کلمه جو
صفحه اصلی

riffle


معنی : اب جاری در قسمت کم عمق رود، بر زدن
معانی دیگر : (بخش کم ژرفای رودخانه که آب روی آن مواج یا افتان و خیزان می شود) پایابگاه، تنگاب، تنگابگاه، پیچان رود، لرزآبگاه، (امواج کوچک آب هنگام گذر از بخش کم ژرفای رود) لرز آب، آب لرز، (آب پخشان سرند مانندی که با آن طلا را از آب رود یا نهر می گیرند) زرگیر، (از تنگابگاه یا زرگیر) گذراندن یا رد شدن، تنگاب یا زرگیر ساختن، (صفحات کتاب را مثل هنگام بر زدن ورق بازی، خم کردن و از زیر انگشت شست لغزاندن) تند ورق زدن، خمیدگی، کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد

انگلیسی به فارسی

خمیدگی، کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم آب گردد، ابجاری در قسمت کم عمق رود، بر زدن


تفنگ، اب جاری در قسمت کم عمق رود، بر زدن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a shoal or shallow in a stream, or the ripples of water flowing over it.

(2) تعریف: a way of shuffling cards.
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: riffles, riffling, riffled
(1) تعریف: to bring about or become a riffle.

(2) تعریف: to shuffle (cards) by holding half a deck in each hand and releasing the edges by one's thumbs to cause the cards to come together.

(3) تعریف: to flip (the pages of a book or the like) by releasing (them) from the pressure of the thumb upon lifted edges or corners.

• act of shuffling cards; part of a stream with a strong swift current, rapid
shuffle cards; leaf through, thumb through; turn pages quickly
if you riffle through the pages of a book, or riffle them, you turn them over quickly, without reading all that is written on them.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] خیزاب
[زمین شناسی] خیزاب
[معدن] تیغه (جدایش) - مانع (جدایش)

مترادف و متضاد

اب جاری در قسمت کم عمق رود (اسم)
riffle

بر زدن (فعل)
shuffle, reshuffle, riffle

جملات نمونه

1. He riffled through the stack of papers on his desk.
[ترجمه محسن احمدآبادی] او دسته کاغذهای روی میزش را ورق زد
[ترجمه ترگمان]او ورق کاغذی را که روی میزش بود ورق زد
[ترجمه گوگل]او از طریق ستون مقالات روی میز خود کشیده شد

2. He riffled through all the old letters but could not find the one which his girl-friend sent to him last year.
[ترجمه محسن احمدآبادی] او تمام نامه های قدیمی را ورق زد اما نتوانست نامه ای را که دوست دخترش سال پیش برای او فرستاده بود را پیدا کنند
[ترجمه ترگمان]او تمام نامه های قدیمی را ورق زد، اما نتوانست کسی را پیدا کند که پارسال دوست دخترش برایش فرستاده بود
[ترجمه گوگل]او از طریق تمام نامه های قدیم سرگردان بود، اما نمی توانست چیزی را پیدا کند که دوست دخترش در سال گذشته او را فرستاد

3. The red flags were riffled by the breeze.
[ترجمه علی] نسیم پرچم های قرمز را تکان میداد
[ترجمه محسن احمدآبادی] پرچم های قرمز با ورزش باد تکان می خوردند
[ترجمه ترگمان]نسیمی که می وزید آن ها را تکان می داد
[ترجمه گوگل]پرچم های قرمز توسط نسیم فریاد زدند

4. He riffled through the records but could not find his own name. sentence dictionary
[ترجمه ترگمان]او صفحات را ورق زد اما نتوانست اسم خودش را پیدا کند فرهنگ لغت
[ترجمه گوگل]او از طریق سوابق سوءاستفاده کرد اما نمیتواند نام خود را پیدا کند فرهنگ لغت جمله

5. Our Five-Starred Red Flag is riffling in the breeze.
[ترجمه ترگمان]پرچم پنج - ما در باد است
[ترجمه گوگل]پرچم سرخ پنج ستاره دار ما در حال چرخش است

6. He riffled through the papers on his desk.
[ترجمه ترگمان]او کاغذهای روی میزش را ورق زد
[ترجمه گوگل]او از طریق مقالات روی میز خود کشیده شد

7. He was riffling through the papers on his desk.
[ترجمه ترگمان]او کاغذهای روی میزش را مرتب می کرد
[ترجمه گوگل]او از طریق مقالات روی میز خود رفع شد

8. I riffled through the pages until I reached the index.
[ترجمه ترگمان]تا وقتی که به فهرست رسیدم صفحات آن را ورق زدم
[ترجمه گوگل]تا زمانی که من به این فهرست رسیدم، از طریق صفحات قرمز شدم

9. He has riffled the cards skilfully.
[ترجمه ترگمان]با مهارت کارت ها را ورق می زند
[ترجمه گوگل]او کارت های فوق العاده ای را به طرز ماهرانه ای انجام داده است

10. He finished riffling through the cards and then passed them to the old man.
[ترجمه ترگمان]صفحات ورق را ورق زد و بعد آن ها را به پیرمرد داد
[ترجمه گوگل]او را از طریق کارت ها رفع کرد و سپس آنها را به پیر مرد انتقال داد

11. Riffling: Can a teacher be dismissed for economic reasons?
[ترجمه ترگمان]riffling: آیا ممکن است یک معلم به دلایل اقتصادی اخراج شود؟
[ترجمه گوگل]Riffling آیا می توان یک معلم را به دلایل اقتصادی اخراج کرد؟

12. It riffles the torn papers on desks daubed with red, white and blue paint.
[ترجمه ترگمان]کاغذهای پاره روی میزها را با رنگ های قرمز و سفید و آبی روشن کرده بودند
[ترجمه گوگل]این کاغذهای پاره ای را روی میزهای رنگی قرمز، سفید و آبی پوشانده است

13. She had to riffle through the pages of her notebook to find the number, which she had only rarely used.
[ترجمه ترگمان]او مجبور بود که بر صفحات دفترچه خود بر کند تا شماره را پیدا کند که به ندرت مورد استفاده قرار می گرفت
[ترجمه گوگل]او مجبور شد از طریق صفحات نوت بوک خود را برای پیدا کردن شماره، که او را به ندرت استفاده می شود، از بین برد

14. Blackbirds have been riffling through the feather moss, plucking out chunks and scattering it about like bright green mattress stuffing.
[ترجمه ترگمان]blackbirds the پر از خزه را ورق می زنند و تکه های بزرگ را بیرون می کشند و مثل یک تشک سبز روشن آن را پخش می کنند
[ترجمه گوگل]Blackbirds از طریق پشم قیچی از بین رفته اند و قطعات را از بین می برند و پراکندگی آن را مانند چاشنی تشک پررنگ سبز

پیشنهاد کاربران

آب جاری موجود در قسمت کم عمق رودخانه

سریع ورق زدن
مخصوصا با استرس و اضطراب


کلمات دیگر: