کلمه جو
صفحه اصلی

comp


مخفف:، تطبیقی، مقایسه ای، مقایسه کردن، جبران، تاوان، گرد آمده، انباشته، گردآورنده، آهنگساز، انشا، (موسیقی جاز - به ویژه در مورد نوازنده ی پیانو و گیتار) همراه نوازی کردن، (خودمانی - کتاب یا بلیط و غیره) پیشکشی (که معمولا به منظور تبلیغ رایگان داده می شود)، (معمولا جمع) آزمون فراگیر (که معمولا در رشته تخصصی به داوطلبان درجه ی فوق لیسانس و دکتری داده می شود) (examination comprehensive نام کامل آن است)، امتحان جامع، مخفف: تطبیقی، مقایسهای مخفف: مقایسه کردن مخفف: جبران، تاوان مخفف: گرد آمده، پیشکش کردن، امتحان جامع my daughter julie's comps are in may امتحانات جامع دخترم جولی در ماه مه خواهد بود

انگلیسی به فارسی

مخفف: تطبیقی، مقایسه‌ای


مخفف: مقایسه کردن


مخفف: جبران، تاوان


مخفف: گرد‌آمده، انباشته


مخفف: گردآورنده


مخفف: آهنگساز


مخفف: انشا


مخفف: ترکیب


(موسیقی جاز - به‌ویژه درمورد نوازنده‌ی پیانو و گیتار) هم‌‌نوازی کردن


(عامیانه - کتاب یا بلیط و غیره) پیشکشی (که به‌طور معمول به منظور تبلیغ رایگان داده می‌شود)


به عنوان پیشکش دادن، پیشکش کردن، مفت دادن


(به‌طور معمول جمع) آزمون فراگیر (که به‌طور معمول در رشته تخصصی به داوطلبان درجهی فوق لیسانس و دکتری داده می‌شود) (examination comprehensive نام کامل آن است)، امتحان جامع


کامپوننت


انگلیسی به انگلیسی

اختصار ( abbreviation )
(1) تعریف: abbreviation of "compensation."

(2) تعریف: abbreviation of "composition."

(3) تعریف: abbreviation of "comparative."
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: comps, comping, comped
• : تعریف: to play an accompaniment to jazz music, as on a piano or guitar, often of syncopated chords.
مشابه: accompany
اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) a comprehensive examination, as at the end of an academic year, covering all work included in a course during that period of time.
مشابه: comprehensive

• set or arrange type (printing); provide free of charge; provide with a free gift or service; perform an improvised accompaniment for a jazz soloist (music)
electronic machine that performs mathematical calculations and data processing and outputs the results

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] تیغه - شانه
[کامپیوتر] ترکیب ؛ کومپ

جملات نمونه

1. Gerry works for the theater, and gets two comps for every play.
[ترجمه مرسده خدادادی] گِری در تئاتر کار می کند و برای هر نمایش، دو عدد بلیط رایگان دریافت می کند.
[ترجمه ترگمان]گری برای تئاتر کار می کند و برای هر نمایشنامه دو comps دریافت می کند
[ترجمه گوگل]جری برای تئاتر کار می کند و برای هر بازی دو رقمی می گیرد

2. We comped tickets for some of the volunteers.
[ترجمه مرسده خدادادی] ما برای برخی از داوطلبان، بلیط رایگان گرفته ایم.
[ترجمه ترگمان]ما برای برخی از داوطلبان بلیط تهیه کردیم
[ترجمه گوگل]بلیط هایی را برای برخی از داوطلبان تهیه کردیم

3. We have an SWT control (see TagCloud. java in the com. ibm. cademo. sl. comp. cloud package) that we want to expose.
[ترجمه ترگمان]ما کنترل SWT رو داریم جاوه در the ibm cademo sl comp که ما می خوایم افشاگری کنیم …
[ترجمه گوگل]ما یک کنترل SWT داریم (نگاه کنید به TagCloud java در Com ibm cademo sl comp comp cloud package) که ما می خواهیم افشا کنیم

4. A tool measuring the program complexity, D—COMP is briefed in the paper.
[ترجمه ترگمان]یک ابزار اندازه گیری پیچیدگی برنامه، D - COMP در این مقاله خلاصه شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله، یک ابزار اندازه گیری پیچیدگی برنامه، D-COMP خلاصه شده است

5. Lors de ces 29è me Olympiades, la comp é tition s'annonce particuli è rement disput é e.
[ترجمه ترگمان]Lors de ces ۲۹، la e particuli e e rement e e e e e
[ترجمه گوگل]لورس دی سی 29 ساله من المپیک، لامپ کمپانی های خاصی را در اختیار دارد

6. If a comp any traditionally pays out most its profits to its shareholders, it is generally called an income stock.
[ترجمه ترگمان]اگر a به طور سنتی بیشتر سود خود را به سهامداران خود پرداخت کند، به طور کلی یک سهام با درآمد نامیده می شود
[ترجمه گوگل]اگر یک شرکت هرگز به طور سنتی سود خود را به سهامداران پرداخت می کند، معمولا به عنوان سهام درآمد شناخته می شود

7. Sticking pipe has been being a comp 1 icated problem in drilling this area.
[ترجمه ترگمان]در حین حفاری این ناحیه، لوله در حال استفاده از روش تطبیقی ۱ icated بوده است
[ترجمه گوگل]لوله کششی یک مشکل پیچیده در حفاری این منطقه بوده است

8. Many groups offer usable computer programs. The ones under comp.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از گروه ها برنامه های کامپیوتری قابل استفاده را ارایه می کنند آن هایی که تحت حمایت هستند
[ترجمه گوگل]گروه های بسیاری برنامه های کامپیوتری قابل استفاده هستند موارد زیر comp

9. To hide and show your layer comps, just click on the icon on the right side of the layer comp.
[ترجمه ترگمان]برای پنهان کردن و نمایش comps، تنها روی آیکون سمت راست تطبیقی لایه کلیک کنید
[ترجمه گوگل]برای مخفی کردن و نمایش comps لایه خود، فقط با کلیک بر روی آیکون در سمت راست کامپوننت لایه

10. You might also look at the com. ibm. cademo. sl. comp. leadbrow package included with the Lead Manager example for an example.
[ترجمه ترگمان]همچنین ممکن است به com مراجعه کنید ibm cademo sl تطبیقی بسته leadbrow شامل مثال مدیر عامل برای یک مثال بود
[ترجمه گوگل]شما همچنین ممکن است به کام نگاه کنید آی بی ام cademo اسلم کامپوننت بسته بندی leadbrow همراه با نمونه مدیریت سرب به عنوان مثال

11. Comp: I have seldom met him recently.
[ترجمه ترگمان]اخیرا به ندرت او را ملاقات کرده ام
[ترجمه گوگل]کمال من او را به ندرت با او ملاقات کرد

12. Her children go to the local comp.
[ترجمه ترگمان]بچه هایش به تطبیقی محلی می روند
[ترجمه گوگل]بچه هایش به کمپ محلی می روند

13. Comp : Tom did not speak a single word.
[ترجمه ترگمان]تام حتی یک کلمه هم حرف نزد
[ترجمه گوگل]کام تام هیچ کلمه ای را نگفت

My daughter Julie's comps are in May.

امتحانات جامع دخترم، جولی در ماه می خواهد بود.


پیشنهاد کاربران

شانه

گاهی به عنوان مخفف کلمه ی competition به معنای رقابت و مسابقه به کار می رود.



کلمات دیگر: