کلمه جو
صفحه اصلی

horizontal integration

انگلیسی به فارسی

ادغام افقی


انگلیسی به انگلیسی

• integrative of companies that have similar ranges of activity in production and marketing

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] ترکیب دو یا چند فایل نقشهای رایانهای مجاور به صورتی که فایل نقشهای حاصله از نظر توپولوژیکی پیوسته باشد.
[ریاضیات] ادغام افقی

جملات نمونه

1. Hospital groups can be grouped into 2 types- horizontal integration and vertical integration.
[ترجمه ترگمان]گروه های بیمارستانی می توانند به دو نوع ادغام عمودی و انتگرال گیری عمودی گروه بندی شوند
[ترجمه گوگل]گروه های بیمارستان را می توان به دو نوع ادغام افقی و ادغام عمودی تقسیم کرد

2. The result of correlation analysis was as follows: Horizontal integration is the key factor to influence the speed of new product development.
[ترجمه ترگمان]نتیجه تجزیه و تحلیل همبستگی به شرح زیر است: ادغام افقی عامل کلیدی برای تاثیرگذاری بر سرعت توسعه محصول جدید است
[ترجمه گوگل]نتیجه تجزیه و تحلیل همبستگی به شرح زیر است: ادغام افقی عامل کلیدی است که بر سرعت توسعه محصول جدید اثر می گذارد

3. Integration consists of vertical integration and horizontal integration .
[ترجمه ترگمان]ادغام شامل ادغام عمودی و انتگرال گیری افقی است
[ترجمه گوگل]ادغام شامل ادغام عمودی و ادغام افقی است

4. Finally on the retail enterprises horizontal integration strategy (that is, supply chain integration and management) to be discussed and put forward their point of view.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، در مورد شرکت های خرده فروشی استراتژی یکپارچه سازی افقی (یعنی، یکپارچه سازی زنجیره تامین و مدیریت)باید مورد بحث و بررسی قرار گیرد و نقطه نظر خود را مطرح کند
[ترجمه گوگل]در نهایت در مورد شرکت های خرده فروشی استراتژی یکپارچه سازی افقی (یعنی، ادغام و مدیریت زنجیره تامین) مورد بحث و قرار دادن نقطه نظر خود را

5. Interoperability is essential to horizontal integration and to service oriented architectures.
[ترجمه ترگمان]قابلیت هم کاری برای ادغام افقی و معماری های خدمات گرا ضروری است
[ترجمه گوگل]قابلیت همکاری برای ادغام افقی و معماری سرویس گرا ضروری است

6. Horizontal mergers can be viewed as horizontal integration of firms in a market or across markets.
[ترجمه ترگمان]ادغام افقی می تواند به عنوان ادغام افقی شرکت ها در یک بازار یا در میان بازارها دیده شود
[ترجمه گوگل]ادغام افقی می تواند به عنوان یکپارچه سازی افقی شرکت ها در یک بازار یا در سراسر بازار مشاهده شود

7. The strategic choice of horizontal integration management mode is to cultivate enterprise core competence under the environment of Supply China Management, and carry out outsourcing strategy.
[ترجمه ترگمان]انتخاب استراتژیک شیوه مدیریت یکپارچه سازی افقی، پرورش توانایی اصلی شرکت تحت محیط مدیریت زنجیره تامین، و اجرای استراتژی برون سپاری است
[ترجمه گوگل]انتخاب استراتژیک مدیریت حالت یکپارچه افقی، ارتقاء شایستگی اصلی شرکت در محیط مدیریت عرضه چین و انجام استراتژی برون سپاری است

8. Integration strategy in financing industry includes horizontal integration, vertical integration and blended integration.
[ترجمه ترگمان]استراتژی ادغام در صنعت تامین مالی شامل یکپارچه سازی افقی، ادغام عمودی و ادغام ترکیبی است
[ترجمه گوگل]استراتژی ادغام در صنعت مالی شامل ادغام افقی، ادغام عمودی و یکپارچگی ترکیبی است

9. Economies of scope refer to the potential cost advantages likely to arise via diversifying strategies involving horizontal integration in particular.
[ترجمه ترگمان]اقتصادهای دامنه به مزایای بالقوه هزینه که ممکن است از طریق متنوع سازی استراتژی های مربوط به یکپارچگی افقی به طور خاص ایجاد شوند اشاره می کنند
[ترجمه گوگل]اقتصاد محدوده به مزایای هزینه بالقوه ای که احتمالا بوجود می آید از طیف گسترده ای از استراتژی هایی که شامل ادغام افقی به طور خاص است، به وجود می آید

10. The most successful forms of technology transfer involve a complex blend of both vertical and horizontal integration.
[ترجمه ترگمان]The اشکال انتقال تکنولوژی ترکیبی پیچیده از ترکیب عمودی و افقی است
[ترجمه گوگل]موفق ترین شکل های انتقال تکنولوژی شامل یک ترکیب پیچیده از ادغام عمودی و افقی است

11. The fifth part: Discusses a assets restructuring case: Delong's mode of horizontal integration. "
[ترجمه ترگمان]بخش پنجم: بحث درباره مورد بازسازی دارایی ها: مد delong از یکپارچگی افقی
[ترجمه گوگل]قسمت پنجم: یک مورد بازسازی دارایی را مورد بحث قرار می دهد: حالت ادغام افقی Delong '

12. In the background of economic globalization[Sentence dictionary], there are vertical separation and horizontal integration on value chain.
[ترجمه ترگمان]در زمینه جهانی شدن اقتصادی [ فرهنگ لغت نامه ]، جداسازی عمودی و ادغام افقی روی زنجیره ارزش وجود دارد
[ترجمه گوگل]در پس زمینه جهانی سازی اقتصادی [فرهنگ اصطلاحات]، جدایی عمودی و ادغام افقی در زنجیره ارزش وجود دارد

13. It is found by study that the core content and its attributes of certain advantage of retail enterprises' ownership decide that its horizontal integration may be boundless in theory.
[ترجمه ترگمان]این تحقیق با مطالعه نشان می دهد که محتوای اصلی و ویژگی های آن از مزیت خاص شرکت های خرده فروشی تصمیم گیری می کند که ادغام افقی آن ممکن است در تیوری boundless باشد
[ترجمه گوگل]با مطالعه نشان می دهد که محتوای اصلی و ویژگی های آن از مزیت خاص مالکیت شرکت های خرده فروشی تصمیم می گیرند که یکپارچگی افقی آن در نظریه بی حد و حصر باشد

14. This competitive advantage arises in part from vertical and horizontal integration with foreign affiliates.
[ترجمه ترگمان]این مزیت رقابتی در بخشی از ادغام عمودی و افقی با وابستگان خارجی ایجاد می شود
[ترجمه گوگل]این مزیت رقابتی بخشی از یکپارچگی عمودی و افقی با وابستگان خارجی است

15. The drastic changing business environment turned the supplier management to a very important part of enterprise horizontal integration.
[ترجمه ترگمان]تغییر شدید محیط کسب وکار باعث شد که مدیریت تامین کننده به بخش بسیار مهمی از یکپارچگی افقی شرکت تبدیل شود
[ترجمه گوگل]محیط کسب و کار تغییر پذیری شدید مدیریت عرضه کننده را به بخش بسیار مهمی از ادغام افقی سازمانی تبدیل کرد

دانشنامه عمومی

ادغام افقی؛ فرایندی که طی آن یک شرکت شرکت های تولیدی رقیب خود را می خرد و تحت مالکیت خود در می آورد.



کلمات دیگر: