کلمه جو
صفحه اصلی

homeomorphism


(تشابه ساختمان و شکل به ویژه تشابه ساختارهای بلورین موادی که ترکیب شیمیایی آنها با هم فرق دارد) جوردیسی، همریختی

انگلیسی به فارسی

(تشابه ساختمان و شکل به‌ویژه تشابه ساختارهای بلورین موادی که ترکیب شیمیایی آنها با هم فرق دارد) جوردیسی، همریختی


هومومورفیسم


دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] همانریختی، همسانی، همسان ریختی، نگاشت توپولوژیک

جملات نمونه

1. The definition of operator homeomorphism mapping, together with its characterizations, is given in this paper.
[ترجمه ترگمان]تعریف نگاشت هم ریختی اپراتور، همراه با مشخصه آن، در این مقاله ارایه شده است
[ترجمه گوگل]تعریف نقشه برداری هومومورفیک اپراتور، همراه با خصوصیات آن، در این مقاله ارائه شده است

2. The results for differentiable homeomorphism are extended.
[ترجمه ترگمان]نتایج for differentiable نیز تعمیم داده می شوند
[ترجمه گوگل]نتایج هومورفیسم متمایز گسترش یافته است

3. By using homeomorphism method and the extended inverse function theorem, the existence and uniqueness of the solution for the semi-linear pseudoparabolic equations is obtained.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از روش هم ریختی و قضیه تابع معکوس extended، وجود و یگانگی راه حل برای معادلات نیمه خطی نیمه خطی بدست می آید
[ترجمه گوگل]با استفاده از روش هومومورفیسم و ​​قضیه تابع تابع معکوس توسعه یافته، وجود و منحصر به فرد راه حل معادلات نیمه خطی pseudoparabolic بدست می آید

4. So studying continuous and homeomorphism on the mapping of quotient spaces plays the vital role to study their nature and we may obtain the very good conclusion and the application of it.
[ترجمه ترگمان]بنابراین مطالعه مستمر و هم ریختی میان نگاشت فضاهای خارج قسمت نقش حیاتی را برای مطالعه ماهیت آن ها ایفا می کند و ممکن است نتیجه بسیار خوب و کاربرد آن را بدست آوریم
[ترجمه گوگل]بنابراین مطالعه پیوسته و هومومورفیسم بر روی نقشه برداری از فضاهای فضایی، نقش حیاتی برای مطالعه طبیعت آنها را بازی می کند و ممکن است نتیجه بسیار خوبی و کاربرد آن را بدست آوریم

5. Homeomorphism mapping, conformal mapping and quasiconfor -mal mapping are close related with analytic functions.
[ترجمه ترگمان]نگاشت homeomorphism، نگاشت همدیس و نقشه برداری quasiconfor با توابع تحلیلی به هم نزدیک هستند
[ترجمه گوگل]نقشه برداری هومومورفیسم، نقشه برداری conformal و quasiconfor-mapping نزدیک با تابع تجزیه و تحلیل نزدیک هستند

6. In this paper, we investigate the homeomorphism for contract - condensing mappings and monotone mappings by using topological degree.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، ما هم ریختی ها برای نگاشت های نگاشت با تراکم قراردادی و نگاشت های یکنواخت را با استفاده از درجه توپولوژیک بررسی می کنیم
[ترجمه گوگل]در این مقاله، ما به بررسی هومیومورفیسم قرارداد - نقشه کشی و نقشه برداری یکنواخت با استفاده از درجه توپولوژیکی می پردازیم

7. The basic mappings between two L—interval valued fuzzy filter spaces are introduced and studied in a very systematic way, such as continuous mapping, open mapping and homeomorphism.
[ترجمه ترگمان]نگاشت های پایه بین دو فاصله L - فاصله برای فضاهای فیلتر فازی به روش بسیار اصولی مانند نقشه برداری پیوسته، نقشه برداری باز و هم ریختی، معرفی و مورد مطالعه قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]مقادیر اساسی بین دو فضای L-فازی محاسبه شده فضاهای فازی فازی با روش بسیار سیستماتیک، مانند نقشه پیوسته، نقشه برداری باز و هومورفیسم، مورد بررسی و بررسی قرار می گیرند

8. In this paper, chaos behavior of two - dimensional differentiable homeomorphism is discussed. A sufficient condition which is easy to check is given.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله رفتار آشفتگی یک هم ریختی میان دو بعدی مورد بحث قرار گرفته است شرط کافی است که کنترل آن آسان باشد
[ترجمه گوگل]در این مقاله، رفتار هرج و مرج هومیو مورفیسم متمایز دو بعدی مورد بحث قرار گرفته است شرایط کافی است که برای بررسی آسان است

9. In this paper we give the properties and structure of eigenfunctions and eigenvalues of the weakly ergodic homeomorphism on compact system.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، ما خواص و ساختار of و مقادیر ویژه of weakly را بر روی سیستم فشرده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله خواص و ساختار ویژگی های خاص و مقادیر ویژه هومومورفیسم ضعیف ergodic بر روی سیستم جمع می دهیم

پیشنهاد کاربران

homeomorphism ( ریاضی )
واژه مصوب: همسان ریختی
تعریف: تناظری یک به یک و پیوسته بین دو فضای توپولوژیکی که وارون آن هم پیوسته باشد


کلمات دیگر: