کوهپایه، کوه کنار
mountainside
کوهپایه، کوه کنار
انگلیسی به فارسی
کوهپایه، کوه کنار
کوهستان
انگلیسی به انگلیسی
• side of a mountain
a mountainside is one of the steep sides of a mountain.
a mountainside is one of the steep sides of a mountain.
دیکشنری تخصصی
[عمران و معماری] دامنه
جملات نمونه
1. The highway twists up on the mountainside.
[ترجمه ترگمان]جاده به طرف کوه پیچ می خورد
[ترجمه گوگل]بزرگراه در کوهستان پیچیده است
[ترجمه گوگل]بزرگراه در کوهستان پیچیده است
2. One solitary tree grew on the mountainside.
[ترجمه ترگمان]یک درخت منزوی در کنار کوه رشد کرده بود
[ترجمه گوگل]یک درخت تنفر در کوهستان رشد کرد
[ترجمه گوگل]یک درخت تنفر در کوهستان رشد کرد
3. They were tunnelling into the mountainside.
[ترجمه ترگمان]آن ها تونل تونل را کندن و تونل نقب می زدند
[ترجمه گوگل]آنها به سمت کوهستان تونل زدند
[ترجمه گوگل]آنها به سمت کوهستان تونل زدند
4. We nearly died of exposure on the mountainside.
[ترجمه ترگمان]ما نزدیک بود در معرض قرار گرفتن بر روی کوه از بین بریم
[ترجمه گوگل]ما تقریبا در مواجهه با کوهستان جان خود را از دست دادیم
[ترجمه گوگل]ما تقریبا در مواجهه با کوهستان جان خود را از دست دادیم
5. Wind and rain denuded the mountainside of soil.
[ترجمه ترگمان]باران و باران بر دامنه کوه تخلیه شد
[ترجمه گوگل]باد و باران، زمین کوهستانی را از بین می برد
[ترجمه گوگل]باد و باران، زمین کوهستانی را از بین می برد
6. Great rocks rolled down the mountainside.
[ترجمه ترگمان]صخره های بزرگ به طرف کوه سرازیر شدند
[ترجمه گوگل]سنگهای بزرگ رو به کوهستان راندند
[ترجمه گوگل]سنگهای بزرگ رو به کوهستان راندند
7. The helicopter crashed into the mountainside.
[ترجمه ترگمان]بالگرد به سمت the سقوط کرد
[ترجمه گوگل]هلی کوپتر در کوهستان سقوط کرد
[ترجمه گوگل]هلی کوپتر در کوهستان سقوط کرد
8. The cave has been hollowed out of the mountainside.
[ترجمه ترگمان]غار در اعماق کوه فرورفته است
[ترجمه گوگل]غار از کوهستان خارج شده است
[ترجمه گوگل]غار از کوهستان خارج شده است
9. She watched the magnificent waterfall cascade down the mountainside.
[ترجمه ترگمان]آبشار با شکوه آبشار را تماشا می کرد
[ترجمه گوگل]او آبشار شگفتانگیز را در کوهستان تماشا کرد
[ترجمه گوگل]او آبشار شگفتانگیز را در کوهستان تماشا کرد
10. An ancient pagoda frowns on the mountainside.
[ترجمه ترگمان]یک pagoda باستانی در دامنه کوه اخم می کند
[ترجمه گوگل]بتکده باستانی بر روی کوه ناله می کند
[ترجمه گوگل]بتکده باستانی بر روی کوه ناله می کند
11. The plane crashed into a mountainside.
[ترجمه ترگمان]هواپیما به طرف کوه سقوط کرد
[ترجمه گوگل]هواپیما به یک کوهستان سقوط کرد
[ترجمه گوگل]هواپیما به یک کوهستان سقوط کرد
12. The lava slurped and bubbled down the mountainside.
[ترجمه ترگمان]گدازه ها سرخ شدند و از کنار کوه سرازیر شدند
[ترجمه گوگل]گدازه ها از بین رفته و در کوهستان حباب انداخته اند
[ترجمه گوگل]گدازه ها از بین رفته و در کوهستان حباب انداخته اند
13. The couple trudged up the dark mountainside.
[ترجمه ترگمان]دو نفر با زحمت از دامنه کوه بالا رفتند
[ترجمه گوگل]این زن و شوهر از کوهستان تاریک عبور کرد
[ترجمه گوگل]این زن و شوهر از کوهستان تاریک عبور کرد
14. Water cascaded down the mountainside.
[ترجمه ترگمان]آب از the سرازیر شد
[ترجمه گوگل]آب در پایین کوهستان قرار دارد
[ترجمه گوگل]آب در پایین کوهستان قرار دارد
15. Huge pipes funnel the water down the mountainside.
[ترجمه ترگمان]لوله های عظیمی از آب به طرف کوه قیف پایین می ایند
[ترجمه گوگل]لوله های عظیم آب را به کوهستان هدایت می کنند
[ترجمه گوگل]لوله های عظیم آب را به کوهستان هدایت می کنند
کلمات دیگر: