs out of the house with a waffle iron on her head.
[ترجمه ترگمان]جودی مک Witwicky از خو نه بیرون می ره و با یه میله آهنی روی سرش می ره
[ترجمه گوگل]جودی ویتوکی از خانه خارج می شود و با یک آهن وفل روی سر او می رود

پیشنهاد کاربران

وافل ساز، وافل پز


کلمات دیگر: