کلمه جو
صفحه اصلی

duff


معنی : خمیر، سبزی های فاسد جنگل، خاکه زغال سنگ، تغییر علامت، سرقت گوسفند کردن
معانی دیگر : (خوراک پردازی) کوفته ی آلو (یا دیگر میوه های خشک)، (خودمانی) کپل، کفل، سرقت گوسفند

انگلیسی به فارسی

خمیر، سبزی‌های فاسد جنگل، خاکه زغال‌سنگ، سرقت گوسفند، تغییر علامت


دوو، سبزی های فاسد جنگل، خمیر، خاکه زغال سنگ، تغییر علامت، سرقت گوسفند کردن


انگلیسی به انگلیسی

• layer of organic material which covers the forest floor; dough; boiled pudding
something that is duff is useless or broken; an informal word.
if you duff someone up, you fight them and injure them, usually using your fists.

دیکشنری تخصصی

[خاک شناسی] فرشبرگ جنگلی

مترادف و متضاد

خمیر (اسم)
paste, batter, dough, duff, unguent

سبزی های فاسد جنگل (اسم)
duff

خاکه زغال سنگ (اسم)
duff

تغییر علامت (اسم)
duff

سرقت گوسفند کردن (فعل)
duff

rear end


Synonyms: ass, backside, behind, buns, butt, buttocks, cheeks, derriere, fanny, gluteus maximus, heinie, keister, posterior, seat


جملات نمونه

1. Duff said he would be demanding a rematch.
[ترجمه ترگمان]دف گفت که او تقاضای یک مسابقه دیگر خواهد کرد
[ترجمه گوگل]داف گفت او خواستار یک بازی مجدد خواهد بود

2. Duff explained his meaning shortly but clearly.
[ترجمه ترگمان]دف منظور خود را به اختصار توضیح داد
[ترجمه گوگل]داف معنی خود را به زودی، اما به روشنی توضیح داد

3. Duff called me in the course of our conversation.
[ترجمه ترگمان]دف در حین گفتگو با من تماس گرفت
[ترجمه گوگل]داف من را در جریان صحبت ما فرا خواند

4. Get off your duff and start working.
[ترجمه مریم] کفل خودتون رو بردارید و شروع به کار کنید
[ترجمه ترگمان]duff را بردارید و شروع به کار کنید
[ترجمه گوگل]خلوت خود را بیابید و شروع به کار کنید

5. Old Mr. Duff is the archetype of the elderly British gentleman.
[ترجمه ترگمان]آقای دف پیر مرد پیر مرد انگلیسی است
[ترجمه گوگل]آقای داف قدیمی، آرکه تایپ نجیب بریتانیا سالمند است

6. Two of the robbers threatened to duff the witness up if he went to the police.
[ترجمه ترگمان]دو نفر از راهزنان نیز تهدید کردند که اگر به پلیس مراجعه کنند حاضر است شاهد آن باشند
[ترجمه گوگل]دو نفر از سارقین تهدید کردند که اگر شاهد وی به پلیس بیاید شاهد آن خواهیم بود

7. Get off your duff and help me!
[ترجمه ترگمان]duff رو قطع کن و به من کمک کن
[ترجمه گوگل]خلوت خود را بیابید و به من کمک کنید!

8. Sometimes you have to take a duff job when you need the money.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات شما باید زمانی که به پول نیاز دارید یک کیک خوش مزه بردارید
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات شما باید زمانی که به پول نیاز دارید، کار خود را انجام دهید

9. Duff soon mastered the skills of radio produc-tion.
[ترجمه ترگمان]دف به زودی از مهارت های radio استفاده کرد
[ترجمه گوگل]داف به زودی مهارت های تولید رادیو را به دست گرفت

10. Duff is being groomed for the job of manager.
[ترجمه ترگمان]او در حال آماده سازی برای کار مدیر است
[ترجمه گوگل]داف به خاطر کار مدیر، پرورش می یابد

11. He sold me a duff radio.
[ترجمه پدرام] اون یه رادیوی بیخود بهم فروخت
[ترجمه ترگمان] اون یه رادیوی خونه داف رو بهم فروخت
[ترجمه گوگل]او یک رادیو را به من داد

12. Or after we followed the duff advice of a legal journalist in a newspaper?
[ترجمه ترگمان]و یا بعد از اینکه ما از یک روزنامه نگار قانونی در یک روزنامه پیروی کردیم؟
[ترجمه گوگل]یا پس از آن که ما یک روزنامه نگار حقوقی را در یک روزنامه دنبال کردیم؟

13. Except perhaps for Duff Cooper, who was the closest to the King, they were all against the morganatic proposal.
[ترجمه ترگمان]به غیر از داف کوپر که نزدیک ترین فرد به پادشاه بود، همه با این پیشنهاد مخالف بودند
[ترجمه گوگل]به جز شاید برای داف کوپر، که نزدیکترین پادشاه بود، همه آنها علیه پیشنهاد مورگانیتی بودند

14. I had just about run myself dry of duff funnies regarding the trusty Smith and Whatsaname.
[ترجمه ترگمان]من فقط می خواستم خودم را در حالی که در مورد اسمیت و Whatsaname قابل اعتمادی بودم خشک کنم
[ترجمه گوگل]من فقط در مورد خودم خالی از جادوهای دوف در مورد اعتماد اسمیت و Whatsaname بودم

پیشنهاد کاربران

ی دختر سانتال مانتال یاهمون خوشگل و جذاب

دختر جداب . سانتا مانتال

Dirty ugly fat friend
دوسته چاق زشت کثیف

داف خودمون

داف ، دختر خوشگل ، تیکه

در اصل مخففD. U. F. F
Dumb ugly fat friend دوست چاق و زشت و احمق
یا زن مزاحم
گاهی به معنای پول یا همان مایه


در ضمن دوستان سانتال مانتال تلفظ درستی نیست
سانتیمانتال درسته که به معنی احساسی و خیال انگیز هست . ولی شیک پوش معنی گرفته .

duff اصلا معنی زن جذاب و خوشگل رو نمیده این کلمه به معنای دوست چاغ و زشت هست یا اصلا آدم چاق و زشت برای اینکه دقیق بفهمید معنای این کلمه رو میتونید فیلم duff رو ببینید یا حتی میتونید تو اینترنت سرچ کنید duff persin . که حتی خارجی ها این رو یه کلمه ی بد و توهین آمیز میدانند پس بهتره اصلا به کار نره

دوست چاق و زشت

Duff یعنی خپل چاق و در کشورهای دیگه معنی دختر یا پسرهای این تیپی را میده

داف به زبان المانی به معنای بند کفش و در زبان انگلیسی به معنای سبزی های فاسده و کلن در اروپا برای دخترا و زنان فاحشه به کار میره حتی توی تایلند مکان هایی هست به نام دافی ، برا زن های این مدلی. پس لطفا همینجوری و به معنای خوشگل بودن این لفظوبرا دخترا بکار نبرید

duff ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل )
واژه مصوب: پوس برگ
تعریف: لایه ای از مواد آلی نسبتاً تجزیه شدۀ کف جنگل که در زیر لاش برگ قرار دارد


کلمات دیگر: