کلمه جو
صفحه اصلی

puck


معنی : جن
معانی دیگر : (ورزش هاکی روی یخ) گوی، پاک، بچه جن، کوتوله ی شیطان (robin goodfellow هم می گویند)، بچه شیطان، سیخونک زدن

انگلیسی به فارسی

جن، بچه شیطان، سیخونک زدن


قهرمان، جن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: in ice hockey, the hard rubber disk that players try to hit into the net for goals.

• hard rubber disk used in the sport of hockey; demon, evil spirit
the puck in the game of ice hockey is the small rubber disc that is used instead of a ball.

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] دستگاه ورودی گرافیکی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکار میرود .
[ریاضیات] نشانه گذار

مترادف و متضاد

جن (اسم)
sprite, spook, deuce, goblin, bogie, bogy, bogeyman, elf, jinn, puck, fairy, jinni, fay, urchin, robin goodfellow

جملات نمونه

1. FoxTrax attempts to solve this problem with a puck stuffed with circuit boards and infrared emitters.
[ترجمه ترگمان]FoxTrax برای حل این مشکل با استفاده از گوی پر شده با تخته های مدار و ساطع کننده های مادون قرمز نیز تلاش می کند
[ترجمه گوگل]FoxTrax تلاش می کند تا این مشکل را با یک قهرمان پر شده با تخته های مدار و فرستنده های مادون قرمز حل کند

2. I would have kept that puck.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]من این رکورد را حفظ کردم

3. Granato can also put the puck in the net.
[ترجمه ترگمان]granato نیز می توانند گوی را در تور قرار دهند
[ترجمه گوگل]گراناتو همچنین می تواند توپ را در شبکه قرار دهد

4. Puck was one of only two Real World-ites to be booted out of the house, and we can see why.
[ترجمه ترگمان](Puck)یکی از تنها دو نفر از ites دنیای واقعی بود که از خانه بیرون رانده شده بودند، و ما می توانیم ببینیم که چرا
[ترجمه گوگل]پیک یکی از تنها دو دنیای واقعی بود که از خانه خارج می شود و ما می بینیم که چرا

5. There was a loose puck in front of the net.
[ترجمه ترگمان]یه توپ شل جلوی تور بود
[ترجمه گوگل]یک ضربه آزاد در مقابل خالص وجود داشت

6. We were pretty good with the puck, taking it to the net, but they defended very well also.
[ترجمه ترگمان]ما با گوی خوبی بودیم، آن را به تور بردیم، اما آن ها خیلی خوب از آن ها دفاع کردند
[ترجمه گوگل]ما با رکورد خوب بودیم، آن را به شبکه بردیم، اما آنها نیز بسیار خوب دفاع کردند

7. Fox will try to bring the puck more into the picture tomorrow night with a technological innovation.
[ترجمه ترگمان]فاکس سعی خواهد کرد تا گوی را فردا شب با یک نوآوری تکنولوژیکی وارد تصویر کند
[ترجمه گوگل]فاکس سعی خواهد کرد که فردا شب را با یک نوآوری تکنولوژیک به تصویر بکشاند

8. The puck went straight into the net.
[ترجمه ترگمان]توپ مستقیما وارد تور شد
[ترجمه گوگل]قهرمان مستقیم به داخل خالص رفت

9. Sturm raced with the puck along the right boards and slipped behind Chicago defenseman Eric Weinrich.
[ترجمه ترگمان]sturm با توپ در امتداد صفحه سمت راست حرکت کرد و در پشت سر اریک defenseman لیز خورد
[ترجمه گوگل]استورم با کاپیتان در کنار تخته های راست مبارزه کرد و عقب عقب تر از دفاع قهرمان شیکاگو اریک Weinrich

10. It showed the puck crossing the goal line at 19: 5
[ترجمه ترگمان]آن ها گوی سبقت را از خط دروازه در ساعت ۱۹: ۵ نمایش دادند
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که قهرمان از خط دروازه در 19 5

11. Joseph reacted in time to squeeze the puck in his pads before falling back toward the goal line.
[ترجمه ترگمان]ژوزف به موقع واکنش نشان داد تا گوی را در کف دستش فشار دهد قبل از اینکه به سمت خط هدف برگردد
[ترجمه گوگل]جوزف در زمان واکنش نشان داد تا قبل از عقب رفتن به خط دروازه، توپ را در پد های خود بکشد

12. Since it formed a halo over the puck, did that amount to the same thing?
[ترجمه ترگمان]از وقتی که هاله نورانی بر دور توپ تشکیل شده بود این مبلغ را به یک سان انجام می داد؟
[ترجمه گوگل]از آنجایی که آن را بر روی کلاه تشکیل داد، آیا این مقدار به همان چیزی است؟

13. How often is the puck in each zone? How often does each player actually have it on his stick?
[ترجمه ترگمان]دیسک در هر منطقه چگونه است؟ در حقیقت هر بازیکن آن را در چوب خود دارد؟
[ترجمه گوگل]در هر منطقه چقدر شلوغ است؟ هر بازیکن هر چند وقت یکبار بر روی چوبش چسبیده است؟

14. I would just handle the puck in and out of these empty detergent bottles my dad set up as pylons.
[ترجمه ترگمان]من فقط توپ رو در میارم و از این بطری های خالی که پدرم به سمت حصارها مستقر می شه برمی دارم
[ترجمه گوگل]من فقط می توانم از این بطری های خالص پاک کننده استفاده کنم که پدرم به عنوان پیلون ساخته شده است

پیشنهاد کاربران

گوی ، توپ ( معمولاٌمخصوص ورزش هاکی ، اسکی روی یخ )

توپ ورزش هاکی

( دستگاه ) بی سیم


کلمات دیگر: