کلمه جو
صفحه اصلی

pollutant


معنی : الوده کننده
معانی دیگر : آلوده کننده، آلودگر، آلوده ساز

انگلیسی به فارسی

الوده کننده


آلودگی، الوده کننده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: something that pollutes, esp. a waste substance that makes air, water, or land impure or unhealthy; contaminant.
مشابه: taint

• contaminant, material that soils or dirties
a pollutant is a substance that pollutes water, the air, or the environment.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] آلوده کننده

مترادف و متضاد

الوده کننده (اسم)
contaminant, pollutant, polluter

contaminant


Synonyms: hazardous waste, poison, pollution, toxic waste, toxin


جملات نمونه

1. Sulphur dioxide is a pollutant and a major contributor to acid rain.
[ترجمه ترگمان]گوگرد دی اکسید یک آلاینده بوده و عامل اصلی باران اسیدی است
[ترجمه گوگل]دی اکسید گوگرد آلاینده و عامل اصلی باران اسیدی است

2. The city was overhung with the pollutant smog.
[ترجمه مهرداد پناهی] دود الوده ای شهر را دربرگرفته بود
[ترجمه ترگمان]شهر بر فراز شهر معلق بود و دود غلیظی فضا را فرا گرفته بود
[ترجمه گوگل]شهر با دود سیگار آلوده شد

3. Setting the fees for each pollutant would be highly contentious and beset by political wrangling.
[ترجمه ترگمان]تعیین هزینه ها برای هر آلاینده به شدت مورد نزاع و نزاع سیاسی قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]تعیین هزینهای برای هر آلاینده بسیار متضاد خواهد بود و با مشکالت سیاسی مواجه خواهد شد

4. Economic incentives or disincentives such as pollutant emission charges or taxes should receive more attention than they had received previously.
[ترجمه ترگمان]انگیزه های اقتصادی یا disincentives مانند هزینه های انتشار آلاینده ها و یا مالیات باید توجه بیشتری نسبت به گذشته داشته باشند
[ترجمه گوگل]انگیزه های اقتصادی یا تخفیف هایی نظیر اتهامات ناشی از انتشار آلاینده یا مالیات باید توجه بیشتری را نسبت به قبل دریافت کرده باشند

5. One atmospheric pollutant which has shown dramatic improvement is airborne lead.
[ترجمه ترگمان]یک آلودگی هوا که نشان دهنده بهبود چشمگیر است، هدایت هوایی است
[ترجمه گوگل]یک آلاینده اتمسفر که بهبود قابل توجهی را نشان می دهد، سرب هوایی است

6. Cigarette smoke is just one unhealthy air pollutant which is removed by Rentokil electrostatic air filters.
[ترجمه ترگمان]دود سیگار تنها یک آلودگی هوای ناسالم است که با استفاده از فیلترهای هوای الکترواستاتیک تخلیه می شود
[ترجمه گوگل]سیگار سیگار فقط یک آلاینده هوا ناسالم است که توسط فیلترهای الکترواستاتیک Rentokil حذف می شود

7. One pollutant which has attracted considerable concern in recent years is lead.
[ترجمه ترگمان]یک آلاینده که توجه قابل توجهی را در سال های اخیر به خود جلب کرده است، رهبری است
[ترجمه گوگل]یکی از آلاینده ها که در سال های اخیر نگرانی های زیادی را به خود جلب کرده است، سرب است

8. The river can dilute the small amounts of pollutant discharged by the chemical producer.
[ترجمه ترگمان]این رود می تواند مقادیر کمی آلاینده تخلیه شده توسط تولید کننده شیمیایی را رقیق کند
[ترجمه گوگل]رودخانه می تواند مقدار کمی از آلاینده های تخلیه شده توسط تولید کننده مواد شیمیایی را رقیق کند

9. The pollutant sources of are divided into two kinds: continuous discharging type and intermittence discharging type.
[ترجمه ترگمان]منابع آلاینده of به دو نوع تقسیم می شوند: نوع تخلیه مداوم و نوع تخلیه intermittence
[ترجمه گوگل]منابع آلاینده به دو نوع تخلیه مداوم و نوع تخلیه متناوب تقسیم می شوند

10. The article mainly studies emission characteristics of combustion pollutant after mixing petroleum coke in coal - pulverized boiler.
[ترجمه ترگمان]این مقاله عمدتا به بررسی مشخصه های انتشار گازهای گلخانه ای پس از مخلوط کردن کک نفت در دیگ بخار زغال سنگ می پردازد
[ترجمه گوگل]در این مقاله به طور عمده بررسی ویژگی های انتشار آلاینده های احتراق پس از مخلوط کردن کک نفت در دیگ بخار زغال سنگ زغال سنگ

11. The total pollutant load of rivers into the Lake in Wuxi area is researched and compared with the target of total load control of the Lake.
[ترجمه ترگمان]بار کل آلودگی رودخانه ها به دریاچه in مورد بررسی قرار گرفته و با هدف کنترل کل بار دریاچه مقایسه شده است
[ترجمه گوگل]مجموع بار آلاینده رودخانه ها در دریاچه در منطقه Wuxi مورد بررسی قرار گرفته و با هدف کنترل بار کامل دریاچه مقایسه شده است

12. The Jordan River is pollutant polluted and in danger of going dry.
[ترجمه ترگمان]رودخانه آردن آلودگی است و در معرض خطر خشک شدن قرار دارد
[ترجمه گوگل]رود اردن آلاینده آلوده و در خطر خشک شدن است

13. Incineration or flaring, is used when an organic pollutant can be oxidized to CO 2 and water.
[ترجمه ترگمان]زمانی که یک آلاینده ارگانیک می تواند به ۲ CO و آب اکسید شود، مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]سوزاندن یا فرسایش، هنگامی استفاده می شود که آلاینده های آلی را می توان به CO 2 و آب اکسید کرد

14. Pollutant dispersion close to an urban surface – the BUBBLE tracer experiment.
[ترجمه ترگمان]پراکندگی Pollutant نزدیک به سطح شهری است - آزمایش tracer BUBBLE
[ترجمه گوگل]پراکندگی آلاینده نزدیک به سطح شهری - آزمایش BUBBLE تست کننده

پیشنهاد کاربران

آلاینده

آلاینده هایی که محیط های غیر زنده را آلوده می کند. مثل آلاینده های هوا

pollutant ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: آلاینده
تعریف: ماده یا موجود زنده یا حالتی از انرژی که بوم سازگان را تهدید کند یا بدان آسیب رساند به نحوی که مانع از استفادۀ سودمند از آن در زمان حال یا در آینده شود


کلمات دیگر: