حفظ کردن، نگه داشتن، نگاه داشتن، از دست ندادن، ابقا کردن
retaining
انگلیسی به فارسی
دیکشنری تخصصی
[عمران و معماری] حایل - نگهدارنده
[برق و الکترونیک] نگه دارنده
[برق و الکترونیک] نگه دارنده
جملات نمونه
1. hassan fired all his servants only retaining two gardeners
حسن نوکرهای خود را بیرون کرد و فقط دو باغبان را نگاه داشت.
پیشنهاد کاربران
نکهداری
حفظ کردن ( نگه داشتن )
کلمات دیگر: