1. dialect songs
سرودهای گویشی (یا محلی)
2. the lori dialect predominates in this area
در این ناحیه گویش لری رواج دارد.
3. lori is a dialect of the persian language
لری یکی از گویش های زبان پارسی است.
4. english is a west germanic dialect
انگلیسی هموند آلمانی باختری است.
5. The proportion of the population still speaking the dialect is very small.
[ترجمه فرانک] بخشی از این جمعیت که هنوز با لهجه صحبت میکنند بسیار کوچک است
[ترجمه ترگمان]نسبت جمعیت هنوز صحبت می کند، گویش بسیار کوچک است
[ترجمه گوگل]نسبت جمعیت هنوز گویش گویش بسیار کوچک است
6. In the fifties, many Italians spoke only local dialect.
[ترجمه ترگمان]در دهه پنجاه، بسیاری از ایتالیایی ها فقط لهجه محلی داشتند
[ترجمه گوگل]در دهه 50 میلادی، بسیاری از ایتالیایی ها تنها گویش محلی صحبت کردند
7. It was difficult to understand the local dialect.
[ترجمه ترگمان]درک لهجه محلی مشکل بود
[ترجمه گوگل]درک زبانی محلی دشوار بود
8. She speaks a dialect, not the Queen's English.
[ترجمه ترگمان]او یک لهجه دارد، نه انگلیسی ملکه
[ترجمه گوگل]او گویشی را می گوید، نه زبان انگلیسی ملکه
9. They began to speak rapidly in dialect.
[ترجمه ترگمان]با لهجه rapidly شروع به صحبت کردند
[ترجمه گوگل]آنها شروع به گفتن سریع در گویش کردند
10. The dialect is spoken principally in the rural areas.
[ترجمه ترگمان]گویش در مناطق روستایی عمدتا گویش می شود
[ترجمه گوگل]این گویش به طور عمده در مناطق روستایی صحبت می شود
11. The people up there speak a Tibetan dialect .
[ترجمه ترگمان]مردم با لهجه تبتی صحبت می کنند
[ترجمه گوگل]مردم آنجا گفتار تبت دارند
12. He wrote a play in a local dialect.
[ترجمه ترگمان]او یک نمایشنامه با لهجه محلی نوشت
[ترجمه گوگل]او یک بازی در یک گویش محلی نوشت
13. A dialect is a form of a language, and every form of any language is a dialect of it.
[ترجمه ترگمان]زبان یک زبان است و هر شکلی از هر زبان یک گویش است
[ترجمه گوگل]یک گویش یک شکل از یک زبان است، و هر شکل هر زبان گویشی از آن است
14. Dialect, accent, lexical choice and grammatical structures are all interpreted by speakers and addressees as signifying status.
[ترجمه ترگمان]Dialect، لهجه، انتخاب لغوی و ساختارهای گرامری همگی به وسیله بلندگو و addressees به عنوان یک وضعیت توصیف می شوند
[ترجمه گوگل]گفتار، لهجه، انتخاب واژگان و ساختارهای دستوری، توسط سخنرانان و مخاطبان به عنوان نشان دهنده وضعیت، تفسیر می شود
15. But dialect features are not errors in this sense at all, but are characteristics of a pupil's native language.
[ترجمه ترگمان]اما ویژگی های لهجه اصلا در این مفهوم اشتباه نیستند، بلکه ویژگی هایی از زبان مادری یک دانش آموز هستند
[ترجمه گوگل]اما ویژگی های لهجه در این زمینه به هیچ وجه اشتباه نیستند، اما ویژگی های زبان مادری دانش آموزان است