weakly dominant strategy ( اقتصاد )
واژه مصوب: راهبرد ضعیف غالب
تعریف: راهبردی که بتواند مستقل از بازی دیگر بازیگران، منفعتی دست کم برابر با دیگر راهبردها به بازیگر برساند
واژه مصوب: راهبرد ضعیف غالب
تعریف: راهبردی که بتواند مستقل از بازی دیگر بازیگران، منفعتی دست کم برابر با دیگر راهبردها به بازیگر برساند