کلمه جو
صفحه اصلی

hyperbola


معنی : هذلولی، قسع زائد
معانی دیگر : (هندسه) هذلولی

انگلیسی به فارسی

(هندسه) هُذلولی، قسع زائد


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a conic section consisting of two identical but opposite curves, which may be defined as the set of all points in a plane such that the distances of each point to two defined foci have a constant difference.

• curve consisting of two separate branches (geometry)
a hyperbola is a smooth curve that gets steeper or flatter at a constant rate; a technical term in mathematics.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] هذلولوی
[آمار] هذلولی

مترادف و متضاد

هذلولی (اسم)
hyperbola

قسع زائد (اسم)
hyperbola

جملات نمونه

1. According to the relationship between hyperbola and its normal, the analytic equation is discussed.
[ترجمه ترگمان]با توجه به رابطه بین hyperbola و نرمال بودن آن، معادله تحلیلی مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]با توجه به رابطه بین هیپربول و عادی آن، معادله تحلیلی مورد بحث قرار گرفته است

2. This curve resembles the unifoliate hyperbola in maths.
[ترجمه ترگمان]این منحنی شبیه the hyperbola در ریاضیات است
[ترجمه گوگل]این منحنی شبیه به یک هیپربول یکپارچه در ریاضیات است

3. Another is to intenerate the input vectors by hyperbola tangent function.
[ترجمه ترگمان]یکی دیگر استفاده از بردارهای ورودی با تابع تانژانت داخلی است
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از این است که بردارهای ورودی را با استفاده از تنگستن هیبرال افزایش دهیم

4. The duncan - Zhang E - B hyperbola model includes seven parameters.
[ترجمه ترگمان]مدل duncan - ژانگ E - B شامل هفت پارامتر است
[ترجمه گوگل]مدل دانکن-ژانگ E-B هیپربول شامل هفت پارامتر است

5. This paper discusses the drawing of hyperbola normal through a point outside the hyperbola and points out the unsolvability of geometric drawing method and the unintegrality of optimization method.
[ترجمه ترگمان]این مقاله در مورد کشش of از طریق یک نقطه خارج از hyperbola بحث می کند و the روش ترسیم هندسی و روش بهینه سازی روش بهینه سازی را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این مقاله در مورد نقص عضلات هیپرگلیک از طریق یک نقطه خارج از هیپربول بحث می کند و از عدم حل مسئله روش رسم هندسی و عدم هماهنگی روش بهینه سازی اشاره می کند

6. Construct hyperbola and the ellipse by taking the inversion.
[ترجمه ترگمان]hyperbola بسازید و بیضی را با انجام وارونگی بسازید
[ترجمه گوگل]ساختن هیپربولا و بیضی با استفاده از معکوس شدن

7. A hyperbola approaches but does not meet its asymptote.
[ترجمه ترگمان]یک رویکرد hyperbola اما با asymptote مواجه نمی شود
[ترجمه گوگل]یک رویکرد هیپربولا است، اما هیچ نشانه ای ندارد

8. Its hyperbola ferroconcrete appearance became the typical symbol of power station.
[ترجمه ترگمان]ظاهر hyperbola آن به نماد معمول ایستگاه قدرت تبدیل شد
[ترجمه گوگل]ظاهر بتنی هیبربال آن نماد معمول نیروگاه بود

9. The demand curve is thus an equilateral hyperbola.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه منحنی تقاضا به شکل مثلث متساوی الاضلاع است
[ترجمه گوگل]بنابراین منحنی تقاضا یک هیبرالی برابر است

10. Whereas the extremities of a parabola become parallel to its major axis, the asymptotes of a hyperbola cross one another.
[ترجمه ترگمان]در حالی که قسمت های انتهایی یک سهمی به موازات محور اصلی خود قرار می گیرند، asymptotes صلیب hyperbola از یکدیگر عبور می کنند
[ترجمه گوگل]در حالیکه اندامهای یک پارابولا با محور اصلی خود موازی هستند، نامتقارن یک هیپربولار یکدیگر را متقابلا می کنند

11. The departure leg would be the mirror image of the inbound path ( a hyperbola or parabola ).
[ترجمه ترگمان]پای ترک تصویر آینه ای همان مسیر ورودی (یک hyperbola یا سهمی متحرک)خواهد بود
[ترجمه گوگل]پایه خروج می تواند تصویر آینه مسیر ورودی (یک هیپربول یا پارابولا) باشد

12. This paper analyses the causes of the angle of release, incidence angle and the hyperbola from the biomechanics of angle, research the influence and affect to the shooting baskets rate.
[ترجمه ترگمان]این مقاله علل زاویه آزادی، زاویه تابش و the را از زاویه زاویه، تحقیق تاثیر و تاثیر بر نرخ سبد عکاسی را تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله علل زاویه انتشار، زاویه برش و هیپربول را از زیستمکانیک زاویه، تحلیلی و تأثیر آن بر نرخ بوته های تیراندازی بررسی می کند

13. Results The difference values calculated were various with the arch form, the sequence was oval, round, parabola, catenuliform, and hyperbola from big difference to smell.
[ترجمه ترگمان]نتایج مقادیر اختلاف محاسبه شده با شکل قوس متفاوت بودند، توالی بیضی، گرد، parabola، catenuliform و hyperbola از تفاوت بزرگ به بو بود
[ترجمه گوگل]نتایج مقادیر مختلف محاسبه شده با فرم قوس متفاوت بود، توالی تخم مرغی، دور، پارابولا، شکل کانتینولی و هیپربولا از تفاوت بزرگ تا بوی متفاوت بود

14. The change of the flue temperature in a coking period is a hyperbola. Two undulances of the hyperbola change with the operating sequence, overhaul schedule and the direction changed period.
[ترجمه ترگمان]تغییر درجه حرارت لوله در یک دوره زمانی یک hyperbola است دو مرحله از تغییر hyperbola با توالی عملیاتی، برنامه ریزی تعمیر و مرور و جهت تغییر جهت تغییر می کند
[ترجمه گوگل]تغییر درجه حرارت دودکش در یک دوره کسور، یک هیپربول است دو ناخودآگاه هیبرالی با دنباله عملیاتی تغییر می کند، برنامه تعمیرات اساسی و جهت تغییر دوره را تغییر می دهد

15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

پیشنهاد کاربران

مکان هندسی نقاطى از صفحه که تفاضل فواصل شان از دو نقطه ثابت به نام کانون برابر مقدار ثابتى باشد . این مقدار ثابت فاصله دو راس مى باشد به زبان ریاضى :
|MF - M'F|=2a|


کلمات دیگر: