کلمه جو
صفحه اصلی

um

انگلیسی به فارسی

um


انگلیسی به انگلیسی

• family name; female first name (arabic)
ehh! (sound showing uncertainty); exclamation of hesitation (in speech)

جملات نمونه

1. "Um, excuse me, " he said timidly.
[ترجمه ترگمان]با حجب و کمرویی گفت: ام، ببخشید
[ترجمه گوگل]'اوه، ببخشید،' او به طرز وحشی گفت

2. Just um, I just thought it looked nice.
[ترجمه ترگمان]فقط فکر کردم خوب به نظر میرسه
[ترجمه گوگل]فقط فکر کردم، فقط فکر کردم که خوب نگاه کردم

3. Um, we do have the September challenge from our national sales director.
[ترجمه ترگمان]اوم، ما چالش سپتامبر را از مدیر فروش ملی مان داریم
[ترجمه گوگل]اوم، ما چالش سپتامبر را از مدیر فروش ملی ما داریم

4. Um, the computer guru, uh, the wizards as it were, is going to be there for emergency calls.
[ترجمه ترگمان]آم، معلم کامپیوتری، اه، جادوگرا گفتن که قراره برای تماس های اضطراری اونجا باشن
[ترجمه گوگل]ام، گورو کامپیوتر، وای جادوگران به همین ترتیب برای تماس اضطراری وجود دارد

5. Um when Jenny is done with the publicist she is going to look at it and figure out what her options are.
[ترجمه ترگمان]ام - - م، وقتی که \"جنی\" با مدیر تبلیغات کاری انجام داده باید به اون نگاه کنه و بفهمه که انتخاب های اون چیه
[ترجمه گوگل]وقتی که جنی با خبرنگار انجام می شود، او می خواهد به آن نگاه کند و چگونگی انتخاب او را بفهمد

6. She went and she took um, phonology, some uh voice work?
[ترجمه ترگمان]اون رفت و، ام، ام، ام، ام ام، یه کار صدا کرد؟
[ترجمه گوگل]او رفت و او را um، فنلاندی، برخی از کارهای صوتی انجام داد؟

7. And so, um, he was very cognizant of what he was doing and why he did it.
[ترجمه ترگمان]و بنابراین، آم، او از کاری که می کرد آگاه بود و چرا این کار را کرده بود
[ترجمه گوگل]و بنابراین، او بسیار از آنچه که انجام داده بود آگاه بود و چرا او آن را انجام داد

8. Um, except when they step out of line like this.
[ترجمه ترگمان] بجز وقتی که اینجوری از خط خارج میشن
[ترجمه گوگل]بله، به غیر از زمانی که آنها از خط خارج می شوند مثل این

9. And um, questions, there are no dumb questions, right?
[ترجمه ترگمان]و سوال پرسیدن سوالای احمقانه ای وجود نداره، درسته؟
[ترجمه گوگل]و um، سوالات، هیچ سوال ناپسند وجود دارد، درست است؟

10. Um, just a few of the free wills that we have.
[ترجمه ترگمان]ام، فقط چندتا وصیت نامه مجانی که داریم
[ترجمه گوگل]ام، فقط چند اراده آزاد که ما داریم

11. Um, if I mispronounce your name, I am terribly sorry.
[ترجمه ترگمان]، آم، اگه اسمت رو عوض کنم خیلی متاسفم
[ترجمه گوگل]بله، اگر اسم نام شما را اشتباه بگویم، من به شدت متاسفم

12. Um, and why is this that the company is putting your check in the mail now?
[ترجمه ترگمان]آم، و چرا این شرکت در حال حاضر چک شما رو تو صندوق پستی قرار میده؟
[ترجمه گوگل]و این دلیل این است که شرکت چک شما را در پست الکترونیکی قرار می دهد؟

13. Lucy, um, I wondered if you'd like to come over for dinner sometime, like tonight.
[ترجمه ترگمان]لوسی، ام، ام، می خواستم ببینم دوست داری بعضی وقت ها برای شام بیای اینجا، مثل امشب
[ترجمه گوگل]لوسی، اومدم فکر کردم اگر بخواهی بعضی وقتها مثل شب امتحان شام بخوری

14. So you have to say that um no proper divisor is a perfect number.
[ترجمه ترگمان]پس باید بگی که divisor درست و حسابی نیست
[ترجمه گوگل]بنابراین شما باید بگوئید که هیچ تقسیم کننده مناسب یک عدد کامل نیست

پیشنهاد کاربران

یک مورفی پسوند به معنی محل

نشانه مردد بودن، آوایی برای نشان دادن مردد بودن

نشانه مردد بودن و توقف سخن گفتن


کلمات دیگر: