(خودمانی) آدم عجیب و غریب، آدم غیرعادی (weirdie هم می گویند)
weirdo
(خودمانی) آدم عجیب و غریب، آدم غیرعادی (weirdie هم می گویند)
انگلیسی به فارسی
عصبانی
(عامیانه) آدم عجیب و غریب، آدم غیرعادی (weirdie هم میگویند)
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
حالات: weirdos
حالات: weirdos
• : تعریف: (slang) an abnormal or odd person.
• weird person; creepy and possibly dangerous person (offensive slang)
if you call someone a weirdo, you mean that they behave in a strange and peculiar way; an informal word.
if you call someone a weirdo, you mean that they behave in a strange and peculiar way; an informal word.
مترادف و متضاد
Synonyms: case, character, crackpot, eccentric, flake, fruitcake, geek, misfit, nutcase, odd bird, screwball, strange bird
freak, oddball
جملات نمونه
1. What did he mean by that? Weirdo!
[ترجمه ترگمان]منظورش چی بود؟ عجیب غریب
[ترجمه گوگل]منظور او چیست؟ Weirdo!
[ترجمه گوگل]منظور او چیست؟ Weirdo!
2. Jenny's going out with a real weirdo.
[ترجمه Nill] جنی با یه آدم عجیب غریب میره بیرون.
[ترجمه ترگمان]جنی داره با یه عجیب غریب رفتار می کنه[ترجمه گوگل]جنی بیرون می رود با خنده واقعی
3. At primary school I was the weirdo in the corner with the funny little thingy.
[ترجمه ترگمان]در مدرسه ابتدایی من اون خل و چل اون گوشه با اون چیزای مسخره عجیب و غریب بودم
[ترجمه گوگل]در مدرسه ابتدایی، در گوشه ای با عجیب و غریب و کمی خنده دار بود
[ترجمه گوگل]در مدرسه ابتدایی، در گوشه ای با عجیب و غریب و کمی خنده دار بود
4. The weirdo in the hat, whoever he might be, is the weirdo in the hat.
[ترجمه ترگمان]مرد غریب کلاه، هر کی که ممکنه باشه کلاه weirdo
[ترجمه گوگل]عجیب و غریب در کلاه، هر کس که ممکن است، عجیب در کلاه است
[ترجمه گوگل]عجیب و غریب در کلاه، هر کس که ممکن است، عجیب در کلاه است
5. If the weirdo had kicked her out, well and good.
[ترجمه ترگمان]اگر the او را بیرون انداخته بود، خوب و خوب
[ترجمه گوگل]اگر خندید، او را لگد زد، خوب و خوب بود
[ترجمه گوگل]اگر خندید، او را لگد زد، خوب و خوب بود
6. There's a weirdo who stands in front of the store and talks to himself.
[ترجمه ترگمان]یه weirdo که جلوی فروشگاه ایستاده و با خودش صحبت می کنه
[ترجمه گوگل]یک روحیه وجود دارد که در مقابل فروشگاه قرار دارد و با خود صحبت می کند
[ترجمه گوگل]یک روحیه وجود دارد که در مقابل فروشگاه قرار دارد و با خود صحبت می کند
7. You want some weirdo skulking around the aisles, spraying toxic chemicals all over the place?
[ترجمه ترگمان]تو می خوای یه آدم خل و چل توی راهرو پرسه بزنه و مواد شیمیایی سمی رو همه جا پخش کنه؟
[ترجمه گوگل]شما می خواهید برخی از عصبانی شدن در اطراف راهرو ها، پاشش مواد شیمیایی سمی در سراسر محل؟
[ترجمه گوگل]شما می خواهید برخی از عصبانی شدن در اطراف راهرو ها، پاشش مواد شیمیایی سمی در سراسر محل؟
8. Everybody is somebody's else's weirdo. Scott Adams
[ترجمه ترگمان] همه عجیب غریبه اسکات آدامز
[ترجمه گوگل]همه چیز عجیب و غریب دیگران است اسکات آدامز
[ترجمه گوگل]همه چیز عجیب و غریب دیگران است اسکات آدامز
9. I dont know! A weirdo! They just kept breathing really heavily and wouldnt say anything.
[ترجمه ترگمان]نمی دانم! ! یه خل و چل به سختی نفس می کشیدند و چیزی نمی گفتند
[ترجمه گوگل]من نمی دانم! عصبانی آنها فقط به شدت نفس می کشیدند و نمی توانستند چیزی بگویند
[ترجمه گوگل]من نمی دانم! عصبانی آنها فقط به شدت نفس می کشیدند و نمی توانستند چیزی بگویند
10. My neighbor is a real weirdo. He always wears strange clothes and talks to himself!
[ترجمه ترگمان] همسایه م یه خل و چل - ه همیشه لباس های عجیب می پوشد و با خودش حرف می زند!
[ترجمه گوگل]همسایه من یک خنده واقعی است او همیشه لباس های عجیب و غریب می پوشد و به خودش می گوید
[ترجمه گوگل]همسایه من یک خنده واقعی است او همیشه لباس های عجیب و غریب می پوشد و به خودش می گوید
11. And that weirdo assistant of yours just made me the coolest dad in the world.
[ترجمه ترگمان]و اون دستیار عجیب غریب تو منو بهترین بابای دنیا کرد
[ترجمه گوگل]و این دستیار معشوقه شما را تنها جالب ترین پدر دنیا می داند
[ترجمه گوگل]و این دستیار معشوقه شما را تنها جالب ترین پدر دنیا می داند
12. Mayor: He's a weirdo. There's no place in this town for weirdos.
[ترجمه ترگمان] اون خل و چله جایی در این شهر برای عجیب و غریب نیست
[ترجمه گوگل]شهردار او عصبانی است در این شهر برای weirdos وجود ندارد
[ترجمه گوگل]شهردار او عصبانی است در این شهر برای weirdos وجود ندارد
13. They view him as a weirdo.
[ترجمه ترگمان] اونا اونو عجیب غریب نگاه میکنن
[ترجمه گوگل]آنها او را به عنوان یک عجله نگاه می کنند
[ترجمه گوگل]آنها او را به عنوان یک عجله نگاه می کنند
14. Weirdo: a very unusual or weird person. Sometimes weirdos can be unsafe to meet.
[ترجمه ترگمان]Weirdo: یک فرد بسیار غیر عادی یا عجیب گاهی اوقات weirdos می توانند برای ملاقات ناامن باشند
[ترجمه گوگل]Weirdo یک فرد بسیار غیر معمول یا عجیب و غریب است بعضی اوقات weirdos می تواند نا امن برای ملاقات
[ترجمه گوگل]Weirdo یک فرد بسیار غیر معمول یا عجیب و غریب است بعضی اوقات weirdos می تواند نا امن برای ملاقات
15. Weirdo: a very unusual or weird person, sometimes weirdos can be unsafe to meet.
[ترجمه ترگمان]Weirdo: یک فرد بسیار غیر عادی یا عجیب، گاهی اوقات weirdos می توانند برای ملاقات ناامن باشند
[ترجمه گوگل]Weirdo یک فرد بسیار غیر معمول یا عجیب و غریب است، گاهی اوقات weirdos می تواند نا امن برای ملاقات
[ترجمه گوگل]Weirdo یک فرد بسیار غیر معمول یا عجیب و غریب است، گاهی اوقات weirdos می تواند نا امن برای ملاقات
دانشنامه عمومی
آدم غیرعادی، آدم عجیب غریب، آدم عوضی.
پیشنهاد کاربران
مرموز
عجیب غریب ، غیر عادی
معادل فارسی نداره و نزدیک ترینش میشه عجیب و غریب یا غیر عادی ولی یه چیزی فرا تر از اون
خل و چل
کلمات دیگر: