کلمه جو
صفحه اصلی

ullage


(پیمانه های آبگونه ها) میزان کسری، کمداشت پیمانه، کمبود چلیک، کسری، خمره

انگلیسی به فارسی

(پیمانههای آبگونهها) میزان کسری، کمداشت پیمانه


زنگ زدن


انگلیسی به انگلیسی

• amount by which a container is short of being full; quantity of alcoholic beverage remaining in a container which has been partially emptied

جملات نمونه

1. I preferred to use the measurement of ullage .
[ترجمه ترگمان]من ترجیح می دادم از اندازه گیری فضای خالی استفاده کنم
[ترجمه گوگل]من ترجیح دادم از اندازه گیری زاویه استفاده کنم

2. Men to step in and skeletons to tombs ullage doctors at high increases.
[ترجمه ترگمان]مردان در بالا رفتن و اسکلت های مربوط به پزشکان سطح بالای سر تا پا بالا می روند
[ترجمه گوگل]مردان به گام و اسکلت به مقبره پزشکان انهدام در افزایش بالا

3. Factors, which affect Activated carbon ullage, are analyzed.
[ترجمه ترگمان]عواملی که سطح بالای کربن فعال را تحت تاثیر قرار می دهند مورد تحلیل قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]عواملی که بر کاهش غلظت فعال کربن اثر می گذارند، مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند

4. Chief mate, here you are, my ullage report, check it please. No objection, sign and stamp.
[ترجمه ترگمان]، رئیس رفیق، بفرمایید گزارش ullage، چک کنید، لطفا هیچ مخالفتی، امضا و مهر
[ترجمه گوگل]مامور ارشد، در اینجا شما، گزارش اخراج من، لطفا آن را بررسی کنید بدون اعتراض، علامت گذاری و مهر زدن

5. For the advantages of resisting laser and low ullage, the ultrathin aluminum film can be applied in high -power laser system .
[ترجمه ترگمان]برای مزایای مقاومت در برابر لیزری و سطح پایین پایین، لایه نازک aluminum می تواند در سیستم لیزری با توان بالا به کار رود
[ترجمه گوگل]برای مزایای مقاومت در برابر لیزر و پایین آمدن، آلومینیوم آلومینیوم می تواند در سیستم لیزر با قدرت بالا استفاده شود

6. Chief mate, we would like to take ullage three times in each tank, and check temperature at upper, middle and lower spots, average figures would be available.
[ترجمه ترگمان]نایب رئیس، ما دوست داریم که سه بار در هر تانک اندازه گیری و بررسی کنیم، و درجه حرارت در نقاط بالا، متوسط و پایین را بررسی کنیم، اعداد میانگین در دسترس خواهند بود
[ترجمه گوگل]مأمور اصلی ما می خواهیم سه بار در هر تانک بارگیری کنیم و دمای را در نقاط فوقانی، میانی و پایین بررسی کنیم، به طور متوسط ​​ارقام موجود است

7. The ullage of oil evaporation not only contaminates the area, retards the environment protection, but also waste energy sources.
[ترجمه ترگمان]سطح بالای تبخیر نفت نه تنها مساحت را آلوده می کند، حفاظت از محیط زیست را به تاخیر می اندازد، بلکه منابع انرژی را نیز دفع می کند
[ترجمه گوگل]تبخیر تبخیر نفت نه تنها به این ناحیه آلوده می شود، بلکه حفاظت از محیط زیست را نیز کاهش می دهد، بلکه باعث از بین رفتن منابع انرژی نیز می شود

8. You will achieve strong ability service. We will help you design ratepaying, reasonable tax mitigation, debasement of money ullage, which display our work efficiency.
[ترجمه ترگمان]شما به سرویس توانایی قوی خواهید رسید ما به شما در طراحی ratepaying، کاهش مالیات منطقی، تنزل فضای خالی پول که کارایی کار ما را نمایش می دهند، کمک خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]شما به خدمات توانمند قوی دست خواهید یافت ما به شما کمک می کنیم نرخ های پرداخت، کاهش معوقات مالی، کاهش ارزش پول، که کارآیی کار ما را نشان می دهد، طراحی کنیم

9. To cover risk of shortage occurring during the course of transit due to breakage of outer packing, or loss of quantity and actual shortage in weight in the case of bulk cargo, but excluding ullage.
[ترجمه ترگمان]پوشش ریسک کمبود در طول دوره انتقال به علت شکستگی بدنه خارجی، یا از دست دادن کمیت و کمبود واقعی در وزن در مورد کالای فله، اما به جز فضای خالی
[ترجمه گوگل]برای پوشش ریسک کمبودی که در طول حمل و نقل رخ می دهد، به علت شکستن بسته بندی بیرونی، یا از دست دادن مقدار و کمبود واقعی وزن در مورد باربری فله، اما به غیر از تخلیه

10. An effort has been made to prove that the evidence ullage is caused by ill-suited definitions and ill-suited rules in the combination process.
[ترجمه ترگمان]تلاش شده است اثبات کنیم که فضای خالی شواهد ناشی از تعاریف نامناسب و قوانین مناسب در فرآیند ترکیبی است
[ترجمه گوگل]تلاش شده است تا اثبات کند که شواهد ناخواسته ناشی از تعاریف نامناسب و قوانین نادرست در فرایند ترکیب است

11. The dynamic laws governing the water movement in unsaturated zone provide a reliable theory for water transform, water saving and groundwater formation and ullage.
[ترجمه ترگمان]قوانین پویای حاکم بر حرکت آب در منطقه غیر اشباع، یک تئوری قابل اعتماد برای تغییر آب، ذخیره آب و ایجاد آب های زیرزمینی و فضای خالی فراهم می کند
[ترجمه گوگل]قوانین پویا حاکم بر حرکات آب در ناحیه اشباع شده، نظریه قابل اعتماد برای تبدیل آب، ذخیره آب و تشکیل آب های زیرزمینی و زهکشی را فراهم می کنند

12. This paper base on theory of voltage transformer economical operation, expositing great economic meaning of electricity saving by chosen the operation way and reduced the ullage.
[ترجمه ترگمان]این مقاله براساس تیوری عملیات اقتصادی ترانسفورماتور ولتاژ، یک معنی بزرگ اقتصادی صرفه جویی در برق با انتخاب روش عملیاتی و کاهش سطح اندازه گیری فضای خالی است
[ترجمه گوگل]این مقاله پایه ای بر تئوری عملیات اقتصادی ترانسفورماتور ولتاژ، بیان مفهوم اقتصادی بزرگ صرفه جویی در مصرف برق را با انتخاب روش عملیات و کاهش زلزله

13. The record - breaking bottle had, some muttered, suffered suspiciously little ullage ( evaporation ).
[ترجمه ترگمان]یک بطری شکسته بود و بعضی زیر لب چیزی زمزمه می کردند و با بدگمانی little (تبخیر)رنج می بردند
[ترجمه گوگل]بطری رکورد دار، بعضی از گریه ها، ریزش ناگهانی (تبخیر) مشکوک کمی داشت

14. The Hammer which made in Germany or Japan use superfine nap, better elasticity and rigidity than those made with common nap, less ullage, tamber has especially beautiful tone.
[ترجمه ترگمان]همر که در آلمان یا ژاپن از چرت زدن superfine، الاستیسیته و سفتی بهتر نسبت به آن هایی که با چرت متداول و ullage کم تر ساخته شده اند، به خصوص لحن زیبا دارد
[ترجمه گوگل]چکش که در آلمان و یا ژاپن ساخته شده است، از ناخنهای نازک استفاده می کند، الاستیک و سفتی بهتر نسبت به آنچه که با چرت زدن معمولی ساخته می شود، کمربند کوچکتر، دباغی بسیار زیبایی دارد

15. Smith: Then, which measure will you use to measure the depth of oil? To measure ullage or to measure the depth of oil?
[ترجمه ترگمان]اسمیت: پس از آن چه اندازه برای اندازه گیری عمق روغن استفاده می کنید؟ اندازه گیری سطح خالی و یا اندازه گیری عمق روغن؟
[ترجمه گوگل]اسمیت سپس کدام اندازه را برای اندازه گیری عمق روغن استفاده می کنید؟ برای اندازه گیری زهکش و یا اندازه گیری عمق روغن؟

پیشنهاد کاربران

مقدار ارتفاع مایعی که جهت پر شدن یک مخزن [ خالی / نیمه پر ] لازم است در آن ریخته شود - ارتفاع [متراژِ ] خالی از مایعِ یک مخزن.
مثال: اگر ارتفاع کلی یک مخزن 5 متر و ارتفاع مایع موجود در آن 2 متر باشد، ارتفاع خالی از مایع آن 3 متر خواهد بود.


کلمات دیگر: