کلمه جو
صفحه اصلی

homomorphism


هم شکلی، همدیسی، هم ریختی، (زیست شناسی) جور ریختی، همدیسی برونی (هم شکل ولی از نظر ساختمان داخلی و اصل و عملکرد متفاوت)، (گیاه شناسی) همانندی (از نظر شکل و اندازه) (homomorphy هم می گویند)

انگلیسی به فارسی

homomorphism


هم شکلی، همدیسی، همریختی


(زیست‌شناسی) جور ریختی، همدیسی برونی (همشکل ولی از نظر ساختمان داخلی و اصل و عملکرد متفاوت)


(گیاه‌شناسی) همانندی (از نظر شکل و اندازه) (homomorphy هم می‌گویند)


(جانورشناسی) شباهت میان لیسهی حشره و خود حشره


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: homomorphic (adj.), homomorphous (adj.), homomorphy (n.)
• : تعریف: similarity or resemblance of size, form, or appearance.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] هم شکلی، همسانی، هم ساختمانی، هم ریختی

پیشنهاد کاربران

homomorphism ( ریاضی )
واژه مصوب: همریختی
تعریف: تابعی از یک دستگاه جبری به دستگاهی جبری از همان نوع که عمل های جبری را حفظ می‏کند


کلمات دیگر: