کلمه جو
صفحه اصلی

doorstep


معنی : آستان در، پلکان جلو در
معانی دیگر : پله ی جلوی در، استانه در، پله درگاه

انگلیسی به فارسی

پلکان جلو در، آستانه در


آستانه، آستان در، پلکان جلو در


انگلیسی به انگلیسی

• stair leading from the ground level to a door; (british slang) thick slice of bread
sell door to door; (british slang) wait outside the home of a person for an interview or to take a photograph (usually journalists)
a doorstep is a step on the outside of a building, in front of a door.
stair leading from the ground level to a door

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] پله درگاه

مترادف و متضاد

آستان در (اسم)
sill, doorstep

پلکان جلو در (اسم)
doorstep

جملات نمونه

1. Don't leave your manners on the doorstep.
[ترجمه ترگمان]ادبت را در خانه نگذار
[ترجمه گوگل]رفتارهای خود را در آستانه ترک نگذارید

2. He saw a stranger standing at the doorstep.
[ترجمه لیلا] او یک غریبه را دید که در آستانه در ایستاده بود
[ترجمه ترگمان]یک غریبه را دید که کنار در ایستاده بود
[ترجمه گوگل]او یک غریبه را در آستانه ایستاده بود

3. Don't leave him standing on the doorstep, ask him in!
[ترجمه ترگمان]او را در آستانه در رها نکنید و از او بپرسید!
[ترجمه گوگل]او را در آستان قرار ندهید، از او بپرسید!

4. He stood on the doorstep, straightening his tie.
[ترجمه ترگمان]او در آستانه در ایستاد و کراواتش را صاف کرد
[ترجمه گوگل]او در آستانه ایستاد، راست کراواتش را بالا برد

5. There's a lovely park right on our doorstep.
[ترجمه ترگمان]یک پارک زیبا درست روی در خانه ما هست
[ترجمه گوگل]یک پارک دوست داشتنی در آستانه ما وجود دارد

6. The dog lay panting on the doorstep.
[ترجمه ترگمان]سگ نفس نفس زنان در آستانه در افتاده بود
[ترجمه گوگل]این سگ در آستانه سحابی قرار دارد

7. There is plenty to do on your own doorstep; to look further is a cop-out.
[ترجمه ترگمان]کاره ای زیادی هست که باید انجام بدیم
[ترجمه گوگل]مقدار زیادی در آستانۀ شما وجود دارد؛ به دنبال بیشتر یک جعبه است

8. She just turned up unannounced on my doorstep.
[ترجمه ترگمان]اون فقط بدون اطلاع قبلی جلوی در خونه من ظاهر شد
[ترجمه گوگل]او فقط در آستان من آشکارا اعلام کرد

9. Wow! You've got the beach right on your doorstep !
[ترجمه ترگمان]! وای! تو ساحل رو درست جلوی در گرفتی
[ترجمه گوگل]وای! شما ساحل را درست در آستانه خود قرار داده اید!

10. Completely without warning he turned up on my doorstep with all four children!
[ترجمه ترگمان]کاملا بدون هشدار، با هر چهار بچه در خانه من بود!
[ترجمه گوگل]کاملا بدون هشدار او در آستانه من با تمام چهار فرزند آمد!

11. The couple chatted briefly on the doorstep before going inside.
[ترجمه ترگمان]زوج قبل از رفتن به داخل در خانه با هم گپ زدند
[ترجمه گوگل]زوج قبل از رفتن به داخل به طور خلاصه در آستانه صحبت کرد

12. There she was on my doorstep with child in tow.
[ترجمه ترگمان] اونجا با یه بچه تو خونه من بود
[ترجمه گوگل]در آنجا او در آستانه من بود و با کودک درگیر بود

13. Don't leave them standing on the doorstep - ask them in!
[ترجمه ترگمان]آن ها را کنار در نگذارید و از آن ها بپرسید!
[ترجمه گوگل]آنها را در آستانه ایستاده نگذارید - از آنها بپرسید!

14. I was on the back doorstep shaking out a rug.
[ترجمه ترگمان]در آستانه در ایستاده بودم و قالیچه را تکان می دادم
[ترجمه گوگل]من در آستانه پشت بود که یک فرش را تکان داد

15. Put your empties on the doorstep for the milkman.
[ترجمه ترگمان]empties رو بذار رو در خونه و شیر فروش رو بردار
[ترجمه گوگل]مخزن خود را در آستانۀ شیربان قرار دهید

On the doorsteps, reporters were waiting for the bride and groom.

خبرنگاران در پله‌های جلو در منتظر عروس و داماد بودند.


پیشنهاد کاربران

آستانه ی در
a step in front of an outside door

درب منزل

یک پله یا یکی از مجموعه پله های منتهی از زمین به در.


کلمات دیگر: