کلمه جو
صفحه اصلی

indented


دندانه دندانه، کنگره دار، دندان موشی، عقب پرده، تو گذاشته

انگلیسی به فارسی

دندانه دندانه،کنگره دار،دندان موشی،عقب برده،تو گذاشته


انگلیسی به انگلیسی

• dented; grooved; notched; set in from the margin
something that is indented has notches or marks on its edge or its surface.
a word, a line, or a paragraph that is indented, starts further in from the margin than the other lines.
see also indent.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] دندانه ای، کنگره دار

مترادف و متضاد

depressed


Synonyms: set in, sectioned, paragraphed


جملات نمونه

1. an indented coastline
کرانه ی دندانه دندانه

2. an indented lottery ticket
بلیط بخت آزمایی با لبه ی ناصاف بریده شده

3. an indented servant
نوکر ملزم به خدمت (طبق قرارداد)

4. they indented on the governor for food
آنان برای غذا به فرماندار عرضحال نوشتند.

5. an indented stick
چوب خط

6. the tip of the wall was regularly indented
سر دیوار دارای دندانه های منظمی بود.

7. The first line of each paragraph should be indented.
[ترجمه ترگمان]خط اول هر پاراگراف باید فاصله گذاری باشد
[ترجمه گوگل]خط اول هر پاراگراف باید متناقض باشد

8. We indented for the engine spares last month.
[ترجمه ترگمان]ما باید برای the موتور ماه گذشته حاشیه داشته باشیم
[ترجمه گوگل]ما در ماه گذشته برای قطعات موتور خریداری کردیم

9. Sheer terror shadowed her indented eyes, and yet never would she be caught.
[ترجمه ترگمان]وحشت Sheer در چشمانش سایه افکنده بود، و با این حال هرگز او را دستگیر نمی کردند
[ترجمه گوگل]ترور شدید چشم هایش را تکان داد و هرگز او را نمی گرفت

10. Press Alt-Z to activate the macro for double-spaced indented paragraphs.
[ترجمه ترگمان]کلید Alt - Z را فشار دهید تا ماکرو را برای پاراگراف های دارای فاصله دو تایی فعال کند
[ترجمه گوگل]Alt-Z را فشار دهید تا ماکرو را برای پاراگراف های فاصله دو طرفه فعال کنید

11. Long quotations, for example, should be indented from both the left and right margins.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، نقل قول های طولانی باید حاشیه سمت چپ و راست باشد
[ترجمه گوگل]برای مثال، نقل قول های بلند باید از هر دو حاشیه چپ و راست جدا شوند

12. When you want to use an indented paragraph format, you have sev-eral options.
[ترجمه ترگمان]زمانی که می خواهید از فرمت پاراگراف سطر استفاده کنید، گزینه های متعددی را در اختیار دارید
[ترجمه گوگل]وقتی میخواهید از یک فرمت پاراگراف استفاده کنید، گزینههای Sev eral را دارید

13. The paragraphs are indented, usually five spaces from the left-hand margin.
[ترجمه ترگمان]بندها باید حاشیه دار باشند، معمولا پنج فاصله از حاشیه چپ
[ترجمه گوگل]پاراگرافها معمولا با فاصله پنج طرفه از حاشیه چپ خالی است

14. Pressing the F4 key creates an indented, temporary left margin.
[ترجمه ترگمان]فشار دادن کلید F۴، حاشیه سمت چپ موقتی را ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]با فشار دادن کلید F4 یک حاشیه موقت چپ و راست ایجاد می شود

15. There are long indented coastlines in the South Sea.
[ترجمه ترگمان]خطوط ساحلی بلندی در دریای جنوب وجود دارند
[ترجمه گوگل]خط ساحلی طولانی در دریای جنوبی وجود دارد

16. The subsequent ventral arm plates are pentagonal to bell shaped, separated with a wide curved distal edge and indented lateral edges.
[ترجمه ترگمان]صفحات شکمی بعدی به شکل پنج ضلعی هستند و با لبه پهن دور و لبه های جانبی حاشیه دار جدا می شوند
[ترجمه گوگل]صفحات بازوی بعدی جناغی به شکل زنگ نگاتیو پانتاگنال است، با یک لبه دندانه ای منحنی گسترده و لبه های جانبی جانبی جدا شده اند

پیشنهاد کاربران

حاشیه در علائم نوشتاری ( معمولا در ابتدای پاراگراف )

دارای پس رفتگی و پیش رفتگی

در پژوهش
تورفته

شیار دار

در کدنویسی: تورفتگی، ایجاد فاصله به سمت داخل


کلمات دیگر: