کلمه جو
صفحه اصلی

lode


معنی : راهابی، رگه معدن، سنگ طلا، هر چیزشبیه راهابی
معانی دیگر : (کان شناسی)، رگه ی اصلی (که مقدار زیادی فلز داشته و در شکاف آشکاری قرار دارد)، شاهرگه، هرلایه یا رگه ی کانی که به طور آشکار از سنگ های اطرافش قابل تفکیک باشد، کان لایه، load د

انگلیسی به فارسی

( load ) (انگلیس) راه ابی (way water)، رگه معدن،سنگ طلا، هرچیزشبیه راه ابی


لود، راهابی، رگه معدن، سنگ طلا، هر چیزشبیه راهابی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a deposit of a mineral, such as copper ore, that fills a crack in a rock formation.
مشابه: deposit

(2) تعریف: a mass of ore distinct from the surrounding earth or rock.
مشابه: deposit, vein

(3) تعریف: a plentiful source or supply.

• vein of metal ore

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] رگ - رگه
[زمین شناسی] رگه معدنی

مترادف و متضاد

راهابی (اسم)
lode

رگه معدن (اسم)
shoot, lode

سنگ طلا (اسم)
lode

هر چیزشبیه راهابی (اسم)
lode

جملات نمونه

1. The Sharper Image catalog is a mother lode of men's gadgets and toys.
[ترجمه ترگمان]کاتالوگ تصویری Sharper یک رگه مادر از ابزار و ابزار مردان است
[ترجمه گوگل]کاتالوگ تصویری شفاف، یک تکه مادر از وسایل و اسباب بازی های مردانه است

2. We discovered the rich lode bellied out.
[ترجمه ترگمان]ما کشف کردیم که طلا خیلی زود رشد کرده
[ترجمه گوگل]ما غول پیکر غول پیکر را کشف کردیم

3. The region is a mother lode of potential support for his candidacy.
[ترجمه ترگمان]این منطقه یک رگه مادر از حمایت بالقوه برای نامزدی وی است
[ترجمه گوگل]این ناحیه مادری است که حمایت بالقوه از نامزدی او را دارد

4. Lode parameters are used to analyze the stress and the strain of the flange in calendering.
[ترجمه ترگمان]از پارامترهای Lode برای تجزیه و تحلیل تنش و فشار of در calendering استفاده شده است
[ترجمه گوگل]پارامترهای Lode برای تحلیل استرس و فشار سوار فلنج در کالندرینگ استفاده می شود

5. After two decades the game concept of Lode Runner still retains all of its original charm.
[ترجمه ترگمان]بعد از دو دهه مفهوم بازی of هنوز تمام جذابیت اصلی خود را حفظ کرده است
[ترجمه گوگل]پس از دو دهه، مفهوم بازی Lode Runner همچنان تمام جذابیت اصلی خود را حفظ می کند

6. Loggers discovered the region's mother lode of timber in the 1960s and began cutting, especially old-growth pine.
[ترجمه ترگمان]loggers، رگه اصلی درختان را در دهه ۱۹۶۰ کشف کرد و شروع به بریدن، به خصوص کاج کهن سال، کرد
[ترجمه گوگل]چوبگیران در دهه 1960 چوب کاج مادر منطقه را کشف کردند و شروع به بریدن، به خصوص کاج های رشد قدیمی کردند

7. "Here's the mother lode, " he said. Clearing the sand delicately with his fingers, he laid bare a slender baton of bone, barely eight inches long.
[ترجمه ترگمان]گفت: این طلا است ماسه را با انگشتان خود پاک کرد، با انگشتان باریک و باریک استخوان که به زحمت هشت اینچ بود، روی زمین گذاشت
[ترجمه گوگل]او گفت: 'اینجا مادر مادر است ' با پاک کردن شن و ماسه با انگشتانش، او یک بتنی بلند و باریک از استخوان را به سختی هشت اینچ طول می کشد

8. Every year, for example, a mother lode of nitrogen drains into the Mississippi River, mostly from agricultural lands, and pours into the Gulf of Mexico.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، هر ساله، منبع تغذیه از نیتروژن در رودخانه می سی سی پی، بیشتر از زمین های کشاورزی، می ریزد و در خلیج مکزیک می ریزد
[ترجمه گوگل]برای مثال، هر سال، یک گره نیتروژن مادر به رودخانه می سی سی پی، عمدتا از زمین های کشاورزی، و به خلیج مکزیک می رود

9. It was the mother lode of the remaining kakapo population, and it provided conservationists with another opportunity to rehabilitate the species.
[ترجمه ترگمان]این قسمت از جمعیت باقی مانده جمعیت باقی مانده بود، و برای حفاظت از گونه ها فرصت دیگری برای حفاظت از طرفداران حفظ منابع طبیعی فراهم کرد
[ترجمه گوگل]این جزیره مادر از جمعیت باقیمانده کاکاپو بود و طبیعتگرایان با فرصتی دیگر برای احیای این گونه گونه ها را فراهم ساخت

10. The two exceptions are China, the mother lode of Sinic culture, and Vietnam, one of China's oldest disciples, which have yet to join the developed world.
[ترجمه ترگمان]دو استثنا عبارتند از چین، رگه مادر فرهنگ Sinic، و ویتنام که یکی از قدیمی ترین مریدان چین است که هنوز به جهان توسعهیافته ملحق نشده است
[ترجمه گوگل]دو استثناء عبارتند از چین، شاخه مادر فرهنگ سینیک و ویتنام، یکی از قدیمی ترین شاگردان چین که هنوز به جهان توسعه یافته پیوستند

11. "You're moving the largest mother lode imaginable " said former astronaut Rusty Schweickart cofounder of the B612 Foundation an organization dedicated to protecting Earth from asteroid strikes.
[ترجمه ترگمان]یک فضانورد سابق به نام cofounder Schweickart of یکی از بنیانگذاران بنیاد B۶۱۲ که به حفاظت از زمین در برابر حملات شهاب اختصاص دارد، گفت: \"شما بزرگ ترین رگه مادر قابل تصور را انتقال می دهید\"
[ترجمه گوگل]فستیوال سابق، رایست شوییکارت، یکی از بنیانگذاران بنیاد B612، سازمان حفاظت از زمین از حملات سیارک است

12. It has spawned a mother lode of words and phrases that CEOs, financial analysts, and journalists alike have come to rely on to describe most things new in the business world.
[ترجمه ترگمان]آن باعث ایجاد رگه مادر کلمات و عباراتی شده است که مدیران عامل، تحلیلگران مالی و روزنامه نگاران به طور یک سان برای توصیف بیشتر چیزها در دنیای کسب وکار به کار خود ادامه داده اند
[ترجمه گوگل]این مادۀ مادری کلمات و عباراتی را ایجاد کرده است که مدیران اجرایی، تحلیلگران مالی و روزنامه نگاران به طور متقابل به تکیه بر توصیف بیشتر چیزهای جدید در دنیای کسب و کار آمده اند

13. "This was the mother lode, " said Matt Weir, a doctoral candidate in the e-crimes and investigation technology lab at Florida State University, where researchers are also examining the data.
[ترجمه ترگمان]مت Weir، یکی از نامزدهای دکترای خود در آزمایشگاه فن آوری اطلاعات و تحقیقات در دانشگاه ایالتی فلوریدا گفت: \" این نقطه اصلی مادر بود در این تحقیق محققان در حال بررسی داده ها هستند \"
[ترجمه گوگل]مت ویر، کاندیدای دکترا در آزمایشگاه های جرم الکترونیکی و آزمایش فن آوری در دانشگاه ایالتی فلوریدا، جایی که محققان نیز داده ها را بررسی می کنند، گفت: 'این پایگاه مادر بود '

14. A handful of Lode country or main Lode country byway little orebody assume vein, or have the characteristic of balk reappear, compound of branch.
[ترجمه ترگمان]یک مشت از of یا or اصلی main Lode country little vein assume،، the the balk reappear reappear، branch have have، of of of of،،،،،،،،،،،،،،،،، compound compound compound compound compound compound compound compound compound compound compound compound compound compound compound compound compound compound compound compound compound compound compound compound compound compound compound compound compound compound compound compound compound compound compound compound compound compound
[ترجمه گوگل]تعداد انگشت شماری از کشور Lode و یا کشور اصلی Lode از طریق little orebody فرض رگه، یا ویژگی مشخصه balk دوباره ظهور، ترکیب شاخه

پیشنهاد کاربران

lode ( زمین شناسی )
واژه مصوب: رگه سار
تعریف: منطقه ای دارای رگه ها و رگچه ها و نهشته های افشان یا بِرِش های صفحه ای ( planar breccia )


کلمات دیگر: