1. this policy is an incentive rather than a discouragement to corruption
این سیاست مشوق فساد است نه بازدارنده ی آن.
2. for some people money is a major incentive
برای برخی از مردم،پول انگیزه ی بزرگی است.
3. You get a big salary incentive and free board and lodging too.
[ترجمه ترگمان]شما یک محرک حقوقی بزرگ و همچنین غذا و غذا دریافت می کنید
[ترجمه گوگل]شما مشوق حقوق و دستمزد عالی و محل اقامت نیز دریافت می کنید
4. The most direct financial incentive to prevent rubbish is to charge people by the amount of rubbish they put out.
[ترجمه ترگمان]اصلی ترین محرک مالی برای جلوگیری از زباله ها این است که مردم را با مقدار زباله که از بین می برند، شارژ کند
[ترجمه گوگل]مستقیم ترین انگیزه مالی برای جلوگیری از زباله این است که مردم را با مقدار زباله ای که آنها خرج کرده اند بپردازند
5. As an added incentive, there's a bottle of champagne for the best team.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک انگیزه اضافه، یک بطری شامپاین برای بهترین تیم وجود دارد
[ترجمه گوگل]به عنوان یک انگیزه اضافه شده، یک بطری شامپاین برای بهترین تیم وجود دارد
6. Neither side would have an incentive to start a war. Ergo, peace would reign.
[ترجمه ترگمان]هیچ کدام از طرفین انگیزه ای برای شروع جنگ ندارند بنابراین صلح حکمفرما خواهد شد
[ترجمه گوگل]هیچ یک از طرفین انگیزه ای برای آغاز جنگ نخواهند داشت ارگو، صلح سلطنت خواهد کرد
7. The company operates a share incentive scheme for its workers.
[ترجمه ترگمان]شرکت یک طرح مشوق مشترک برای کارگران خود عمل می کند
[ترجمه گوگل]این شرکت یک طرح مشوق سهم برای کارگران خود دارد
8. A little bonus will give the employees an incentive to work harder.
[ترجمه ترگمان]یک پاداش کوچک به کارمندان انگیزه می دهد که سخت تر کار کنند
[ترجمه گوگل]جایزه کوچکی به کارکنان انگیزه ای برای کار سخت تر می دهد
9. The emphasis is on the carrot of incentive rather than the stick of taxes.
[ترجمه ترگمان]تاکید بر روی هویج انگیزه به جای استفاده از عصا است
[ترجمه گوگل]تاکید بر هویج انگیزه به جای چوب مالیات است
10. She had the added incentive of being within reach of the world record.
[ترجمه ترگمان]او انگیزه اضافی برای رسیدن به رکورد جهانی داشت
[ترجمه گوگل]او انگیزه بیشتری برای دسترسی به رکورد جهانی داشت
11. There will be a major incentive among TV channels to keep standards up.
[ترجمه ترگمان]یک انگیزه بزرگ در بین کانال های تلویزیونی وجود خواهد داشت تا استانداردها را حفظ کند
[ترجمه گوگل]در میان کانال های تلویزیونی، یک محرک عمده برای حفظ استانداردها وجود خواهد داشت
12. Bonus payments provide an incentive to work harder.
[ترجمه ترگمان]پرداخت های Bonus انگیزه بیشتری برای کار دارند
[ترجمه گوگل]پرداخت پاداش انگیزه ای برای کار سخت تر است
13. There is an added incentive for you to buy from our catalogue-a free gift with every purchase.
[ترجمه ترگمان]یک انگیزه اضافی برای شما برای خرید از کاتالوگ ما وجود دارد - یک هدیه مجانی با هر خرید
[ترجمه گوگل]یک انگیزه اضافه برای خرید از کاتالوگ ما - یک هدیه رایگان با هر خرید وجود دارد
14. Awards provide an incentive for young people to improve their skills.
[ترجمه ترگمان]این جوایز مشوقی برای جوانان جهت بهبود مهارت هایشان را فراهم می کنند
[ترجمه گوگل]جوایز انگیزه برای جوانان برای بهبود مهارت های خود را فراهم می کنند