کلمه جو
صفحه اصلی

fossil


معنی : فسیل، مربوط بادوار گذشته، سنگ واره
معانی دیگر : آدم قدیمی مسلک، کهنه اندیش، آدم متحجر، سنگواره ای، سنگواره سان، فسیلی، کانی، سنگواره ساز، (در اصل) هر سنگ یا ماده ی کانی استخراج شده، هرچیز سنگ شده

انگلیسی به فارسی

سنگواره، فسیل، مربوط بادوار گذشته


فسیلی، فسیل، مربوط بادوار گذشته، سنگ واره


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the remains or trace of a living organism from an earlier geologic age, embedded in earth or rock.

- Fossils of marine life in the rock showed that the area had once been under water.
[ترجمه ترگمان] فسیل زندگی دریایی در صخره نشان می داد که این منطقه زمانی زیر آب بوده
[ترجمه گوگل] فسیل های زندگی دریایی در سنگ نشان داد که این منطقه یک بار تحت آب بوده است

(2) تعریف: something or someone that is outdated and cannot accommodate new ideas or practices.
صفت ( adjective )
مشتقات: fossillike (adj.)
• : تعریف: of or pertaining to the remains or traces of living organisms of former geologic ages or the earth or rock layers in which such traces are found.

- fossil remains
[ترجمه ترگمان] فسیل
[ترجمه گوگل] فسیلی باقی می ماند
- fossil fuel
[ترجمه ترگمان] سوخت فسیلی
[ترجمه گوگل] سوخت فسیلی

• prehistoric plant or animal remains which have been preserved in the earth's crust; old-fashioned person, something old and outdated
of or pertaining to a fossil; of or pertaining to a prehistoric age; old, ancient; out-of-date
a fossil is the hardened remains of a prehistoric animal or plant, or a print that it leaves in rock.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] فسیل - سنگواره

مترادف و متضاد

فسیل (اسم)
fossil

مربوط بادوار گذشته (صفت)
fossil

سنگواره (صفت)
fossil, fossiliferous

organic remains of a previous time


Synonyms: deposit, eolith, impression, neolith, paleolith, petrifaction, reconstruction, relic, skeleton, specimen, trace


جملات نمونه

1. fossil fuel
سوخت سنگواره ای

2. fossil fuels
سوخت های فسیلی

3. the fossil of a leaf
سنگواره ی یک برگ

4. darwin adduced the fossil record as proof for his theory
داروین از تاریخ فسیل ها برای اثبات نظریه ی خود استفاده کرد.

5. The electricity industry consumes large amounts of fossil fuels.
[ترجمه ترگمان]صنعت برق مقادیر زیادی از سوخت های فسیلی را مصرف می کند
[ترجمه گوگل]صنعت برق مقدار زیادی از سوخت های فسیلی مصرف می کند

6. This fossil may be over million years old.
[ترجمه ترگمان]این فسیل ممکنه بیش از یه میلیون سال داشته باشه
[ترجمه گوگل]این فسیل ممکن است بیش از میلیون سال پیش باشد

7. Fossil fuels have caused irreversible damage to the environment.
[ترجمه ترگمان]سوخت های فسیلی باعث خسارت جبران ناپذیر به محیط زیست شده اند
[ترجمه گوگل]سوخت های فسیلی سبب آسیب برگشت ناپذیر به محیط زیست می شوند

8. Fossil fuels are non-renewable and rapidly running out.
[ترجمه ترگمان]سوخت های فسیلی غیرقابل تجدید هستند و به سرعت در حال اجرا هستند
[ترجمه گوگل]سوخت های فسیلی غیر قابل تجدید و سریع می شوند

9. Fossil records indicate that Africa was the cradle of early human evolution.
[ترجمه ترگمان]فسیل شناسان نشان می دهند که آفریقا مهد تکامل انسان اولیه بوده است
[ترجمه گوگل]سوابق فسیلی نشان می دهد که آفریقا گهواره تکامل اولیه انسان است

10. 93% of our energy comes from fossil fuels.
[ترجمه ترگمان]۹۳ درصد انرژی ما از سوخت های فسیلی تامین می شود
[ترجمه گوگل]93٪ انرژی ما از سوخت های فسیلی است

11. Some natural resources, such as natural gas and fossil fuel, cannot be replaced.
[ترجمه ترگمان]برخی منابع طبیعی مانند گاز طبیعی و سوخت فسیلی نمی توانند جایگزین شوند
[ترجمه گوگل]برخی منابع طبیعی مانند گاز طبیعی و سوخت فسیلی جایگزین نمی شوند

12. The fossil fuels are finite resources.
[ترجمه ترگمان]سوخت های فسیلی منابع محدودی هستند
[ترجمه گوگل]سوخت های فسیلی منابع محدود هستند

13. Our literature teacher is an old fossil.
[ترجمه king.of.gub] معلم ادبیات ما سن زیادی دارد ( معلم ادبیات ما یک مرد پیر است. )
[ترجمه ترگمان]معلم ادبیات ما یک فسیل قدیمی است
[ترجمه گوگل]معلم ادبیات ما یک فسیل قدیمی است

14. These are some of the oldest known fossil remains.
[ترجمه ترگمان]اینها برخی از قدیمی ترین فسیل شناخته شده هستند
[ترجمه گوگل]این ها برخی از قدیمی ترین فسیل شناخته شده باقی مانده است

the fossil of a leaf

سنگ‌واره‌ی یک‌برگ


Those political fossils who wanted to move the country backwards.

آن سنگ‌واره‌های سیاسی که می‌خواستند کشور را به قهقرا ببرند.


fossil fuel

سوخت سنگ‌واره‌ای


پیشنهاد کاربران

فسیل= ( بقایای تاریخی به صورت کوچکتر بر روی معمولا سنگ های کوهستانی یا خاک ها. . . )

Fussil


کلمات دیگر: