خودروسازي
automorphism
انگلیسی به فارسی
دیکشنری تخصصی
[زمین شناسی] خود ریختی، همشکلی، خوسانی، خوددیسگی، خودشکلی ،تکامل طبیعی خاک
[ریاضیات] خودریختی، هم شکلی، خودسانی، خوددیسگی، خودشکلی
[ریاضیات] خودریختی، هم شکلی، خودسانی، خوددیسگی، خودشکلی
پیشنهاد کاربران
automorphism ( ریاضی )
واژه مصوب: خودریختی
تعریف: یک یکریختی از یک ساختار جبری به خودش
واژه مصوب: خودریختی
تعریف: یک یکریختی از یک ساختار جبری به خودش
کلمات دیگر: